kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۲۸۹
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۱
جرعه های معرفت - شرح حدیث معصومین(ع) در کلام رهبر انقلاب

روش شناخت دوست و رفیق





قَالَ أَبُوعَبْدِالله(ع ): اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکُمْ بِخَصْلَتَیْنِ فَإِنْ کَانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَهًْ عَلَی‌الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی‌الْعُسْرِ وَ الْیُسْر؛[امام صادق(ع) فرمود: دوستانتان را با دو خصلت بیازمایید، اگر آن دو را داشتند با آنان رفاقت کنید و الا از آنان دوری کنید، دوری کنید، دوری کنید! محافظت بر نماز اول وقت و نیکی به دوستان در گشاده دستی و تنگ دستی.](1)
فی الکافی، عن الصّادق (علیه‌السّلام): «اختبروا اخوانکم بخصلتین». اخوان، منظور مطلق معاشرین، علی‌الظاهر نیست. یعنی آن کسانی که می‌خواهید به‌عنوان برادران خود و افرادی که با آنها صداقت دارید، افراد نزدیک، کسانی را که به این عنوان می‌خواهید انتخاب کنید، این دو صفت را در آنها حتماً ملاحظه کنید. «فان کانتا فیهم»؛ اگر این دو صفت در آنها بود، چه بهتر؛ «و الّا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب». عَزَبَ یعنی فاصله گرفتن، از آنها رو پوشاندن. [مثل] «لایعزب عنه مثقال ذرّهًْ»(2) که در قرآن کریم هست. دوری کنید از آنها. از آنها رو بپوشانید و دوری کنید.
این دو صفت چیست؟ «محافظهًْ علی‌الصّلوات فی مواقیتها». یکی این [که محافظ نماز باشند]. در مواقیت، لابد مراد مواقیت فضیلت است؛ و الّا مطلق مواقیت اگر مورد نظر باشد، ولو آخر وقت، که اگر کسی نکند این کار را، فاسق است. می‌خواهند بفرمایند که اهل نماز در وقت خود باشد، یعنی وقت فضیلت. مرحوم آقای بهجت (رضوان‌اللَّه علیه) -[که] مکرر این را از ایشان ما شنیدیم، هم خودمان شنیدیم، هم بالواسطه دیگران هم نقل کردند- می‌گفتند استادشان - علی‌الظّاهر مرحوم آقای قاضی مثلاً - به ایشان گفتند که اگر کسی نماز اول وقت را مراقبت بکند، من ضامنم برای نجات او، یا برای مثلاً رسیدن او به درجات بالا. بنده یک وقت از ایشان پرسیدم که لابد نماز خوب دیگر؟ گفتند: خب، بله؛ نماز درست و حسابیِ با توجه، در اول وقت. اگر این را کسی مراعات بکند، این خودش یک عاملی است که انسان را عروج می‌دهد و به مراتب بالای توحیدی می‌رساند. یکی این.
«والبرّ فی‌الاخوان فی‌العسر و الیسر». صفت دوم هم یک صفت اجتماعی است. اوّلی صفت فردی بود، بینه و بین‌الله بود؛ این دومی بینه و بین النّاس است. کسی باشد که صفتش این باشد، که به برادرانش نیکی می‌کند؛ هم در عسر، هم در یسر. حالا این عسر و یسر، چه عسر و یسر خود انسان، ولو در عسر هم باشد، سختی هم باشد، بالاخره کمک می‌کند؛ حالا تنگدستی دارد، مالی ندارد که کمک بکند، اما می‌تواند تسلا بدهد، با زبان کمک کند، با آبرو کمک کند؛ هم ممکن است مراد عسر و یسر خود این کمک‌کننده باشد، هم عسر و یسر آن کمک شونده باشد؛ چون بعضی‌ها هستند، حاضرند به انسان کمک کنند، وقتی که حال انسان خوب است؛ وقتی اقبال به سمت کسی هست، حاضرند به او کمک کنند؛ محبت می‌کنند، کمک می‌کنند؛ به مجرد اینکه اقبال از او رو برگرداند، اینها هم رو برمی‌گردانند. وقتی که اقبال از او ادبار کرد، اینها هم ادبار می‌کنند. نه، اینجور نباشد؛ در همه‌ حالاتِ برادرش به او کمک کند و نیکی کند.
*شرح حدیث در ابتدای درس خارج؛21/10/89
______________________
1) الشافی، ص 652
2) سبأ: 3
*پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه‌ای