kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۹۳۸۸
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۴

رذایل انسانی و راه درمان آنها

مجید خوشخو

شناخت رذایل انسانی می‌تواند در درمان و از میان بردن آن مفید باشد. نویسنده با مراجعه به آموزه‌های قرآن دیدگاه آفریدگار انسان درباره رذایل انسانی و راه درمان و تبدیل آن به فضیلت را تبیین کرده و تشریح کرده است.
***
مهمترین رذایل انسانی در قرآن
خداوند در آیات قرآنی ضمن بر شمردن فضایل بسیاری برای انسان و اینکه همین فضایل موجب شده تا به عنوان خلیفه الهی انتخاب شود، به برخی از رذایل انسانی نیز ‌اشاره کرده که در ساختار انسانی وجود دارد و اگر اینها را به اراده و اختیار از خود دور نسازد و خود را از آنها پاک و رها نسازد نمی‌تواند مقام فعلی و ظهوری خلافت خدا را به دست گیرد؛ چرا که در این صورت کمترین شباهت را نسبت به مستخلف عنه خواهد داشت و نمی‌تواند خلیفه خدا شود.
مهم‌ترین رذایلی که خداوند برای انسان برشمرده و بیان کرده است عبارتند از:
1- افساد: این خصلت از سوی فرشتگان در هنگام آفرینش حضرت آدم(ع) مطرح شده است و خداوند نسبت به آن سکوت کرده و انکار ننموده است. (بقره، آیه ۳۰) این بدان معناست که انسان نه تنها می‌تواند موجودی فاسد باشد بلکه موجودی مفسد نیز خواهد بود و می‌تواند امری صحیح و صالح را به تباهی و فساد بکشاند. فرشتگان بیان می‌کنند که اگر موجودی با خصوصیات حضرت آدم(ع) خلق و به عنوان خلیفه انتخاب شود، در زمین افساد می‌کند و موجب تباهی زمین و افساد آن می‌شود.
2- بخل: یکی از رذایل انسانی صفت زشت، بخل ‌است که با سرشت انسان عجین شده است.(نساء، آیه ۱۲۸) خداوند در آیه ۱۰۰ سوره اسراء می‌فرماید: قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَهًِْ رَبِّی إِذًا لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَهًَْ الإِنفَاقِ وَکَانَ الإنسَانُ قَتُورًا؛ بگو: «اگر شما مالک گنجینه‏هاى رحمت پروردگارم بودید، باز هم از بیم خرج کردن قطعاً امساک مى‏ورزیدید و انسان همواره بخیل است.» واژه «قتور» از «قتر» از واژه‏هاى مبالغه است که شدّت تنگ نظرى، بخل و سختى در انفاق و بخشش را مى‏رساند. در این آیه خداوند می‌فرماید که انسان دارای این خصلت زشت و رذیلت پست بخل ورزی است.
3- بی‌تابی و جزع: از دیگر خصلت‌های زشت انسان، بی‌تابی و جزع کردن است. خداوند در آیات ۱۹ و ۲۰ سوره معارج به این خصلت زشت انسان ‌اشاره دارد و می‌فرماید: إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا. إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا؛ به‌راستى که انسان سخت آزمند [و بى‏تاب‏] خلق شده است. چون بدى ]و رنجى‏] بدو رسد بی‌تاب است.
