kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۴۵۳۰
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۶
عبادت، دعا و بندگی در ماه میهمانی خدا - بخش پایانی

عبادت تجلی حب ‌‌الهی در قلب انسان

فریده شریفی

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
 (سنایی)
امام صادق(ع) در جمله‌ای می‌فرماید: «نزد خداوند مقامی است که جز با دعا و نیایش نمی‌توان به آن رسید و اگر بنده‌ای، دهان خود را از دعا فرو بندد و چیزی تقاضا نکند چیزی به او داده نخواهد شد پس از خدا بخواه تا به تو اعطا شود چرا که هر دری را بکوبید و اصرار کنید سرانجام گشوده خواهد شد.»
هنگامی که نام خدا برده می‌شود یک دنیا عظمت، قدرت، علم و حکمت در قلب انسان متجلی می‌شود چرا که او دارای اسماء حسنی و صفات علیا و صاحب تمام کمالات و منزه از هر عیب و نقصی است.
توجه به چنین معبودی موجب احساس حضور دائم در پیشگاه اوست و با این احساس، انسان از گناه و آلودگی فاصله می‌گیرد.
نقش عبادت در زندگی انسان‌ها
اعمالی که انسان‌ها در طول زندگی خود انجام می‌دهند از جمله خوردن، آشامیدن، پوشیدن، نظافت، رسیدگی به امور مردم، آموختن مسائل زندگی و... اگر با نیت نزدیکی به خداوند و خشوع و خضوع در مقابل ذات باریتعالی باشد سبک زندگی انسان را تغییر می‌دهد و انسان‌ را به سوی کمال هدایت می‌کند.
انسانی که در همه شرایط خداوند را در نظر دارد و هر کاری که انجام می‌دهد به قصد رضایت او صورت می‌گیرد انسانی موفق، منظم و باانگیزه است که پراکندگی، بی‌نظمی و آشفتگی در زندگی او جایی ندارد و هم خود و هم دیگران را از این سبک زندگی مناسب و ایده‌آل بهره‌مند می‌سازد.
دکتر «امان‌الله قرائی مقدم» جامعه‌شناس و عضو هيئت علمی دانشگاه در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان در این باره می‌گوید: «دین و اعتقادات و باورها ریشه در ذات انسان‌ها دارد و یک کودک از همان لحظه که متولد می‌شود در گوش او اذان می‌گویند و او را به نام‌های فاطمه یا محمد، علی، حسن و... نامگذاری می‌کنند، بنابراین بچه‌ها از همان ابتدا با دین و اعتقادات آشنا می‌شوند و از لحظه تولد دین در وجود آنان نهادینه می‌شود، لذا استحکام دین و باورها از همان آغاز کودکی در فطرت انسان‌ها، مغز انسان‌ها نهادینه می‌شود و سبک زندگی آنان را مشخص می‌سازد.»
وی اضافه می‌کند: «از لحاظ جامعه‌شناسی نیز هیچ جامعه‌شناسی نیست که دین را لازمه جامعه نداند حتی مارکس و انگلس که بدبین بودند و نسبت به دین نظرات خوبی نداشتند منکر وجود دین در جامعه نبودند بنابراین از لحاظ مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی هیچ جامعه‌ای وجود ندارد که دین نداشته باشد، به غیر از ادیان بزرگی همچون اسلام، مسیحیت و یهود، در تمام جوامع حتی جوامع قبیله‌ای، قومی و... یک سری اعتقادات و باورهایی وجود دارد که ساکنان آن قبیله به آن تکیه می‌کنند و زندگی خود را بر همان اساس پایه‌گذاری می‌کنند چرا که دین و اعتقادات نیاز جامعه است، نیاز انسان‌ها است و هر فردی از لحاظ فکری نیاز دارد که یک تکیه‌گاه معنوی و دینی داشته باشد و اگر کسی ادعا می‌کند که هیچ اعتقاد یا باوری ندارد دروغ می‌گوید!»
