kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۰۲۷۶
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۱

خط نفوذ و خودزنی پسابرجام(یادداشت روز)

برخی رویکردهای مدیریتی بوی «نفوذزدگی» و خسارت می‌دهد. به نظر می‌رسد با دستکاری در ادراک و محاسبات روبرو هستیم. اگر قرار باشد آمریکا نقشه‌های ضد ایرانی خود را به‌روز‌رسانی کرده باشد، از کدام منافذ وارد می‌شود؟ قطعا ایران به نسبت سال 1332 ده‌ها برابر قدرتمند شده و آمریکا برعکس، به موضع ضعف افتاده است. این تغییر اساسی موازنه را درباره پیروزی و تداوم 40 ساله انقلاب و سپس، ریشه دواندن در عراق و سوریه و لبنان و یمن و بحرین و حتی حیاط‌خلوت کاخ‌ سفید در آمریکای لاتین مشاهده می‌کنیم. در عین حال نباید از مکاید دشمن به‌ویژه در زمینه نفوذ و اخلال و اختلال غافل شد.
1- امیر مومنان علیه‌السلام به مالک‌اشتر فرمود «صلحی را که دشمن تو را بدان بخواند و رضای خدا در آن باشد رد نکن... ولکن الحذر کلّ الحذر من عدوّک بعد صلحه فانّ العدوّ ربّما قارب لیتغفل. اما به تمام معنا از دشمنت بعد از صلح با او برحذر باش که بسیار باشد نزدیک شود تا شبیخون بزند و غافلگیر کند. بنابراین احتیاط پیشه کن و در این کار، حسن ظن را متهم بدار». دشمن، چنانکه در اظهارات کسانی مانند جان ساورز رئیس‌وقت MI6 دیده می‌شد، برجام را بهانه‌ای برای کاستن از سرعت شتابان انقلاب، هدررفت فرصت‌ها و پل (معبر) نفوذ می‌دانست اما در این سو کسانی هستند که هنوز هم خیال می‌کنند برجام، پل دوستی و شراکت ما با آمریکا و اروپاست.
2- رهبر انقلاب در چند سال اخیر تصریح کردند مهم‌تر از برجام، مسئله نفوذ جریانی و فرهنگی دشمن است. ایشان 4 شهریور 94 در دیدار دولتمردان فرمودند «جزو نگرانی‌ها و دغدغه‌های من این است که دشمنان هدف‌هایی را در ذهن می‌پرورانند... دشمنی‌ها کاسته نشده، این را نباید از نظر دور داشت. همه دستگاه‌ها مطلقاً توجه داشته باشند که ما در داخل نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم؛ که فلان تصمیم سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی کمک بکند به آن بسته دشمن». همچنین 24 شهریور 94 در دیدار فرماندهان سپاه خاطر نشان کردند «یکی از راه‌های نفوذ، ایجاد خلل در باورهای انقلابی و دینی است... دشمنان ما مکرر می‌گویند شما کشور قدرتمند و با نفوذ و اثرگذاری هستید [اما]... این مسئله انقلاب و روحیه انقلابی را کنار بگذارید و دنبال نکنید! اگر روحیه و عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ هم وجود نداشت. معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از این قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی می‌گویند و توجه نمی‌شود به معنا و مفهوم واقعی این حرف».
3- مقتدای حکیم انقلاب 4 آذر 94در دیدار فرماندهان بسیج گفتند «در شیوه نفوذ فردی، عناصر نفوذی با زدن ماسکِ رفتاری یا گفتاری و در چهره دوست، در خانه افراد مورد نظر یا دستگاه و تشکیلات فرد مسئول ورود می‌کنند. هدف مهم‌تر از جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی که در نفوذ موردی تعقیب می‌شود، تصمیم سازی است... نفوذ جریانی و شبکه‌ای، خطرناک‌تر از روشهای دیگر است. در این روش، دشمن در درون ملّت و در داخل کشور شبکه‌سازی می‌کند تا آرمانها، باورها، و در نتیجه سبک زندگی را تغییر دهد. در نفوذ بسیار خطرناک جریانی، مجموعه‌ای از افراد با هدفی دروغین، با روشهای متفاوت با هم مرتبط می‌شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به تدریج تغییر کند و شبیه نگاه دشمن شود. این زمینه‌ساز تغییر باورها و ارزش‌ها است. به این ترتیب، بدون شناخته شدن و به خطر افتادن، اهداف خود را محقق می‌کنند. مدیران، نخبگان و افراد مؤثر در تصمیمات کلان، هدفهای مشخص پروژه نفوذ هستند».
