kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۱۶۲
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۳

مرد موشکی و قمار سیاسی ترامپ! (یادداشت میهمان)

فضای هیجانی و احساسی که در رسانه‌ها و محافل سیاسی جهان قبل و بعداز نشست سنگاپور ایجاد شده بود، خیلی زودتر از آنچه انتظارش می‌رفت، فروکش کرد و نشان داد فضاسازی آمریکایی‌ها یک حباب بیش نبود!. با فروکش کردن فضای روانی آنچه که در هتل کاپلای سنگاپور اتفاق افتاد، بیشتر قابل درک است.
1- دیدار سران کره شمالی و آمریکا گرچه «تاريخي» بود اما نمی‌توانیم آن را «تاريخ ساز» بناميم.چون نتوانست به «7 دهه خصومت» پایان دهد و امکان پيشرفت فوری و موفقيت ملموس و پايدار این نشست به‌دلیل اینکه درک مشترکی از «خلع سلاح و صلح» میان دو طرف وجود نداشت، در افکارعمومی و اذهان تحلیلگران و کارشناسان بین‌المللی خیلی زود زیر سؤال رفت. همان‌گونه که برخی مقامات آمريکایی اذعان کردند«نشست سنگاپور به‌معنی موفقيت در حل مسئله شبه جزيره کره نیست».
2-کره شمالی با مدیریت صحنه تلاش کرد این حباب روانی ایجاد شده را از بین ببرد و انتظار آمریکا براي رسيدن به پيشرفت فوری مورد نظرش را پايين بياورد. به اذعان رسانه‌های آمريکايي هنگام دست دادن سران دو کشور برای نخستین بار،«هيجان زدگی» در چهره ترامپ و «ابتکار جسورانه» در چهره کیم جونگ اون مشهود بود. آن‌گونه که رسانه‌ها بخصوص نيويورک تايمز درباره واکنشهاي مبالغه آميز رئيس جمهور آمريکا هشدار دادند، ترامپ تلاش داشت هنگام رو در رو شدن با کیم و همچنین با سخنان احساسی و تملق آمیز قبل و بعداز نشست سنگاپور، فضای عادي‌سازي روابط دو کشور را با فضاسازی رسانه‌ای–سیاسی به مخاطبان و افکارعمومی القاء کند. اما رفتار رهبر کره شمالی نشان داد به نتیجه این دیدار خوشبین نیست و همچنان به آمریکا بی‌اعتماد است که این موضوع به‌خوبی حتی در استریل کردن خودکار رهبر کره شمالی توسط دستیارش و دادن خودکار دیگری به کیم برای امضاء توافق با ترامپ آشکار بود.ثانیا علیرغم امضاء توافق بی‌محتوای چهارماده‌ای، خبرگزاري رويترز تاکید کرد «مذاکرات آن‌گونه که آمریکا انتظار و تصورش را داشت، پیشرفتی نداشت».براساس گزارش بلومبرگ ترامپ قرار بود درصورت پيشرفت مذاکرات، اقامت خود را در سنگاپور تمديد کند، اما بعداز اینکه کيم جونگ اون بدون توجه به درخواستهای آمریکایی‌ها، قبل از ترامپ سنگاپور را ترک کرد، ترامپ نیز مجبور شد يک روز زودتر سنگاپور را ترک کند. ثالثا ترک صحنه از سوی کیم بلافاصله بعداز دست دادن با ترامپ و تنها ماندن رئیس‌جمهور آمریکا جلو دوربین خبرنگاران با قیافه‌ای متعجب که چه باید بکند،و همچنین تعیین ضرب الاجل براي پايان نشست از سوی کیم نیز از اقداماتی بود که نشان داد رهبر کره شمالی با مدیریت مذاکرات، براساس برنامه‌ریزی آمریکایی‌ها حرکت نمی‌کند. رابعا مقامات آمريکايي ازجمله جان بولتون و پمپئو خیلی تلاش کردند در یک برنامه‌ریزی از قبل طراحی شده، صحنه قدم زدن کری با ظریف در خیابانهای ژنو را باز طراحی کنند تا ترامپ با اون به تنهایی جلوي دوربين خبرنگاران در جزيره تفريحي سنتوسا قدم بزند، اما کیم با بازی نکردن در این میدان، آمریکایی‌ها را ناگام گذاشت و اجازه نداد آنها با فضاسازی سوءاستفاده کنند.خامسا کیم حتی برنامه‌ریزی آمریکایی‌ها برای گفت‌وگوي خصوصي دو ساعته را هم بهم زد و پس از45 دقیقه، گفت‌وگوی خصوصی را پایان داد. سادسا عدم شرکت کيم جونگ اون در نشست خبري مشترک با ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا را بیشتر سردرگم کرد و مجبور شد به تنهایی در نشست خبری حاضر شود و با تملق بگوید «آنچه اتفاق افتاد در حد تخيل بود»!. سابعا ترامپ مجبور شد در واکنش به این مدیریت صحنه توسط اون، روند مذاکره با پیونگ‌یانگ را علیرغم اینکه گفته بود «خلع سلاح از همین فردا آغاز می‌شود»، يک فرايند طولاني توصيف کند و رسانه‌های آمریکایی هم با تغییر خط خبری خود، افکارعمومی داخل آمریکا و اذهان مخاطبان خود را به نتیجه مورد نظر در یک روند دراز مدت امیدوار کردند.