به گفته این جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه، یکی از مهم‌ترین کارکردها و تاثیرات دین در یک جامعه، بازدارندگی از آسیب‌های اجتماعی، بزهکاری، جرم و جنایت است به نحوی که مشاهده می‌کنیم در ماه مبارک رمضان یا در دهه اول ماه محرم آمار جرم و جنایت و بزهکاری کاهش پیدا می‌کند بنابراین به همین نتیجه‌گیری می‌رسیم که در وجود همه افراد اعتقاد و دین و مذهب نهادینه شده است چرا که دین خودکنترلی را تقویت می‌کند، یعنی افراد خود را کنترل می‌کنند و خیلی از کارها را انجام نمی‌دهند. به طور مثال اگر میل به خوردن یا آشامیدن در ماه مبارک دارند سعی می‌کنند احترام روزه‌داران را بنمایند و جلوی آنها از خوردن و آشامیدن جلوگیری کنند پس دین یک حالت کنترل‌کننده و پلیس دارد و از انجام خیلی از گناهان جلوگیری می‌کند.»
وی همچنین می‌گوید: «در جوامعی که به دین احترام بیشتری می‌گذارند افراد موفق و سالم‌تری به اجتماع تحویل داده می‌شود و والدین می‌توانند فرزندان مؤمن و شایسته‌تری تربیت کنند. در جوامع دیگر هم به همین صورت است، مثلا می‌بینیم که افراد خانواده به هنگام غذا خوردن ابتدا دعا می‌کنند و از خداوند به خاطر موهبت‌هایش قدردانی می‌کنند و پس از آن به خوردن و آشامیدن مشغول می‌شوند. پس دین، عبادت و دعا برای همه افراد جامعه مهم و  ضروری است و به اصلاح جامعه کمک می‌کند. دین برای سلامت جامعه برای ارتقای روحی و روانی افراد جامعه ضروری است و در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع هم تأثیر فراوانی دارد.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌کند: «دین در زندگی جوانان نیز نقش مهمی ایفا می‌کند، مثلا می‌بینیم که در ماه مبارک رمضان یا هنگام عزاداری امام حسین(ع) در ایام محرم جوانانی که به نظر می‌رسد اعتقادات کم‌رنگی دارند چگونه با دل و جان برای امام حسین عزاداری می‌کنند، زنجیر می‌زنند و نوحه‌خوانی می‌کنند پس دین در وجود همه افراد نهادینه شده و باورها و اعتقادات آنان را تشکیل می‌دهد. پس وقتی که زندگی انسان رنگ و بوی خدایی گرفت سلامت جامعه تضمین می‌شود و آن جامعه به سوی تعالی و کمال پیش می‌رود.»
عبادت روح زندگی
«سید محمد شفیعی مازندرانی» در کتاب «عبادت روح زندگی» درباره ضرورت دین و عبادت از دیدگاه اندیشمندان بزرگ جهان می‌نویسد: «بشر از سویی در پرتو علم روز به روز قوی‌تر می‌شود و از سوی دیگر به سبب دارا نبودن عامل بازدارنده درون یعنی ایمان خطرناک‌تر می‌گردد، زیرا به انواع سلاح‌های کشتار جمعی و فردی مجهزتر شده و اخلاق، تعهد و انضباط نفسانی خود را از دست می‌دهد.
نگرانی، افسردگی و اضطراب در زندگی و پناهنده شدن به الکل، مواد مخدر و خودکشی روزبه روز بیشتر می‌شود که همه این موارد در جوامع غربی و سکولار نمود عینی دارد. ضرورت توجه به مبانی ایمانی و اصول اعتقادی بر کسی پوشیده نیست و بدیهی است که فرهیختگان جامعه، جویندگان علم و دانش اعم از حوزوی و دانشگاهی باید بیش از دیگران در این راه گام بردارند.
آثار و برکات عبادت
یاد خداوند آثار و برکات فراوانی دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است از جمله «فاذکرونی اذکرکم»، «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» انسانی که در تمامی لحظات زندگی به یاد ذات پاکی است که سرچشمه تمام خوبی‌ها و نیکی‌هاست، روح و جان خود را پاک و روشن می‌سازد و خداوند نیز او را در سختی‌ها و مشکلات تنها نمی‌گذارد.
آقای «ساجدی» راننده تاکسی درباره نقش عبادت در زندگی انسان به گزارشگر کیهان می‌گوید:  «شاید کسی باورش نشود ولی من به جرات می‌گویم و  اعتراف می‌کنم که هر زمان که ایمانم کم شد و عقیده‌ام سست شد بدترین مشکلات و سختی‌ها برای من پیش آمده است!»
