kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۷۰۱۶
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۶

اخبار ویژه

اعتماد به نفس منحصر به فرد وزیر ناکارآمد اما پردرآمد!
وزیر ناکارآمد و پرگوی راه و شهرسازی می‌گوید هر حادثه‌ای رخ می‌دهد، به جای اصلاح فرآیندها، سریعا دنبال یک نفر می‌رویم که با آن درگیر شویم.
عباس آخوندی در جشنواره نشان تعالی با ادعای اینکه جامعه در حال زوال اجتماعی است، گفت: هر حادثه‌ای رخ می‌دهد، به جای اصلاح فرآیندها سریعا دنبال یک نفر می‌رویم که با او درگیر شویم.
وی گفت: مهم‌ترین بحث مهندسی، اخلاق و امید اجتماعی است.
وی افزود: امید و سرمایه اجتماعی بدون عدل قابل تحقق نیست. مهندسی مبتنی بر عدالت است چون عدالت، ثبات و پایداری از طریق
قرار گرفتن اشیا در جای خودش است. گمگشته ایران نیز همین عدالت است.
وی گفت: خواجه نصیر در عین حال که یک مهندس و منجم سرشناس بود، یک سیاستمدار بود که کتاب ماندگار او در حوزه سیاست با عنوان اخلاق ناصری ارائه شد. یعنی اصلی‌ترین بحث او فضیلت و عدالت است و بدون عدالت، اخلاق مفهومی نخواهد داشت.
آخوندی ادامه داد: وقتی مسائل را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که به سرعت یک تجمع به یک آشوب تبدیل می‌شود، یک برف بلافاصله تمام جامعه را به هم می‌ریزد. این نشان می‌دهد که تاب‌آوری اجتماعی به مفهوم استوار و پایدار آن دچار مشکل است.
سخنان وزیر راه سخنان کسی است که بالغ بر 30 سال است با وجود ناکارآمدی به وزارت و مدیریت در رده‌های مختلف گماشته شده و خود یکی از عوامل اصلی نارضایتی مردم بوده است. بنابراین یکی از همان اصلاح روندهای مدعیان این است که دولت و نظام اداری عذر وی را به عنوان فردی که خود و حرف‌ها‌یش را تکرار می‌کند، بخواهد.
در بحث عدالت نیز وی یکی از وزرای چند صد «شاید بالای هزار میلیاردی است که به روشنی نمی‌گوید این دارایی کلان را از کجا و کدام فعالیت اقتصادی سالم به دست آورده، حال آن که غالبا وزیر و مدیر دولتی بوده است.
ثالثا در ماجرای «چالش برف با مدیریت حرف» نیز اتفاقا جناب وزیر بودند که از مشکلات مردم جا ماندند، و به نظر می‌رسد ایشان باید بگوید که من شخصا ناکارآمد و ناتوان هستم نه اینکه به زمین و زمان بد بگویند و کلیت جامعه را زیر سؤال ببرند.
وزیر راه و برخی بستگان وی از جمله انبوه‌سازان مسکن هستند که به واسطه پروژه مسکن مهر متضرر شدند و به همین دلیل بارها علیه مسکن مهر بدگویی کردند.

حمایت رژیم نامشروع صهیونیستی از دراویش داعشی و مهره‌های بهائیت
ردپای رژیم صهیونیستی در پشت برخی پروژه‌های ضدامنیتی اما با ظاهر داخلی و اجتماعی آشکار شد.
صفحه رسمی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در توییتر، اخیراً به طور رسمی از جنایت فرقه داعش‌صفت دراویش در به شهادت رساندن چند مامور نیروی انتظامی و قداره‌کشی و ایجاد ناامنی حمایت کرد.
همچنین وزارت خارجه رژیم نامشروع صهیونیستی در همین صفحه از کشف حجاب چند زن دارای ماموریت که از سوی باند بهائیت و سازمان تروریستی منافقین و در ارتباط با افراطیون مدعی اصلاحات سازماندهی می‌شوند، حمایت کرد و برای این زنان مامور هشتگ حمایتی راه‌اندازی کرد.