4- آقای روحانی بهتر از هرکس می‌داند اروپایی‌ها در توافقات
15 سال پیش تعهداتی کردند که زیر همه آنها زدند. با این وجود، توافق برای طیفی از عوام و خواص زینت داده شد. عجیب‌تر اینکه کسانی مانند آقای لاریجانی هم برخلاف تجارب تاریخی، به غرب خوش گمان شدند. لاريجاني آبان83 به روزنامه همشهري گفته بود «در مذاكرات هسته‌اي پاريس، مرواريد غلتان داديم و آب‌نبات گرفتيم. در این مذاكرات، بر پشتوانه اقناع ملي تكيه نشد. برخي وعده‌هاي اروپا مانند مساعدت آنها براي ورود ايران به سازمان تجارت جهاني، معامله مرواريد غلتان با آب نبات است. درخواست‌هايي مانند عضويت در WTO، درخواست يك بار مصرف است، اما دست كشيدن از غني‌سازي كه يك حق است، تكليفي مستمر و دائمي براي ايران ايجاد مي‌كند».
5- ششم آذر ۱۳۸۶ در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه صنعتي اصفهان، دانشجویی از لاریجانی پرسيد «شما گفتيد در مذاکرات سال 1382 درّ غلطان را داديم و آب‌نبات گرفتيم، هنوز هم به این حرف اعتقاد داريد يا خير؟». لاریجانی در پاسخ تاکید کرد «آقای روحانی آن زمان از راه‌هايي استفاده مي‌كرد كه راه‌هاي صحيحي براي مذاكره نبود و من مكررا به آنها درخصوص عواقب اين گونه مذاكرات هشدار داده‌ بودم. هنوز هم معتقدم درّ غلطان را داديم و آب‌نبات گرفتيم». پرسش این است: چه تغییری در رفتار فریبکارانه غرب پدید آمده بود، که آب‌نبات چوبی بعدی غرب، فتح‌الفتوح پنداشته شد و در کمتر از 20 دقیقه در مجلس به تصویب رسید؟ کسانی در جلسات گفتند «باید یک حالی به آمریکا بدهیم تا توافق شکل بگیرد» و در برجام مرتکب همین خطای راهبردی شدند. این رفتار، دشمن را به ادب و انصاف و احترام واداشت، یا مانند گرگی که بوی خون شنیده باشد، وحشی‌تر و عهدنشناس‌تر کرد؟
6- آقای روحانی تصور می‌کند مذاکرات و توافق، پلی بود که فاصله‌ها را برداشت و آمریکا و ما را به هم رساند. به این ادبیات دقت کنید؛ «با روند خوبی داشتیم مذاکره می‌کردیم اما آمریکا خودش پل را خراب کرده و می‌گوید باید چگونه عبور کنم!؟ اگر می‌خواستید عبور کنید، چرا خراب کردید؟ اگر می‌خواستید همدیگر را ببینیم، چرا پل را خراب کردید؟ پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و داد می‌زنند. اینکه نشد. اگر راست می‌گویید بیایید پل را دو مرتبه درست کنید». فردای این سخنان، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا (رئیس‌پیشین CIA) گفت: «مذاکره پیش‌شرط‌هایی دارد. راهبرد آمریکا، افزایش فشار بر ایران تا زمانی است که شاهد تغییر زیادی در رفتار ایران در داخل و خارج باشیم». آمریکایی‌ها بی‌پروا می‌گویند در حال خصومت و افزایش فشار برای دیکته کردن خواسته‌های خود هستند؛ بی‌آنکه کمترین شرمندگی درباره نقض توافق موجود داشته باشند. اما این طرف، با ادبیاتی عاطفی و حاکی از دلشکستگی، از آمریکا گله می‌شود. در واقع با دو درک کاملا متضاد روبرو هستیم که موضع دولت ما را به‌شدت شکننده می‌کند. روحانی حتی اگر به صلاح خودش و حفظ برجام هم می‌خواست عمل کند، نباید چنان منفعل عمل می‌کرد که آمریکا به دست درازی بیشتر تحریک شود.
7- مذاکرات منتهی به برجام، دولت ما را روی پل عملیات و ضربات آمریکا برد، نه اینکه پلی برای شراکت و دوستی باشد. کسانی که می‌گویند مذاکره با ترامپ را بپذیریم یا حتی او را به تهران دعوت کنیم (چنانکه موسویان عضو اولین تیم مذاکره‌کننده و متهم ارائه اطلاعات به بیگانگان گفت)، متوجه باشند یا نباشند، عملا از روحانی می‌خواهند حلقوم برجام را بفشارد و به دست خود، آن را خفه کند! این دقیقا آرزوی آمریکاست که دولت ایران بپذیرد ضمن ادامه یکطرفه تعهدات برجامی، پای مذاکره جدید بنشیند! نشریه آتلانتیک در این باره تحلیل قابل تاملی دارد؛ «قبول مذاکره جدید با واشنگتن به منزله پذیرش مرگ برجام است. رویکرد ترامپ، با آنچه اوباما انجام داد تفاوت چندانی ندارد. او با اعمال تحریم به ایران فشار آورد تا به میز مذاکره بیاید. وقتی ایران به مذاکره بپردازد، قبول کرده که برجام دیگر وجود خارجی ندارد. اگر روحانی با ترامپ مذاکره کند، دیگر امتیاز منزوی کردن آمریکا را از دست خواهد داد».
