kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۰۸۲۱
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۰
گزارش کیهان از مواضع خلاف امنیت ملی وزیر خارجه در نیویورک

آقای ظریف دیپلمات باشید انقلابی پیشکش!

وزیر امور خارجه کشورمان در نشستی به میزبانی شورای روابط خارجی آمریکا، در اظهاراتی منفعلانه و خلاف منافع ملی، در موضع متهم و رعیت! شکایت آل‌سعود را نزد آمریکایی‌ها برده و با پذیرش ایجاد بی‌ثباتی در منطقه توسط ایران، پیشنهاد برجام منطقه‌ای را مطرح کرده است. اظهاراتی که هیچ رنگ و بویی از ابتدائیات رفتار دیپلماتیک نیز در آن دیده نمی‌شود.
سرویس سیاسی-

«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه دوشنبه شب (بامداد سه‌شنبه به وقت تهران) در نشستی به میزبانی شورای روابط خارجی آمریکا حاضر شد.
متاسفانه آقای ظریف در این نشست، در موضعی منفعلانه اظهاراتی خلاف منافع ملی بیان کرد. اظهاراتی که هیچ رنگ و بویی از ابتدائیات رفتار دیپلماتیک نیز در آن دیده نمی‌شود. حال بگذریم از اینکه وی نماینده جمهوری اسلامی ایران است و باید رفتار و مواضع او نمایش دهنده یک رفتار انقلابی باشد.
ظریف در ابتدای این نشست با‌اشاره به بحران‌هایی که در منطقه غرب آسیا رخ داده، گفت بخش اعظم این بحران‌ها به دلیل «اضطراب» و «نگرانی» است که یکی از همسایگان، نسبت به ایران دارد!
وی با بیان اینکه «منطقه ما به شدت به یک تغییر نیاز دارد»، به چرخه درگیری‌ها در غرب آسیا‌اشاره کرد و گفت:ما معتقدیم که باید این چرخه را متوقف کرد و از اول شروع کرد. چطور باید این کار را کرد؟ منطقه ما از نبود گفت‌وگو رنج می‌برد. ما با هم گفت‌وگو نمی‌کنیم.
وزیر امور خارجه افزود: ما خیلی درباره یکدیگر صحبت می‌کنیم، به خصوص وقتی به اینجا می‌آییم. همسایگان ما، به طور خاص عربستان سعودی، می‌خواهد این تصور را ایجاد کند که ما یک تهدید موجودیتی هستیم. ما را به مداخله در امورشان متهم می‌کنند. خوب مواردی هم وجود دارد که آنها در امور داخلی ما دخالت کرده‌اند، اما ما هرگز مانند ولی‌عهد سعودی نگفته‌ایم که درگیری را به داخل خاک عربستان خواهیم کشید.
منطقه را نابود کرده‌ایم!
ظریف در ادامه گفت: من درباره منطقه خودمان صحبت می‌کنم. ما باید اول به کمبود مذاکره رسیدگی کنیم. ما بارها در خفا و پنهان درخواست مذاکره منطقه‌ای داده‌ایم. نه ایران و نه عربستان سعودی نمی‌توانند هژمون منطقه ما باشند. این یک واقعیت است و باید آن را بپذیریم. هرقدر هم که ناراحت‌کننده باشد، اما هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم هژمون جدید منطقه باشیم.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم این حرف را در قالبی زیبا قرار دهیم، می‌توانیم بگوییم که باید به دنبال منطقه‌ای قدرتمند باشیم، نه دنبال قدرتمندترین بودن در این منطقه. ما برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کرده‌ایم. باید این روند را متوقف کنیم. به شما می‌گویم که ایران آماده این کار است. به این دلیل که ما به اندازه کافی بزرگ، بالغ و فهمیده هستیم که این واقعیت را بپذیریم و امیدواریم که همسایگان ما هم این را بپذیرند و امیدوارم حکومت‌های دیگر هم به آنها در این فرآیند تغییر و تحول به آنها کمک کنند.
وزیر امور خارجه این مسئله را «تغییری تحول‌زا» توصیف کرد و گفت تا زمانی که این تغییر تحول‌زا رخ ندهد، هرقدر هم از سوی آمریکا به این کشورها سلاح فروخته شود، هزینه‌ای که به واشنگتن تحمیل می‌شود به مراتب از درآمد ناشی از فروش این تسلیحات بالاتر خواهد بود.