4- جهل: جهل به معنای نادانی علمی و عملی از خصوصیات انسان است. براساس آیه ۷۲ سوره احزاب و ۷۸ سوره نحل، جهل و نادانى، طبیعت اوّلیّه انسان است و انسان از آغاز تولد با جهل و نادانی آفریده شده و این جهالت بدون تعلیم الهی ادامه می‌یابد ولی خداوند به انسان آن چیزهایی را که نمی‌داند، تعلیم می‌دهد. (علق، آیه ۵) با این همه، به علل درونی و بیرونی، ناآگاهی و جهالت انسان از وجود بعضى مخلوقات خداوند (نحل، آیه ۸؛ یس، آیه ۳۶) و از زمان برپایى قیامت(اعراف، آیه ۱۸۵؛ احزاب، آیه ۶۳؛ نازعات، آیات ۴۲ تا ۴۴) ادامه می‌یابد و انسان به اموری هرگز علم نخواهد یافت که شامل زمان قیامت، باران، جنین، فردای خود و مکان مرگ خود است.(لقمان، آیه ۳۴) البته برخی از اینها همانند آگاهی از زمان قیامت سالبه به انتفای موضوع است؛ زیرا قیامت بیرون از زمان است و پرسش از زمان و علم به آن داشتن معنایی ندارد؛ چرا که آسمان و زمین و زمان برداشته می‌شود.(ابراهیم، آیه ۴۸)
5- حرص و آزمندی: یکی دیگر از خصلت‌های زشت و بد انسان، حرص و آز است. (فصلت، آیه ۴۹؛ معارج، آیه ۱۹) انسان موجودی سیری‌ناپذیر است و هرگز سیر نمی‌شود و هر چه به او داده شود باز می‌گوید: هل من مزید. در این میان در روایت است که امام صادق(ع) فرمود: «منهومان لایشبعان: منهوم علمٍ و منهوم دنیا؛ دو آزمندند که هرگز سیر نمى‏شوند: آزمند دانش و آزمند دنیا.» (میزان الحکمه، رى شهرى، ج ۳، ص ۲۴).
6- حسد: انسان همچنین داراى صفت ناپسند حسادت است که در آیات بسیاری از قرآن از جمله ۱ تا ۵ سوره فلق بدان ‌اشاره دارد. همین حسادت موجب بسیاری از گرفتاری‌ها و بدبختی‌های انسان است. حسادت موجب می‌شود که هم خود حسود آسیب ببیند و هم به دیگران آسیب برساند و حتی به برادر کشی اقدام کند.
7- شرک: گرایش انسان به شرک، پس از رهایى از گرفتارى و برخوردارى از نعمت یکی از بدترین خصلت‌های انسانی است. (انعام، آیات ۶۳ و۶۴؛ روم، آیه ۳۳؛ زمر، آیه ۸)
8- طغیان: طغیان‌گرى انسان هنگام احساس بى‌نیازى خویش از دیگر خصلت‌های زشت انسانی است. (علق، آیات ۶ و ۷) در حقیقت می‌توان گفت انسان اگر به فقر هویتی و ذاتی خود آگاه باشد. (فاطر، آیه ۱۵) دیگر مدعی بی‌نیازی نخواهد بود تا طغیان‌گری کند؛ اما همینکه چنین توهم و احساس باطلی به او دست می‌دهد به طغیان رو می‌آورد.
9- ظلم و ستم: از دیگر خصلت‌های زشت انسانی است که خداوند بارها در آیات بسیاری به آن توجه داده است. وجود خصلت ستم‌پیشگى در انسان در آیاتی چون ۳۴ سوره ابراهیم و ۷۲ سوره احزاب مورد تاکید است. این خصلت در هنگام رهایى از مشکلات و برخوردارى از آسایش، بیشتر خودنمایی می‌کند. (یونس، آیه ۲۳)
10- عجب و خودبزرگ بینی: پیراسته دانستن خویش از خطا و بروز حالت عجب از خصلت‌های منفی انسان است که لازم است انسان از آن پرهیز کند و خود را از آن پاک ومبرا گرداند.(اسراء، آیه ۸۳؛ فصلت، آیه ۵۱؛ نجم، آیه ۳۲)
11- عجله و شتاب: عجله و ناشکیبایى انسان در خواسته‌ها و تمایلات خویش از دیگر خصلت‌های ناپسند است (یونس، آیه ۱۱؛ اسراء؛ آیه ۱۱)، خداوند در آیه ۳۷ سوره انبیاء می‌فرماید که خصلت عجله در سرشت انسان نهفته‌ است. پس به کوچک‌ترین تمایلی برانگیخته می‌شود و بروز و ظهور می‌یابد.