3- دیدار کیم و ترامپ یک «مشروعيت بين‌المللي» به کره شمالی داد. پیونگ‌یانگ بدون دادن هيچ امتیازی، امتيازات فوق‌العاده‌اي از آمریکا گرفت، از مشروعيت سیاسی و بین‌المللی تا اثبات موقعيت برابر و تقويت کيم‌ جونگ اون در داخل و خارج این کشور و همچنین کاهش سطح انتظار آمریکا، به‌طوری که رسانه‌های جهان اذعان کردند «تنها يک چيز مشخص بود که کيم جونگ اون از اجلاس سنگاپور با دست پر خارج شد». البته هنوز معلوم نيست اون در ازاي چيزي که دريافت کرده، آیا چيزي هم می‌دهد؟. در حالي‌که تا قبل از این آمريکا اعلام کرده بود هرگز کره شماليِ بویژه داراي سلاح هسته اي را به رسمیت نمی‌شناسد!، ديدار رئیس جمهور آمریکا با رهبر کره شمالی در حقیقت به معني به رسميت شناخته شدن کره شمالي از طرف آمريکا بخصوص بعداز هسته‌ای شدن بود که نخستين بار از سال 1953 بعداز پایان جنگ کره رخ داد. از سوی دیگر ديدار با رهبرکره شمالي به تنهايي برای ترامپ نمی‌تواند دستاورد باشد، چون سه رئيس جمهور دموکرات و جمهوری‌خواه قبل از ترامپ به همراه کارتر نیز چنین فرصتی داشتند اما بدلیل اینکه می‌دانستند کره شمالی«لقمه گلوگیری» است، تلاش هر چهار نفر برای به زانو درآوردن کره شمالی در زمينه هسته‌اي و موشک‌های بالستيک ناکام ماند و اکنون نیز کارشناسان آمریکایی نگرانند که در گلوی ترامپ گیر کند و رسوایی برای آمریکا به بار بیاورد. لذا ترامپ باید کاري را انجام دهد که چهار رئيس جمهور قبل از وي نتوانسته بودند، اما به اذعان تحلیلگران و رسانه‌های بین‌المللی«اين تقريبا ماموريتي غيرممکن است». همچنین کره شمالی با ایجاد یک قدرت بازدارندگی قوی، به دنیا نشان دادعلیرغم فضاسازی‌های رسانه‌ای و سیاسی آمریکا، اهل گفت‌وگو و کاهش تنش است و توانایی تبدیل کردن یک تهدید به فرصت، حتی با گفت‌وگويي بی‌محتوا را دارد.
4- آغاز نشست سنگاپور بدون حضور متخصصان حوزه‌های مورد تنش و اختلاف دو طرف نشان داد هدف واقعي ترامپ، ایجاد چشم‌اندازي مثبت برای کاهش تنش‌ها در عرصه جهاني و نوشتن جزئیات توافقی دو جانبه نیست، بلکه فضاسازی برای القاء پیروزی متوهمانه است. لذا اولا ترامپ تلاش داشت در یک جنگ روانی القا کند توانسته با نابودی یک روزه صنعت هسته‌ای کره شمالی! کیم جونگ اون را به زانو درآورد و خود را قهرمان معرفی کند، اما به اذعان ويکتور دچا، از مقامات سابق مذاکره‌کننده آمریکایی با کره شمالي«ترامپ حتي نمي‌تواند از مرحله نخست عبور کند»ثانیا ترامپ اميدوار بود وقتي از اجلاس سنگاپور بيرون مي آيد توافقنامه عاري شدن جزيره کره از تسليحات هسته‌اي را جلوی دوربین خبرنگاران به دنیا نشان دهد و خود را شايسته دريافت جايزه صلح نوبل معرفی و با ريگان مقایسه کند که در ديدار تاريخي سال 1986 با گورباچف به جنگ سرد پایان داد. ثالثا قصد داشت نشان دهد برخلاف اوباما که برجام را امضاء کرد و به اعتقاد او توافق بدی بود، به توافقنامه‌اي کارآمدتر با کره شمالي دست يافته است. همچنین القا کند تحريمهاي شديد در قبال
کره شمالي موثر بوده و در مورد ایران نيز موثر خواهند بود و حق داشته از برجام خارج شود. رابعا تلاش داشت با القاء حضور آمریکا در شرق آسیا ، شکست خود در غرب آسیا را که در سایه بازگشت نسبی امنیت با اقتدار محور مقاومت رخ داده، تحت‌الشعاع قرار دهد.