به گزارش فارس، ظریف افزود: از زمانی که رئیس‌جمهور ترامپ وارد کاخ سفید شده، حتی یک مجوز «OFAC» (مجوز دفتر کنترل دارایی‌های خارجی برای تجارت با ایران) هم صادر نشده است. در طول ۱۶ ماه. بنابراین ایالات متحده همین حالا هم ناقض برجام است. و مردم می‌گویند «پس چه شد؟ وعده‌هایی که می‌گفت تعامل با جامعه بین‌الملل منفعت اقتصادی به همراه می‌آورد، چه شد؟» و همین به خشم منجر می‌شود».
پذیرش اتهام!
درخصوص اظهارات تأمل برانگیز و منفعلانه آقای ظریف، چند نکته قابل ذکر است.
وی در این نشست مدعی شده است که «ما برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کرده‌ایم. باید این روند را متوقف کنیم. به شما می‌گویم که ایران آماده این کار است»! ظریف در اظهارنظری تأسف برانگیز، جمهوری اسلامی ایران را که کمر داعش را در منطقه شکسته است، با رژیم کودک‌کش آل‌سعود- که زنان و کودکان را در یمن و بحرین و سوریه و عراق به خاک و خون کشیده است- در یک کفه ترازو قرار داده و مدعی شده است که ما منطقه را نابود کرده‌ایم!
این اظهارنظر نسنجیده، در حقیقت پذیرش اتهام آمریکا و انگلیس و فرانسه(حامیان و تجهیزکنندگان تروریسم در منطقه) و آل‌سعود(گماشته و نوچه نظام سلطه و گاو شیرده ترامپ) مبنی بر نقش ایران در بی‌ثبات کردن منطقه است!
بی توجهی به افق 1404
ظریف در نشست شورای روابط خارجی آمریکا در اظهارنظری خلاف منافع ملی گفته است که «باید به دنبال منطقه‌ای قدرتمند باشیم، نه دنبال قدرتمندترین بودن در این منطقه»!
این اظهارنظر،خلاف سند چشم انداز 20 ساله است که طبق آن باید در افق 1404 قدرت اول منطقه باشیم. نکته قابل توجه اینجاست که تقریبا تمام کشورها چنین سندی دارند.
برجام منطقه‌ای
از سوی دیگر، ایده «منطقه قدرتمند به جای قدرت منطقه‌ای» در حقیقت همان برجام منطقه‌ای و به عبارتی برجام ۲ و ۳ و...است. این ایده که در ماه‌های اخیر و با ادبیات مختلف توسط روزنامه‌های زنجیره‌ای تکرار شده است، در حقیقت بر لزوم کوتاه آمدن از سیاست‌های انقلابی ایران در منطقه، کاهش حمایت از متحدان استراتژیک منطقه‌ای و گفت‌وگوی بی‌پشتوانه با کشورهای مرتجع منطقه تاکید دارد.در حالی که آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه آشکارا از تروریست‌ها حمایت می‌کنند و از لزوم کشاندن ناامنی به داخل ایران می‌گویند و با همراهی رژیم صهیونیستی در خیال راه‌اندازی ناتوی عربی علیه ایران هستند.
ایده غلط و مغایر با منافع ملی «منطقه قدرتمند به جای قدرت منطقه‌ای» در حالی است که آنچه تاکنون امنیت ایران را تضمین کرده، صرفا مولفه‌های قدرت آن بوده است. مولفه قدرتی که حاصل رشادت‌های مدافعان حرم و محور مقاومت در منطقه بوده است.
لازم به ذکر است که الگوی پیشنهادی «منطقه قدرتمند به جای قدرت منطقه‌ای» در دهه‌های قبل به نحو دیگری توسط کشورهایی مانند اردن و مصر پیاده شد و همین الگوی غلط، آنها را در حال حاضر تبدیل به کشورهای پیرو و فاقد قدرت و اقتدار کرده و توان بازیگری نه در منطقه و نه در جهان را دارند و همیشه آماده پذیرش قدرت‌های بزرگ در داخل کشورهای خود هستند.
درخواست از رژیم کودک‌کش!