یادآور می‌شود در فتنه و آشوب سال 88 نیز که به هتاکی علیه
امام حسین علیه‌السلام ختم شد، سران رژیم صهیونیستی از آشوبگران به عنوان سرمایه بزرگ اسرائیل یاد کرده بودند.

تکذیب دروغپردازی درباره رفع حصر سران فتنه
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌ خارجی مجلس، ادعای رفع حصر سران فتنه را رد کرد.
علیرضا رحیمی عضو فراکسیون امید درباره شایعات منتشره از قول برخی نمایندگان درباره رفع حصر سران فتنه تا عید در کانال تلگرامی خود نوشت: اخیراً برخی نمایندگان پرتلاش و با انگیزه و دلسوز مجلس از رفع حصر در نوروز سخن گفته‌اند. استناد سخن این عزیزان، استنباط و برداشت شخصی‌شان از مجموعه قرائن و مذاکرات انجام شده و بعضاً نیز وعده‌های کلی و اجمالی که در بیان خصوصی برخی مسئولان امنیتی وجود داشته بوده است.
وی تصریح کرد: هیچ مسئول امنیتی یا قضایی تصمیم یا وعده‌ای را در خصوص رفع حصر بیان نکرده و اگر عزم و اراده جدی در این خصوص وجود داشته باشد اعلام آن به‌طور مستقیم از مسئولان ذیربط انتظار است.
روشن است که نمی‌توان به حواله کرد وعده‌های تکراری و بی‌عمل برخی مسئولان ]دولتی[ در مذاکرات خصوصی وعده قطعی رفع حصر را منتقل کرد.
یادآور می‌شود اخیراً غلامرضا حیدری و میرزائی نیکو اقدام به جعل خبر و شایعه‌پراکنی درباره رفع حصر سران فتنه تا نوروز کرده بودند. این در حالی است که عذرخواهی از مردم و نظام به خاطر شورش علیه جمهوریت و اسلامیت، حداقل انتظار از سران فتنه است و البته مجازات قانونی آنها به خاطر تحریک به آشوب و تهدید امنیت ملی، موضوع جداگانه‌ای است.

تحلیلگر صهیونیست: اغتشاشگران در ایران نتانیاهوی ناامید را ذوق‌زده کردند
یک تحلیلگر صهیونیست تصریح کرد: اغتشاش اخیر در ایران پدیده‌ قابل توجهی بود اما ارزیابی‌ ما این است که این تحولات، ثبات نظام حاکم بر ایران را به خطر نخواهد انداخت.
به گزارش تابناک، «بن کاسپیت» در المانیتور نوشت: ایران خطرناک‌ترین دشمن اسرائیل فرض می‌شود و تنها دولتی در خاورمیانه است که به دنبال تهدید موجودیت اسرائیل است، بنابراین بحث بسیار مفصلی در نهادهای اطلاعاتی اسرائیل درخصوص دو «شمارش معکوس» مطرح بود.
یک شمارش معکوس مورد نظر اسرائیلی‌ها، زمان لازم برای ایران برای به دست آوردن قابلیت نظامی هسته‌ای بوده است و شمارش دیگر، نظر تعدادی از مقامات اسرائیلی درخصوص مدت زمان باقی مانده تا براندازی نظام ایران است. اصلی‌ترین فردی که مدعی بود، نظام ایران در آینده نزدیک سقوط خواهد کرد، افرایم هالوی رئیس‌سابق موساد بود. طرفداران این دیدگاه معتقد بودند که هدف اسرائیل باید این باشد که سقوط نظام ایران را تسریع و در عین حال برای کند کردن برنامه هسته‌ای ایران نیز تلاش کنند.
در سال‌های اخیر، دیگر کسی در نهادهای نظامی اسرائیل نمانده که به این سناریو امیدی داشته باشد و امید به براندازی نظام ایران از بین رفته است. نتانیاهو، ایران را هیولایی عظیم ترسیم کرده که به دنبال به خطر انداختن موجودیت اسرائیل است.