وی اضافه می‌کند: «متاسفانه گاهی انسان غرق در مادیات و هواهای نفسانی و شیطانی می‌شود و از یاد خداوند غافل می‌شود که در این مدت انواع و اقسام بلاها و مصیبت‌ها برای انسان پیش می‌آید در حالی که یاد خداوند و دعا و نیایش به درگاه او هرگونه بدی و بلا را دفع می‌کند.»
به گفته این راننده زحمتکش، عبادت مانند کشتی نجاتی است که یک فرد غرق شده در دنیای گناهان، غفلت‌ها و اشتباهات را نجات می‌دهد و او را به ساحل امن و مطمئن می‌رساند. وی به مسئله بیماری فرزندش اشاره می‌کند و می‌گوید: «چند سال پیش پسرم به طور ناگهانی یک بیماری سختی گرفت و همه پزشکان از مداوای او ناامید شدند و گفتند که دعا کنید و به خداوند متعال امیدوار باشید، ما هرکاری که می‌توانستیم انجام دادیم، آن موقع من نماز نمی‌خواندم و عبادت زیادی به جا نمی‌آوردم اما  همسرم زن بسیار مومن و معتقدی است و فرایض خود را به طور کامل انجام می‌دهد و بسیار به فضل و کرم خداوند امیداوار بود، به همین دلیل به من پیشنهاد داد تا سفری به مشهد مقدس داشته باشیم و به زیارت امام رضا (ع) مشرف شویم و همین کار را کردیم و چند روز در جوار حرم آقا امام رضا (ع) ماندیم و من از دیدن نحوه راز و نیاز و عبادت و نیایش همسرم و افراد دیگر که گرفتار بودند یا بیمار داشتند درخودم احساس شرمساری کردم و پیش خودم گفتم وقتی شرایط راز و نیاز و عبادت فراهم شده و من در بارگاه امام هشتم (ع) قرار گرفته‌ام چرا بی‌نصیب از این فضای معنوی باشم و برای فرزند خودم و دیگر بیماران دعا نکنم؟!
به همین دلیل با تمام وجود و با خلوص نیت و از ته قلبم برای همه بیماران دعا کردم و از امام رضا (ع) خواستم بچه‌ام را شفا دهد و راه زندگی من را عوض کند تا بعد از این اگر عمری باقی باشد زندگی خود را وقف خدمت به دیگران ، نیکوکاری، امورخیر و عبادت در راه خدا کنم که به یاری خداوند فرزندم درمان شد و پزشکان از شرایط بهبود او کاملا متعجب و حیران شدند.
محبت خداوند
انسانی که پیوسته به یاد خداوند است حب‌الهی  در قلبش‌ جای می‌گیرد. «من اکثر ذکر الله احبه» هر کس زیاد خداوند رایاد کند محبت خداوند در قلبش حاکم می‌شود. حضرت علی (ع) امیرمومنان نیز می‌فرماید: «دوستی در راه خدا محکم‌ترین پیوند است» یک کارشنانس مسائل اجتماعی در این‌باره می‌گوید: «از آنجا که فطرت انسان برگرفته از عشق و حب الهی است، دوستدار زیبایی‌ها، محبت‌ها، علایق و دوست داشتن است. انسان یک موجود اجتماعی است و به تنهایی نمی‌تواند زندگی کند به همین  دلیل  نیاز به پیوند، ارتباط و محبت دارد و اساس ازدواج و تشکیل زندگی مشترک هم به همین دلیل است که انسان زوج شود، مزدوج شود و در کنار همسر خود آرامش پیدا کند، اما آنچه که از عشق‌ انسانی و محبت انسانی بالاتر است حب الهی است،  اگر محور دوستی خدا باشد، دوستی دوام پیدا کرده و بسیار محکم خواهد بود و تا قیامت ادامه خواهد یافت.»
به گفته این کارشناس اگر دوستی با خداوند استحکام پیدا کند دیگر علایق و دوستی‌های دنیوی زودگذر و ناپایدار خواهند بود و انسان حاضر است همه مال و دارایی و متعلقات خود را در راه خداوند و برای خداوند اهدا کند.
نماز و عبادت جلوه‌ای از عشق انسان به معبود و پروردگار خویش است، ابراز عشق و نیاز، قدرشناسی و شکر نعمت و سپاس وستایش است، عبادت و نیایش حب خدا را در دل‌ها عمیق و ریشه‌دار می‌کند و آنچنان استحکامی به این پیوند می‌دهد که با هیچ احساس دیگر نمی‌توان آن را بیان نمود.