در حالی که ترامپ در عالی‌ترین سطح از ماکرون پذیرایی می‌کند و نقشه چگونگی دور زدن برجام و زیر پاگذاشتن حقوق ایران و نحوه ایراد فشارهای جدید برای بدهکار کردن ایران در همین شرایط خباثت مشترک را می‌کشند، ظریف به جای اعتراض قاطع و تهدید صریح، به شورای روابط خارجی می‌رود و با گردن کج، شکایت آل‌سعود را نزد آمریکایی‌ها می‌کند اما همان جا هم در اظهار نظری تاسف برانگیز می‌گوید:«ما بارها در خفا و پنهان درخواست مذاکره منطقه‌ای داده‌ایم».
محمد جواد ظریف پیش از این- بهمن 94- بدون توجه به گستاخی‌های آل‌سعود علیه مردم کشورمان، در اجلاس امنیتی مونیخ در اظهارنظری حیرت آور گفته بود:«خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر(وزیر خارجه رژیم آل‌سعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید... 500 زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم»!
متاسفانه انفعال مقامات دولت روحانی و بی‌توجهی به منافع ملی و عزت ایرانی در مقابل گستاخی مقامات آل‌سعود از سوی دستگاه دیپلماسی به مدیریت ظریف، موجب شده است تا این رژیم با شدت بیشتری به تحقیر دولت ایران اقدام کند.زانو زدن ظریف در مقابل امیر کویت برای صدور ویزا برای سفر هیئت ایرانی به عربستان و عدم صدور ویزا برای وزیر فرهنگ دولت یازدهم از جمله این اقدامات است. سعودی‌ها حتی به ظریف در مورد فاجعه منا اجازه ملاقات هم ندادند.متاسفانه تا به امروز نیز دولت روحانی هیچ اقدام شایسته‌ای درباره احقاق حق خانواده‌های شهدای فاجعه منا انجام نداده است.
این رفتار منفعلانه و تحقیرآمیز در حالی است که رژیم آل‌سعود در سال‌های اخیر جنایات متعددی را مرتکب شده است.برای نمونه در سال 94 فاجعه‌ای دردناک در سرزمین منا روی داد که شنیدن آن دل هر مسلمانی را به درد آورد. ماجرای سقوط جرثقیل در مکه و پس از آن فاجعه بزرگ منا و به شهادت رسیدن حدود 600 زائر ایرانی. در آن روزها روحانی-که خود را آشنا به فنون دیپلماسی معرفی می‌کند- در سخنانی نسنجیده سطح مطالبه‌گری از رژیم سعودی را از سوءمدیریت و مسئولیت یک دولت به خطای چند مأمور دون‌پایه تنزل دادو گفت: «اگر ثابت شود که عده‌ای از مأمورین در این حادثه تقصیر داشته‌اند ما به‌هیچ‌عنوان از خون عزیزانمان نخواهیم گذشت». در نهایت واکنش مقامات ارشد دولت روحانی به این جنایت، چیزی جز لبخند، التماس و انفعال نبود.
علاوه‌بر این در روزهای نخست سال 94، حادثه تلخ و شرم‌آور تعرض پلیس سعودی به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، باعث خشم و نفرت مردم کشورمان شد. در حالی که مراجع تقلید، نمایندگان مجلس و رسانه‌ها خواستار برخورد دولت با این موضوع شدند، روزنامه‌های زنجیره‌ای و حامیان دولت در واکنشی ذلیلانه اعلام کردند که تا زمان توافق نهایی هسته‌ای نباید به تنش با عربستان سعودی دامن زد!
حال باید از آقای ظریف پرسید که کدام اصل دیپلماسی، اینگونه رفتارهای حقارت‌آمیز را توصیه می‌کند؟!
موضع متهم و رعیت!
نشریه آمریکن اینترست در پایان سال 2016 میلادی از قول استراتژیست‌های غرب نوشت:«ایران در طلیعه سال 2017 به هفتمین قدرت بزرگ دنیا تبدیل شده است». این نفوذ و اثرگذاری ایران انقلابی بود که خود را به عنوان امر واقع و غیر قابل سانسور، به راهبردپردازان غرب تحمیل می‌کرد.
اما با کمال تاسف باید گفت که در برخی اظهارنظرها و همچنین مواجهات دیپلماتیک، این موقعیت منحصر به فرد قدرت جمهوری اسلامی از سوی برخی نمایندگان ما ناشناخته مانده و در تراز آن رفتار نمی‌شود.