اسرائیل به استفاده از همه ابزارهای خود برای رصد ثبات نظام در ایران ادامه داده، ولی بحث‌ها بر سر امید به یک جریان ضدانقلاب ایران به پایان رسیده بود. پیروزی تعیین‌کننده ایران در سوریه، موقعیت ایران را به عنوان اصلی‌ترین قدرت منطقه در ذهن اسرائیلی‌ها تثبیت کرده است. محور شیعی اکنون از خلیج‌فارس تا دریای مدیترانه و از بلندی‌ها جولان تا یمن کشیده شده است؛ بنابراین، اسرائیل سراغ میز طراحی خود رفت تا برای سناریوهای جدید از جمله درگیری در مرزهای شمالی خود آماده شود.
در این میان، ناگهان حوادث اخیر ایران پیش آمد. البته که اسرائیلی‌ها با دقت تغییرات در فضای سیاسی ایران را دنبال کرده و از رقابت‌های جدی جناح‌ها در ایران آگاه بودند ولی آنها تصور نمی‌کردند، عده‌ای ناگهان بی‌پروا و یکباره شورش کنند.
بنابراین، اکنون به نظر می‌رسد که قواعد بازی سیاسی دچار تغییر شده و جریاناتی در زیر صحنه معمول سیاست رو آمده است. برای اسرائیل، البته این خبر خوبی است، هرچند هنوز برای فهمیدن سرنوشت این حوادث بسیار زود است. ایران به چند دلیل، مهم‌ترین چالش پیش روی اسرائیل است. اولین دلیل مسئله هسته‌ای است. دومین دلیل این است که ایران یک قدرت واقعی منطقه‌ای است که از زیرساخت‌ها، دانشگاه‌های توسعه یافته، دانش پیشرفته و فرهنگی باستانی برخوردار است و این عوامل ایران را از سایر دشمنان معمول اسرائیل متمایز کرده است. دلیل سوم این است که دانش فنی ایران برای توسعه تسلیحات و به‌ویژه راکت و موشک‌های دقیق در حال ‌اشاعه در لبنان، سوریه و نوار غزه است. دلیل چهارم هم این است که محور شیعی ریشه دوانده و به تنها تهدید واقعی اسرائیل تبدیل شده است.
بنا به گفته منابع دیپلماتیک، نتانیاهو، تهدید ایران را «پنجه‌های گربه» نامگذاری کرده است. از دیدگاه نتانیاهو، ایران مانند گربه زیرک، منعطف و خطرناک است که پنجه‌های خود را در جهات مختلف باز کرده است. حزب‌الله یک پنجه ایران است، دولت اسد اکنون پنجه دیگری شده است. کمک‌های ایران به حماس، این گروه سنی را هم به پنجه دیگر ایران تبدیل کرده است و ما حتی نتیجه تحولاتی که در یمن در حال وقوع است را نمی‌دانیم.
مسئله مهم برای اسرائیلی‌ها این است که آیا تحولات اخیر در ایران، واقعیت مهم جدیدی در منطقه است؟ آیا اسرائیلی‌ها می‌توانند امیدوار باشند که شرایط بد گربه، باعث شود که تهدید توان پنجه‌های آن علیه اسرائیل از بین برود؟

شاخص‌های اقتصادی 2 سال پس از اجرای برجام
شاخص‌های اقتصادی 2 سال پس از آغاز اجرای برجام چگونه است؟ روزنامه فرهیختگان ضمن گزارشی، به بررسی این سؤال پرداخت.
این روزنامه می‌نویسد:  دو سال از اجرای برجام گذشت اما وضعیت اقتصادی مردم آن‌گونه که تیم اقتصادی دولت وعده می‌دادند بهبود پیدا نکرده است. وقتی در سال 93 از مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهوری و تئوریسین اصلی اقتصادی دولت‌های یازدهم و دوازدهم در دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف پرسیدیم «برنامه اقتصادی دولت یازدهم چیست»، پاسخ داد: «حل بحران هسته‌ای مهم‌ترین مناقشه ایران در شرایط کنونی است. بدون حل مناقشات هسته‌ای، نمی‌توان به اقتصاد دست زد!»  بر همین اساس نیز دولت یازدهم تمام برنامه‌های اقتصادی خود را به حل بحران هسته‌ای منوط کرد، موضوعی که با استناد به آمارهای جهانی نشان می‌دهد کاملا رنگ باخته است.