12- غرور: انسان در اموری چند گرفتار غرور می‌شود که از جمله می‌توان به هنگام برخورداری از نعمت (هود، آیه ۱۰؛ روم، آیه ۳۶؛ شوری، آیه ۴۸) و برخورد کریمانه خداوند با او‌ اشاره کرد.(انفطار، آیه ۶) در حقیقت این خصلت در ذات انسانی است و در این موارد خودنمایی و ظهور می‌کند. پس باید مواظب و مراقب باشد که با برخوردهای کریمانه الهی و بهره‌مندی از نعمت گرفتار خصلت غرور نشود.
13- غفلت: این خصلت نیز در ذات آدمی است ولی زمان بروز آن، پس از رهایى از مشکل است. یعنی همین که انسان از مشکلی رهایی یافت از خداوند غافل می‌شود که او را از گرفتاری نجات داده و رهایی بخشیده است. (یونس، آیه ۱۲؛ زمر، آیه ۸)
14- فخرفروشی: خداوند در آیاتی از جمله آیه ۱۰ سوره هود از وجود خصلت فخرفروشى در انسان سخن به میان آورده است. البته ظهور و بروز این خصلت نیز هنگام بهره‌مندی از نعمت است.
15- کفران: ناسپاسی و وجود خصلت کفران در انسان در آیات بسیاری مورد تاکید قرار گرفته است. (هود، آیه ۹؛ ابراهیم، آیه ۳۴؛ اسراء، آیه ۶۷ )
16- مجادله‌گری: انسان، موجودى مجادله‌گر است و در هر زمینه به جدال رو می‌آورد. (کهف، آیه ۵۴؛ یس، آیه ۷۷)
17- نومیدی: انسان، موجودى مأیوس و ناامید از رحمت است به ویژه هنگام ناگوارى‌ها و محرومیّت از نعمت این خصلت در او بروز و ظهور بیشتری دارد.(هود، آیه ۹؛ اسراء، آیه ۸۳؛ روم، آیه ۳۶؛ فصلت، آیه ۴۹)
18- سرمست: از دیگر خصلت‌های انسانی، سرمستی است. به این معنا که وقتی نعمتی به او داده می‌شود گرفتار سرمستی می‌شود و خدا را از یاد می‌برد.(هود، آیه ۱۰؛ روم، آیه ۳۶؛ شوری، آیه ۴۸)
ضعف و ناتوانی انسان
از آنجا که انسان در ذات و هویت خود دارای ضعف و فقر است(فاطر، آیه ۱۵؛ نساء، آیه ۲۸) باید توجه داشته باشد که این ضعف و سستی می‌تواند او را در مسیر خودش به سوی کمال ناتوان سازد و کارش را لنگ بگذارد. ناتوانی انسان در برابر بسیاری از امور چون غریزه جنسی(نساء، آیه ۲۷ و ۲۸) و همچنین ناگواری‌ها و مصیبت‌ها(هود، آیه ۹) موجب می‌شود تا انسان در زندگی‌اش موفق نباشد.
برای رهایی از ضعف تنها راهکاری که خداوند بیان می‌کند، اتصال به خداوندی غنی حمید است که سرچشمه و منشأ همه کمالات است.(فاطر، آیه ۱۵)
امتیازات انسان
باید توجه داشت که انسان امتیازاتی دارد که می‌تواند با آن‌ها این خصلت‌های بد و زشت را مدیریت و مهار کند. از جمله مهم‌ترین امتیازات انسانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- اراده و اختیار: یعنی انسان دارای اراده‌ای است که می‌تواند به اختیار خود میان بد و خوب هر یک را انتخاب کند و هر یک را دوست دارد انجام دهد.
2- استعداد تعلم: از دیگر ویژگی‌های انسان استعداد برتر انسان جهت فراگیرى تمام اسماء «حقایق» است(بقره، آیه ۳۱) و می‌تواند از این استعداد برای رهایی از جهالت و انتقال دانش بهره‌گیری کند و از قلم در این زمینه سود برد.(علق، آیه ۴ و ۵)
3- استعداد دریافت وحی: انسان همان‌طوری که از عقل بهره می‌گیرد از این استعداد نیز، بهره‌مند است که از الهام و وحی نیز سود برد و به علم خویش بیفزاید و نسبت به حقایق، عالم شود و از جهالت برهد. قابلیّت داشتن انسان براى دریافت وحى از جانب خدا در آیات بسیاری از جمله آیه ۹۱ سوره انعام و آیه ۲ سوره یونس مورد تاکید قرار گرفته است.