5- اما رئیس‌جمهور آمریکا در تمام این اهدافش شکست خورد و تحلیلگران بین‌المللی به دلایل متعدد نتوانستند خود را قانع کنند که به نتایج این نشست خوشبین باشند. زیرا اولا بزرگ‌ترين مشکل آمریکایی‌ها عدم اعتماد کره شمالی به آنهاست. کره‌ای‌ها قبل از این چهار بار با آمریکایی‌ها مذاکره کرده و به توافقات متعددی رسیده بودند اما با بدعهدی و نقض توافقات از سوی آمریکا در دولت‌های مختلف دموکرات و جمهوری خواه روبه‌رو شدند. ثانیا مانع اصلي در مذاکرات اين بود که اول چه چيزي باید مورد بحث قرار گيرد؟ برنامه هسته‌ای و موشکهای بالستیک قاره پیمای کره شمالی یا حضور نظامی و هسته‌ای آمریکا درشبه جزیره کره و شرق آسیا !. ثالثا کف خواسته‌هاي کره‌شمالي برداشته شدن يکجاي تحريمها و سقف خواسته‌های آمریکا خلع سلاح کامل و غيرقابل برگشت کره شمالی در سایه ادامه تحريمها است. لذا پیونگ یانگ که «سیاست گام به گام و برداشته شدن اولین گام از سوی آمریکا» را در پيش گرفته، هیچ‌گاه خلع سلاح را يک‌جا نخواهد پذیرفت، گرچه اولین گام نباشد. هرچند آمریکایی‌ها هم حاضر نبودند ضمانت مستحکمي که مقامات کره شمالي مي‌خواستند، بدهند و در مقابل آمريکا هم نتوانست از مقامات کره شمالي تعهد اساسي در مورد خلع سلاح هسته‌ای بگيرد که خواسته اصلي ترامپ بود.در نتیجه خواسته حداکثري آمريکا از زبان بالاترین مقام این کشور که خود یک قمارباز حرفه‌ای است و روی چیره شدن بر«مرد موشکی» شرط بسته، مذاکرات را به یک «قمار سياسي» تبدیل کرده است. رابعا علی‌رغم چهره خندان رهبر کره شمالی،کيم جونگ اون بخوبی مي‌داند که بر سر معمر قذافي در ليبي که سال 2004 تسليحات هسته‌اي خود را تحويل داد، چه آمد؟ و اکنون نیز شاهد است که بر سر توافق هسته‌ای ایران، بیانیه گروه هفت، پیمان آب و هوایی و... چه آمده است. پیونگ یانگ بدلیل اینکه تاريخي طولاني از دادن وعده‌هايي که هرگز محقق نشدند، در ذهن خود دارد، بیش از پیش متقاعد شده که نمي‌تواند به آمريکا اعتماد کند. برهمین اساس از یک سو کيم جونگ اون خيلي محتاطانه و کم حرف‌تر از ترامپ در اين ديدار حضور یافت و از سوی دیگر به اذعان نيويورک تايمز «دلیل حضور ترامپ پای میزه مذاکره، موشک‌های بالستیک هسته‌اي قاره پيمای کره شمالی بود نه تحریم‌ها». لذا قرار نيست کیم جونگ اون خيلي زود چيزي را از دست بدهد چرا که به اذعان کريستوفرهيل مذاکره‌کننده پيشين آمريکا در مذاکرات شش جانبه: «آمریکا مجبور است با کره شمالی که دارای موشک‌های قاره پیمای هسته‌ای است تعامل کند، نه جنگ!»

دکتر محمدحسین محترم