kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۲۷۳۲
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۶

اخبار ویژه

تیر خلاص گروهک تروریستی مقیم اروپا به FATF
جنایت تروریستی الاحوازیه و نوع واکنش دولت‌های غربی به آن، بار دیگر دروغ بودن دستاویزی به نام FATF را نشان می‌دهد.
اغلب رسانه‌های غربی دیروز پس از جنایت گروهک الاحوازیه که منجر به شهادت 25 نفر و مجروحیت 70 نفر شد، حاضر نشدند حتی لفظ اقدام تروریستی را برای جنایت مذکور اطلاق کنند و به عنوان حمله به رژه نیروهای مسلح بسنده کردند.
از سوی دیگر سران دولت‌های غربی و وزارت خارجه آنها نیز غالباً در قبال جنایت دیروز اهواز سکوت کردند و از محکومیت آن طفره رفتند و این در حالی است که در پی اقدامات مشابه تروریستی در پایتخت‌های اروپایی، بلافاصله رئیس‌جمهور و وزیر خارجه ایران اقدام به محکومیت صریح حرکت تروریست‌ها می‌کنند.
اما موضوع صرفاً به سکوت دولت‌های اروپایی و آمریکا محدود نمی‌شود بلکه گروهک‌های تروریستی معارض با جمهوری اسلامی، غالباً از سوی سرویس‌های جاسوسی غربی و صهیونیستی تأسیس، تجهیز و تقویت می‌شوند و حتی برخی از این گروهک‌ها و سران آنها- نظیر سازمان منافقین، الاحوازیه و برخی گروه‌های تروریستی کردی- در پایتخت‌های اروپایی (پاریس، لندن، استکهلم، کپنهاک و...) اقامت دارند.
با عنایت به این واقعیت، عجیب است که برخی محافل داخلی طی یکی دو سال گذشته بر اجرای انتظارات کارگروه FATF و تصویب ملحقات آن در مجلس اصرار داشته‌اند. ادعای اصلی FATF مبارزه با تأمین‌کنندگان تروریست‌ها می‌باشد و سؤال اصلی این است که غیر از آمریکا، فرانسه، انگلیس و آل‌سعود، کدام کشور دیگر می‌تواند تأمین کننده اصلی تروریسم در منطقه باشد؟ و به این ترتیب آیا پذیرش مطالبات مافیای پنهان در پشت نقاب FATF، نوعی خودزنی و توهین به شعور خود نیست؟ گفتنی است سران الاحوازیه در لندن و برخی پایتخت‌های دیگر اروپایی اقامت دارند.
ترور رذیلانه و کور دیروز در اهواز البته، نکته قابل تأمل دیگری هم دارد و آن اینکه آمریکا و برخی متحدان روسیاهش مدعی تابستانی داغ برای جمهوری اسلامی بودند و از قیام مردم علیه رژیم خبر می‌دادند اما با سرشکستگی مطلق در پایان موعد ادعایی خود، مجبور شدند «نقاب دموکراتیک» و «مردمی» را از صورت این پروژه عقیم بردارند و علناً از تروریسم کوری رونمایی کنند که 40 سال است علیه ملت ما در جریان است و به جای تضعیف ملت ایران، موجب تقویت اتحاد و اقتدار و دشمن‌شناسی بیشتر او شده است، چنان که در فرجام سیاه گروهک‌هایی نظیر منافقین و ریگی و داعش دیدیم.