4- استعداد کتابت: یکی دیگر از استعدادهای بشر است که او را نسبت به رهایی از جهل یاری می‌دهد. انسان، برخوردار از قدرت کتابت است و همین یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های بشری است.(علق، ایات ۴ و ۵)
5- خلقت نیکو: برترى انسان بر مخلوقات دیگر در نیکویى آفرینش نیز از امتیازات دیگری است که خداوند در آیه ۱۴ سوره مومنون و ۴ سوره تین و آیات دیگر بدان توجه داده است.
6- خلافت انسانی: شاید این مهم‌ترین ویژگی بشر نسبت به دیگر آفریده‌های الهی باشد. این بدان معناست که انسان با همه خصلت‌های زشتی که دارد از این استعداد ذاتی برخوردار است که صفات الهی را در خود ظهور و تجلی داده و به عنوان خلیفه کامل و مطلق و تمام الهی درآید.(بقره، آیه ۳۰)
7- قدرت عروج: انسان با آنکه گرفتار هبوط شده ولی استعداد صعود و عروج را دارد. خلقت انسان به بهترین وجه سبب عروج وى به مرتبه اعلا و زندگى جاوید و سعادت‌بخش خواهد بود.(تین، آیه ۴)
8- کرامت: برترى و کرامت انسان بر تمام موجودات از جمله دیگر ویژگی‌ها و امتیازات بشر است که خداوند در آیاتی از جمله ۷۰ سوره اسراء به آن اشاره دارد. اینها و امور دیگر به انسان این امکان را می‌دهد تا از بسیاری از مشکلات و خصلت‌های زشت و بازدارنده خود رهایی یابد و مسیر درست را انتخاب کند.
راه رهایی و درمان خصلت‌های زشت
با توجه به آن‌چه گذشت دانسته می‌شود که انسان با این‌که گرفتار خصلت‌های زشت بسیاری است ولی امتیازات و ویژگی‌هایی دارد که او را از دیگر موجود ات و آفریده‌های الهی ممتاز می‌سازد و اجازه می‌دهد تا بتواند از آن خصلت‌های زشت رهایی یابد.
به سخن دیگر، اگر آفریده‌ای از آفریده‌های دیگر خداوند دارای خصلتی بد و زشت است شاید برای او غیر قابل تغییر باشد، اما انسان از ویژگی‌هایی برخوردار است که می‌تواند خصلت‌های زشت خود را نه تنها اصلاح کند بلکه آن را به عاملی برای رشد و بالندگی خود تبدیل کند.
به عنوان نمونه اگر خصلت‌هایی چون عجله یعنی انجام عملی پیش از زمان موعد و هنگام آن، یک خصلت بد و زشت است، ولی می‌تواند آن را مهار کرده و در کارهای خیر به کار گیرد. به این معنا که عجله و شتاب را به سمت کارهای خیر و نیک ببرد و در اموری که شرط زمان و مکان نیست و کار خیر و نیکی است به کار گیرد و در آنها عجله و شتاب ورزد. در حقیقت از این خصلت برای سبقت‌جویی در کارهای خیر و سرعت جویی بهره گیرد.(بقره، آیه ۱۴۸؛ مائده، آیه ۴۸)
به هر حال، می‌توان با تقوا و مدیریت نفس، خصلت‌های بد نفسانی را مهار و مدیریت کرد و حتی از آنها برای رشد و تعالی نفس الهی بهره گرفت و مسیر عروج و صعود خود را آسان‌تر و بهتر پیمود.
وجود استعداد عقل و وحی به انسان کمک می‌کند تا مسیر را به خوبی شناخته و استعدادها و حتی خصلت‌های زشت را به مسیر درست هدایت کند. یعنی همان چیزهایی که ملاک انسانیت واقعی است می‌تواند موجب شود تا خصلت‌های زشت در مسیر درست مورد بهره‌برداری قرار گیرد و از حیوانیت و پستی و زشتی اخلاقی رهایی یابد.