kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۱۵۸۱
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۴۱

خدمت به فرنگ در پوشش فرهنگ

علیرضا چخماقی

اینکه در دنیای تبلیغات‌، مخصوصا نوع تجاری آن‌، از اغراق و غلو‌گویی استفاده شود و جنس و کالایی معمولی، چند درجه بیشتر از میزان و ارزش واقعی خودش تعریف و نمایانده می‌شود؛ البته نه موضوع تازه‌ای است و نه مطلب عجیبی... اما اینکه فروشنده یا عرضه‌کننده‌ای‌، در وصف یک جنس بنجل و قلابی‌، تعریف‌هایی را به کار برد به دور از ماهیت واقعی و حتی در تضاد با خصوصیات آن جنس‌، البته اگر نه تازه‌، اما قطعا عجیب و سؤال برانگیز است برای هر مخاطب و احیانا خریداری...
 تازه‌ترین نمونه عینی چنین تبلیغات خالی از محتوایی‌، مندرجات این روزهای نشریات زنجیره‌ای است در شرح اوصاف و کمالات(!) احسان الله ‌‌یارشاطر‌، به بهانه مرگ وی در خارج از کشور‌، که از یک سو باعث تعجب و تمسخر خوانندگان فهیم و تیزبین می‌شود که تا کجا و چقدر می‌توان با تعاریف غیر‌واقعی در مدح یک عنصر بهایی‌- صهیونیست و در عین حال سلطنت طلب و تجارت پیشه ، پیش رفت و از سوی دیگر عده‌ای از ناآگاهان و ساده‌لوحان را فریفت‌؟ چرا که خواه ‌ناخواه عده‌ای از مردم‌، از بازی‌های تبلیغاتی که می‌خواهد سر آنان را کلاه بگذارد‌، به کلی بی‌خبرند و نمی‌دانند معیار نیک و بد‌‌، نزد آنان که ملت و مردم ما را تهی از محتوا و خالی از شعور می‌خواهند، چیست و چرا سنجش با معیار‌ها و مقیاس‌های بیگانگان‌، ما را از اندازه‌های واقعی خودمان دور و دچار ‌اشتباه محاسباتی می‌کند ؟
در این میان مطبوعات زنجیره‌ای‌ ، به مانند ربات‌ها و آدمک‌های ماشینی ، بنا به دستورات تعبیه شده در تنظیمات خود ، ملزم به انجام حرکات معین و عملیات خاص از پیش تعیین شده‌ای هستند و دقیقا به همین علت است که مطالب یکسان و دارای فرمول واحدی عرضه می‌کنند؛ اما خواننده هوشمند و پرسشگر ، باید از خود بپرسد‌، ماجرا چیست و چرا مثلا یک فرد بهایی با گرایش‌های شدید صهیونیستی و با سوابق ضد‌اسلامی همچون احسان یار شاطر‌، در قلب آمریکا‌، مدیر و مجری سلسله کتاب‌هایی می‌شود که «دانشنامه ایرانیکا » نام می‌گیرد و منابع کلان مالی آن‌، در زمان حکومت پهلوی از سوی دربار و در حال حاضر از سوی آمریکا و محافل بهایی و صهیونیستی تأمین می‌شود تا لابد از روی دلسوزی و حسن نیت فرهنگ ایرانی و معارف اسلامی را به جهانیان معرفی کند!
یاد آوری اظهار نظر مرحوم دکتر علی شریعتی در اینجا مناسب است که گفت :
 «‌ایرانیکا مجموعه‌ای است که تهیه‌کنندگان آشکار و پنهان آن‌، یعنی دولت آمریکا‌، سازمان سیا و موسسه‌های وابسته و تعدادی روشنفکران فراماسون سعی می‌کنند آن را به عنوان دایرهًْ‌المعارف فرهنگ و تمدن ایرانی طرح و معرفی کنند. »
و نیز به یاد آوریم که زنده یاد جلال آل احمد نیز نظر خوبی با اقدامات به ظاهر فرهنگی امثال یار شاطر نداشت و آن را همسو با اهداف بیگانگان‌، در جهت سلب اراده و محو هویت فرهنگی ایرانیان می‌دانست. و بسیار جالب است که بدانیم بنا به گفته خود یار شاطر‌، چیزی در حدود فقط 11 در صد از محتویات این دانشنامه ایرانی را نویسندگان ایرانی تألیف کرده‌اند و بیشتر این مولفان هم ، از ایرانی بودن‌، فقط اسم و شناسنامه‌اش را داشته و دارند و در بخش مندرجات اسلامی هم‌، غالبا افراد ضد دین‌، بهایی یا غیر‌مسلمان بوده و هستند. اصولا خود احسان‌الله‌ یار ‌شاطر هم از بهاییان دو آتشه و متعصب و در عین حال عضو لژ فراماسونری موسوم به «‌مهر‌» بود که  این لژ‌، زیر مجموعه جناح آمریکایی- صهیونیستی فراماسونری در ایران به شمار می‌رفت و البته فراموش نکنیم که یارشاطر خود دست پرورده کسی است به نام ابراهیم پورداوود که فرد اخیر ، از دین ستیزان دوره پهلوی‌ها بود و هم و غم وی ‌اشاعه زرتشتی‌گری و رجعت واپسگرایانه به عهد باستان.  
البته شرح خدمات مشعشعانه جناب احسان‌‌الله ‌یار‌شاطر در طول سه ربع قرن فعالیت ایشان‌، در پوشش فرهنگ و ادبیات‌، بسیار بیشتر از این مختصر ‌اشاراتی است که گفته شد و شرح تفصیلی آن در جلد شصت و پنجم « نیمه پنهان‌» از انتشارات کیهان آمده است.   و در پایان خوب است یادی کنیم از مطبوعاتی که این روز‌ها‌، چنان می‌نگارند که گویا با رفتن کسی همچون یار شاطر ، فردی وطن دوست و فرهنگ‌پرور‌، از دست رفته است که نمونه دم دستی این گونه مرثیه سرایی‌ها‌، روزنامه مثلا اصلاح‌طلب «‌همدلی‌» است که نزدیک به نصف صفحه از شماره سه شنبه سیزدهم شهریور خود را به همدلی و همراهی با کسی اختصاص داده است که در نگاهی دقیق و عمیق و خالی از حب و بغض جناحی و گروهی و مسلکی‌، در یک کلام‌، کارش در پوشش فرهنگ ایرانی - اسلامی‌، خدمت به فرنگیان بود و اعانت به کفار و اهل مظلمه.