شیرین هانتر: به کری گوش ندهید دولتمردان آمریکا سر و ته یک کرباسند
«ایران به توصیه‌های جان کری گوش ندهد، رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، بهتر از ترامپ نخواهد بود.»
لوبلاگ به قلم شیرین هانتر نوشت: براساس گزارش رسانه‌ها، جان کری، وزیر اسبق امور خارجه، در دیدارهایش با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، گفته بهتر است تهران این چند سال باقی مانده از دولت ترامپ را تحمل کند تا سپس با جانشین دموکرات او وارد مذاکره شود. پیشنهاد کری به ظریف، در راستای منافع ایران نیست. این اقدام باعث بدتر شدن مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران می‌شود و ممکن است واشنگتن تحریم‌های شدیدتری را علیه ایران اعمال کند و حتی خطر حمله نظامی احتمالی آمریکا را نیز افزایش می‌دهد. طرفداران استراتژیِ منتظر ماندن برای پایان دوره دولت ترامپ، معتقد هستند که سیاست‌های دولت‌های قبلی آمریکا در قبال ایران بسیار متفاوت از سیاست‌های دولت ترامپ بوده است و امیدوار هستند که دولت دموکرات بعدی و شاید هم یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه میانه‌رو، رویکرد متفاوتی در قبال تهران اتخاذ کند. اما سیاست‌های دولت‌های قبلی آمریکا (دموکرات‌ها) از سال 1988 به بعد، به شدت نشان‌دهنده این موضوع است که بعید است چنین تغییری رخ دهد. یکی از دلایل اصلی این بدبینی ایران، تغییر یافتن ساز و کار بین‌المللی از زمان فروپاشی شوروی است. بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دسامبر 1991 جیمز بیکر، وزیر امور خارجه طی سفری به آسیای مرکزی اعلام کرد که دولت جورج دبلیو بوش پدر از حضور ایران در کشورهای پساشوروی ممانعت خواهد کرد. سپس نوبت به سیاست‌های بازدارنده دولت کلینتون رسید و در سال 1996 تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را اعمال کرد. هدف این سیاست‌ها نیز تغییر نظام بود، گرچه تحریم‌ها و سایر فشارها کارساز نبودند. پس از حادثه یازده سپتامبر سیاست‌های بازدارنده جای خود را به سیاست علنی تغییر رژیم در بسیاری از کشورهای خاورمیانه از جمله ایران داد. به عنوان مثال، دولت جورج دبلیو بوش ایران را یکی از محورهای شرارت خواند. اما حتی دولت اوباما نیز سیاست اعمال فشار را ادامه داد و هیلاری کلینتون اولین کسی بود که سخن از اعمال تحریم‌های فلج‌کننده به میان آورد. ماهیت سیاست‌های ترامپ که همان به زانو در آوردن ایران از طریق اعمال فشار است، مانند سیاست‌های چهار دولت قبلی آمریکا است.
سیاست آمریکا در قبال ایران به طرز قابل توجهی بدون تغییر بوده است چون اختلافاتی که بین ایران و آمریکا به وجود آمده همچنان به قوت خود باقی هستند.


محرم پررونق امسال پروژه تابستان داغ را خاک کرد
«حادثه اهواز ذیل یک میز بالادست مشترک ضدایرانی در خارج از ایران هدایت و طراحی شده که تروریست‌های امروز تنها یکی از پیمانکاران این میز محسوب می‌شوند.»
جهان‌نیوز با اشاره به جنایت تروریستی دیروز در اهواز نوشت: حادثه اهواز ادامه تحرکات قدیمی برای به هم زدن اقتدار امنیتی و نظامی کشور است و هم ادامه تحرکات سنتی ضدامنیتی در استان‌هایی با ویژگی قومی و مرزی است. در استانی همانند خوزستان پیمانکاری این تحرک سنتی برعهده گروه‌هایی همچون الاحوازیه است و یا در استانی مانند سیستان و بلوچستان نیز گروهی همانند گروه عبدالمالک ریگی را به استخدام درمی‌آورند. جالب‌تر آنکه این دو گروه رسما از چند سال قبل با هم توافقنامه امنیتی و نظامی امضاء کرده‌اند! البته طبق معمول سرویس‌های اطلاعاتی عربستانی ذیل سرویس مثلث بالادست امنیتی انگلیس، اسرائیل و آمریکا واسطه این توافقنامه بوده‌اند.
اقدام تروریستی اهواز نشان داد که جنگ اقتصادی در ایران ناامیدکننده پیش می‌رود. این پروژه اگر موفق می‌بود سرویس‌های اطلاعاتی دوباره به اقدام کور تروریستی متوسل نمی‌شد. آن هم در شرایطی که همواره پس از اقدام تروریستی، کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل در ایران منفورتر می‌شوند.
زمان اقدام گروه‌های تروریستی از قبل و با حساسیت خاص توسط سرویس‌های اطلاعاتی بالادست تعیین می‌شود. طبیعی است که تابستان داغ یکی از زمان‌های مناسب برای اقدام تروریستی در ایران محسوب می‌شده است. اما تابستان داغ در حالی در ایران تمام شد که روزهای آخر این فصل با ایام عزاداری سالار شهیدان همراه شد. ماه محرم همواره انقلاب در ایران را در همه ابعاد فرهنگی و اعتقادی دوباره به روز می‌کند. امسال با وجودی که همزمان با جنگ اقتصادی در ایران، خباثت علیه محرم با عملیات انتحاری برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب نیز همراه شد، ولی یک بار دیگر محرم امام شهیدان در دو هفته گذشته انقلاب در ایران را دوباره به روزرسانی کرد. محرم امسال یک بار دیگر تفکر ایستادگی در برابر همه جلوه‌های استکباری - جنگ اقتصادی، رسانه‌ای، تروریستی و تجزیه‌طلبی - را در عموم مردم کشورمان به روزرسانی کرد. به همین دلیل دیروز در اهواز بیش از همه چیز از محرم انتقام‌گیری شد. عصبانیت مجدد از محرم آنقدر سنگین بود که میز ضدامنیتی بالادست غربی را مجبور به انتحار کرد.