آقای ظریف اگر درک دقیقی داشت، اکنون باید پیروزی در سوریه و عراق را مقدمه تهدید آمریکا بر سر نقض برجام قرار می‌داد نه اینکه از موضع متهم و رعیت در مقابل کدخدا! گردن کج می‌کرد. شاید هم حکایت همان بمب نداشته آمریکاست که به قول ظریف در 5 دقیقه می‌تواند ما را نابود کند. یا همان حکایت درد دل با شورای روابط خارجی آمریکا- یا به عبارتی تبادل پالس همدلی با دشمن در پوشش مذاکره و توافق- در سال 94 و ابراز نگرانی عجیب درباره سرنوشت انتخابات ایران در صورت نرسیدن به توافق با تیم روحانی_ظریف!
مقامات ارشد دولت آقای روحانی بارها مدعی شده‌اند که «به زبان دیپلماسی مسلط هستند»! و با «تعامل و تنش‌زدایی و مذاکره برد-برد» موجب افزایش عزت ایران و ایرانی در جهان می‌شوند.
حال سؤال این است که آیا اظهاراتی همچون «خزانه خالی است»!، «آمریکا کدخداست»!، «آمریکا می‌تواند تمام توان نظامی ما را ظرف 5 دقیقه نابود کند»!، «رفع تحریم‌ها و حل مشکل‌اشتغال و تولید و آب خوردن و آلودگی هوا، متوقف به توافق است»!، «اوباما فردی مؤدب وباهوش است»!، «دولت آمریکا معتدل است و می‌توان با او توافق کرد»!، «ما نمی‌توانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»!، «نباید مقابل قدرت‌های بزرگ ایستاد، آن هم با شعارهایی که بعضاً توخالی است»! و...نشان‌دهنده تعامل مقتدرانه است؟! یا اظهاراتی از موضع رعیت و متهم و نمایش تسلیم طلبی؟!
انفعال=گستاخی بیشتر
در مقابل دشمن مهاجم، از موضع انفعال سخن گفتن به گستاخی بیشتر او منتهی می‌شود. و این در حالی است که طرف ظالم و متجاوز در منطقه را به کمک جبهه مقاومت منکوب کرده و به هزیمت کشانده‌ایم. ظریف در حالی برای برجام منطقه‌ای آن هم به میانجی‌گری شیطان بزرگ توجیه می‌تراشد که خود آمریکا (هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ) برجام هسته‌ای را به استهزا گرفته است.
ظریف در نشست شورای روابط خارجی آمریکا تصریح کرده است که «از زمانی که رئیس‌جمهور ترامپ وارد کاخ سفید شده، حتی یک مجوز «OFAC» (مجوز دفتر کنترل دارایی‌های خارجی برای تجارت با ایران) هم صادر نشده است. در طول ۱۶ ماه. بنابراین ایالات متحده همین حالا هم ناقض برجام است. و مردم می‌گویند «پس چه شد؟ وعده‌هایی که می‌گفت تعامل با جامعه بین‌الملل منفعت اقتصادی به همراه می‌آورد، چه شد؟» و همین به خشم منجر می‌شود.»
ظریف اینطور وانمود کرده است که دولت ترامپ برجام را نقض کرده است و تا پیش از آن، برجام نقض نمی‌شده است. این در حالی است که وزارت خزانه‌داری آمریکا در دولت اوباما در دی ماه 94، و دقیقا در اولین روز اجرای برجام، این توافق را نقض کرد.
در سال ۹۳ دولت باراک اوباما- رئیس‌جمهور سابق آمریکا- در اقدامی مغایر حقوق بین‌الملل از صدور روادید «حمید ابوطالبی» سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل- با این ادعا که وی تروریست است- اجتناب کرد و دولت یازدهم نیز بعد از مدتی مجبور شد فرد دیگری را بدین منظور جایگزین گزینه ابتدایی خود کند. در آذرماه سال ۹۴ نیز اوباما قانون «محدودیت تردد سفرکنندگان به کشورهایی خاص» را امضا کرد. در اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴- و در مقطعی که مدعیان اصلاحات تاکید داشتند که «تحریم‌ها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریم‌های ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد. پس از آن، سریال نقض برجام توسط دولت اوباما با غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت و...ادامه یافت. باراک اوبامای مؤدب! در آبان سال ۹۵ و در واپسین روزهای ریاست‌جمهوری خود، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. در همان ایام برخی رسانه‌ها نوشتند: «اوباما با این کار آخرین لگد را به برجام زد».