8- حجم برخی سوء‌مدیریت‌ها و آدرس‌های کاملا ‌اشتباه -نظیر سیاست‌های اقتصادی یک سال اخیر از جمله درباره ارز و یا آنچه در تبلیغات توافق برجام دیدیم- عادی نیست، به ویژه وقتی اصرار بر ادامه خطاهای پرهزینه نیز به داستان اضافه می‌شود. اکنون صدای برخی کارشناسان اقتصادی که در انتخابات 96 از روحانی حمایت کردند، در آمده است. حسین راغفر اخیرا در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی، برخی سیاست‌های اقتصادی دولت را همسو با سیاست‌های آمریکا و اسرائیل دانست و گفت «مسئله نابسامانی اقتصادی، به سیاست‌گذاری غلط دولت باز می‌گردد. در سایه همین سیاست گذاری‌ها، تخصیص منابع ارزی بی‌سابقه‌ای صورت گرفت که به برباد رفتن ثروت ملی منجر شد. 20 میلیارد دلار ظرف مدتی کوتاه به کسانی داده شد که حتی اسمی از آنها برده نمی‌شود. این اتفاقی نیست. زمانی که کتاب «هنر تحریم‌ها» نوشته ریچارد نفیو را می‌خوانید، می‌بینید تمام این مسائل، برنامه‌ریزی شده است که چگونه مسئولین را در مسیری قرار دهیم که با دست خود منابع ارزی را به فنا دهند. به صراحت می‌گویم نوعی همسویی و هماهنگی میان سیاست‌های آمریکا و اسرائیل با اقدامات غلط برخی مسئولین وجود دارد».
9- این کارشناس اقتصادی همچنین در نشست مؤسسه دین و اقتصاد گفت «سفته‌بازی، دلالی و رانت در مناسبات فاسد، مؤلفه‌های نفوذ و تخریب اقتصاد کشور است. این نگران‌کننده است که دولت در تسخیر گروه‌های رانتی است. این اقدامات، بازی در زمین دشمن است. گویا عده‌ای با آمریکا عقد اخوت بسته‌اند زمینه‌ساز آشوب شوند». این امضاکننده نامه 38 اقتصاددان به رئیس‌جمهور دیروز گفت «امیدوارم سخن ما به گوش مراجع امنیتی برسد. کودتای اقتصادی همسو با ترامپ در حال وقوع است. این اخطاری است درباره طیفی که تفکر بازار آزاد را در زمینه ارز ترویج می‌کنند... دولت در کنترل یک حزب خاص است. سفته‌بازی‌های بازار ارز می‌تواند بخشی از اقشار طبقات متوسط را به زیر خط فقر بکشاند».
10- فرشاد مومني استاد دانشگاه علامه طباطبايي نیز اسفند 95 در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات هشدار داد «دولت در حال آينده‌فروشي و افزايش بدهي‌هاي خارجي است... ما با يک نقطه عطف در تاريخ اقتصادي روبرو هستيم. مسئله خطرناک این است که در دولت، گوشه چشمي هم به بدهي خارجي دارند. کشور ما تجربه‌هاي خطرناک و تلخي از عواقب بدهي‌هاي خارجي در قرن نوزدهم ميلادي و بيستم داشته و بايد اميدوار بود هوشمندي در سطح نهادهاي نظارتي راهبردي کشور پديد بيايد و مداخله کنند تا اين کارهاي بي ضابطه و غيرمحتاطانه را هر چه سريع‌تر متوقف کنيم. دولت در لايحه بودجه سال 1396، مطالبه مجوز 50 ميليارد دلار ايجاد بدهي را کرده است و نوشته مجوزهاي سال‌هاي قبل، براي سال 96 پابرجا خواهند بود. ما در معرض
چشم اندازهاي بسيار نگران‌کننده‌اي هستيم».
11- با وجود خسارات ناشی از سوء‌تدبیر‌های بزرگ در دو عرصه سیاست خارجی و اقتصادی، ناگهان می‌شنویم آقای جهانگیری با فرار به جلو می‌گوید «فساد متاسفانه بزرگ شده و به برخی مسئولین بالای کشور رسیده است، در دوره‌ای که می‌شد و می‌بایست جلوی فساد را می‌گرفتند، نگرفتند و برخی مسئولین را آلوده کردند. راه مبارزه با فساد این بود که با کسانی که به فساد آلوده شده‌اند بدون تبعیض و بدون اینکه به کدام طیف و شخصیت وابسته است؛ برخورد شود. امروز هم راه این است که با فساد بدون هیچ خط قرمز و تبعیضی در همه‌جا مبارزه شود». بسم الله! همین مقام مسئول (فارغ از اتهامات اقتصادی برادرش) باید به مراجع ذی‌ربط امنیتی و قضایی توضیح دهد در کدام فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، به واگذاری رانتی 18 میلیارد دلار ذخایر ارزی (با اسم مستعار «دلار جهانگیری» و در شکل و شمایل سوپرمنی که مطبوعات اجاره‌ای از او ترسیم می‌کردند) رسیدند و پس از آن هم مردم و تولیدکنندگان و بازار را با نرخ تورم‌زای 10- 11 هزار تومان تنها گذاشتند؟

محمد ایمانی