ما  اصلاح‌طلبان نمی‌خواهیم بیش از این برای روحانی هزینه بدهیم
در حالی‌که سوء‌مدیریت اقتصادی دولت مردم را رنج می‌دهد، عضو فراکسیون امید می‌گوید این فراکسیون در روز سوال نمایندگان از رئیس‌جمهور سوالی نداشته است.
عبدالرضا هاشم‌زایی به ایلنا گفت: اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور سوالی نکردند.
وی با اشاره به نطق نمایندگان مجلس گفت: همه نمایندگان از آقای رئیس‌جمهور می‌خواهند که تیم اقتصادی تغییر کند و تیمی جدید با رویکردی دیگر وارد عرصه اقتصادی کشور شود که جسارت داشته باشند اما این کار انجام نمی‌شود، یعنی اگر آقای رئیس‌جمهور تیم اقتصادی خود را ترمیم کرده بود کار به اینجا نمی‌‌رسید که هر روز یک وزیر استیضاح شود.
هاشم‌زایی تصریح کرد: وقتی طی یک هفته ارزش پول ملی به نصف می‌رسد، آیا افکار عمومی از پارلمان که نماینده مردم هستند نمی‌خواهند عکس‌العمل داشته باشند؟ رئیس‌جمهور که حاضر نیست حرف گوش کند، نماینده‌ها هم ابزاری جز سوال و استیضاح در دست ندارد و نمی‌توانند دستور اجرایی بدهند. بالاخره وزرایی که به هر نحوی مدیریت‌شان از نظر مجلس ضعیف است استیضاح‌شان مطرح می‌شود و بعضا ممکن است برخی استیضاح‌ها از نظر سیاسی هم پررنگ باشد.
هاشم‌زایی در پاسخ به این مسئله که برخی معتقدند استیضاح پی‌درپی وزرا در راستای اهداف برخی گروه‌ها و افراد برای تحت فشار قرار دادن دولت است، اظهار کرد: آن گروه‌ها اینقدر قوی نیستند که بتوانند خط کلی را به مجلس بدهند، بالاخره باید زمینه‌ای باشد تا گروه‌هایی که این مسائل را تعقیب می‌کنند امکان عملیاتی کردن اهداف و نظراتشان وجود داشته باشد. وی با اشاره به جلسه سوال از رئیس‌جمهور گفت: اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور سوال نکردند اما رای منفی به رئیس‌جمهور رای اصلاح‌طلبان بود. قانع نشدن صد و نود نفر نماینده شوخی نیست. اصلاح‌طلبان انتظار داشتند که آقای روحانی موانع را بگوید که به چه علت برجام شکست خورده است؟ آیا همه‌اش عوامل خارجی بود یا موانع داخلی هم بوده است؟ چرا وضعیت تعامل‌های بین‌المللی ما با کشور‌های منطقه به این شکل درآمده است.
هاشم‌زایی در پاسخ به این سوال که اگر این رویکرد رئیس‌جمهور همچنان ادامه داشته باشد این رابطه به کجا ختم خواهد شد؟ گفت: به جایی ختم نمی‌شود، بلکه در اینصورت ایشان رئیس‌جمهوری خواهد بود با مقبولیت پایین؛ اما اطلاح‌طلبان به اندازه کافی از روحانی حمایت کرده‌اند و نمی‌خواهند در افکار عمومی بیشتر از این هزینه بدهند.