در حالی که ترامپ در رقابت‌های ریاست‌جمهوری سال گذشته، سیاست‌های دولت اوباما را زیر سؤال برده و قول داده بود سیفون را در کاخ سفید خواهد کشید، در موضوع ایران، مسیر اوباما را ادامه داد. وی در تکمیل قانون محدودیت ویزای دولتِ اوباما، قانون جنجالی محدودیت مهاجرت را امضا کرد؛ ترامپ در ادامه اقدامات ضدایرانی اوباما، قانون سیاه چاله تحریم- یا همان مادر تحریم‌ها- را امضاء کرد.
حال سؤال اینجاست که وقتی چک آقایان درباره اصل برجام به واسطه اعتماد به شیطان بزرگ برگشت خورده، با چه رویی نسخه برجام منطقه‌ای می‌پیچند و آن را برای پاراف و امضا-با گردن کج- نزد همان طرفی می‌برند که طرف شکایت و اعتراض اصلی است و با خود او درباره بی‌محل کردن برجام دست به‌گریبانند؟!
دیپلماسی انقلابی
همان‌طور که پیش از این نیز ذکر شد، متاسفانه آقای ظریف در این نشست، در موضعی منفعلانه اظهاراتی خلاف منافع ملی بیان کرد. اظهاراتی که هیچ رنگ و بویی از ابتدائیات رفتار دیپلماتیک نیز در آن دیده نمی‌شود. حال بگذریم از اینکه وی نماینده جمهوری اسلامی ایران است و باید رفتار و مواضع او نمایش دهنده یک رفتار انقلابی و به عبارتی، دیپلماسی انقلابی باشد.
اگر آمریکا و متحدانش جرأت نمی‌کنند دست تعدی به سوی ما یا حتی متحدان‌مان دراز کنند، نه به خاطر دیپلمات محترمی است که از سر بی‌خبری گفت آمریکا ظرف 5 دقیقه می‌تواند توان دفاعی و نظامی ما را نابود کند، بلکه به خاطر موشک‌های دوربرد قدرتمند و نقطه‌زنی است که شهید والامقام تهرانی مقدم رونمایی کرد و مقاومت و مجاهدت‌های شبانه‌روزی فرزندان مقاومت به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی و نثار خون هزاران شهید مدافع حرم از ایران و زینبیون پاکستان، فاطمیون افغانستان، حیدریون و حشدالشعبی عراق و حزب‌الله لبنان که نابودی شجره خبیثه داعش یکی از ثمرات آن بود. آن هم در نبرد دشوار و پیچیده‌ای که هنری کیسینجر و موشه یعلون (وزیر جنگ رژیم صهیونیستی) آن را جنگ جهانی سوم خوانده بودند.
وقتی فرجام برجام بعد از آن همه وعده و وعید و در باغ سبزها و علیرغم هزینه‌های هنگفتی که پای این معامله نامتوازن رفته بود، به «تقریباً هیچ» رسید، با چه منطقی باید برجام‌های جدید را تجربه کنیم؟!
طرف مقابل با پالس‌هایی که از برخی سطوح سیاسی یا دیپلماتیک ما دریافت می‌کند، به این ادراک خطا می‌رسدکه طرف ایرانی خود را دست کم گرفته و در موضع ضعف قرار دارد. برای نمونه در هفته‌های گذشته، «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل در اظهارنظری گستاخانه گفته بود:«حتی اگر ما از برجام خارج شویم، ایران از آن خارج نخواهد شد»!
خسارت و حماقت!
پیشرفت علمی و فنی (از جمله در حوزه هسته‌ای) پایه و مایه توانمندی‌ ملی است اما فرض می‌کنیم که برنامه هسته‌ای چیزی زینتی یا بخشی از سود ما در معامله با غرب بود و ما از بخشی از سود خود گذشتیم. اگر می‌شد با این فهم صددرصد غلط، بخشی از برنامه هسته‌ای را معلق کرد، موضوع برجام‌های جدید (برنامه موشکی، مقاومت اسلامی حزب‌الله، عملکرد سپاه پاسداران، احکام اسلامی معارض با حقوق بشر غربی و...) اصل سرمایه اقتدار ماست و هزینه کردن از آنها عین خسارت و حماقت است.