تیم اقتصادی دولت روحانی که جریان اقتصاددانان معتقد به بازار آزاد ازجمله مسعود نیلی و محمد نهاوندیان هدایت آن را برعهده دارند، معتقد بودند با حل بحران هسته‌ای و توافق با غرب به‌راحتی می‌توانند زمینه ورود خارجی‌ها را در اقتصاد ایران فراهم کنند.
اما آنچه امروز مشاهده می‌شود هیچ‌یک از نظرات امثال محمد نهاوندیان، یکی از تئوریسین‌های اقتصادی دولت روحانی را در عمل اثبات نمی‌کند. بیش از 700 روز از اجرای برجام گذشته است، اما روند سرمایه‌گذاری خارجی به‌عنوان یک شاخص بسیار مهم در اقتصاد تقریبا ناامید‌کننده است. سرمایه‌گذاری خارجی که در اوج تحریم‌ها عددی معادل 4/6 میلیارد دلار بود دو سال بعد از اجرای برجام آن‌هم در حالی که به گفته دولتی‌ها بیش از 400 هیئت خارجی به ایران آمدند با رقمی معادل 3/3 میلیارد دلار روبه‌رو شد تا پیش‌بینی نهاوندیان و نیلی درباره رابطه برجام و حل شدن معضلات اقتصادی کشورمحقق نشود.
آنچه اکنون دو سال بعد از اجرای برجام، دولتی‌ها به آن افتخار می‌کنند خرید هواپیماهایی از بوئینگ، ایرباس و شرکت ART است؛ خریدهایی که همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و معلوم نیست چه  بر سر آن خواهد آمد. ایرلاین‌های ایران در قراردادها و توافقنامه‌های جداگانه با هواپیماسازهای بزرگ جهان بعد از برجام مذاکره و توافق خرید 348 فروند هواپیما را از آنها گرفته‌اند، اما اکنون فقط 11 فروند هواپیمای جدید آن هم سه ایرباس و هشت ATR وارد ایران شده و دیگر هواپیماها در صف انتظارند، بماند که اغلب این 348 فروند هواپیما متاسفانه از نوع ART است و کارشناسان فنی هوایی می‌دانند که این نوع هواپیماها کلاس بالایی نداشته و به‌عنوان اشانتیون به خریداران داده می‌شود!
دیگر مزیتی که دولت برای برجام بعد از گذشت دو سال مطرح می‌کنند فاینانس‌های خارجی و باز شدن خطوط اعتباری آنها برای ایران است. برخی رسانه‌ها بعد از اجرای برجام هرچند ماه یک‌بار برای کاهش حجم انتقادهای اجتماعی از دولت فاینانسی جدید رو می‌کنند! فاینانس‌ها و خطوط اعتباری که از منظر اهل فن اقتصاد هیچ ارزشی نداشته و در صورت ادامه‌دار بودن آن، تبعات ناگواری برای اقتصاد ایران دارد. به‌راستی آیا حامیان برجام نمی‌دانند جذب فاینانس‌ها و خطوط اعتباری چه معایب و پیامدهای منفی برای اقتصاد ایران در بلندمدت دارد؟ آن‌هم با شرایط مذکور. (اقساط با نرخ بالای 24 درصد محاسبه شده و در صورت عدم پرداخت اقساط، جرایم عجیبی ازجمله ضبط سفارتخانه‌ها رخ خواهد داد) آیا مدیران اقتصادی نمی‌دانند فاینانس یعنی بدهکار کردن آیندگان که هروقت جامعه از برجام ناامید می‌شود خبر بازگشایی یک فاینانس جدید از یک کشور اروپایی یا آسیایی را منتشر می‌کنند؟!
برای روشن شدن موضوع فقط به یک مورد اشاره می‌شود؛ در فاینانسی که اخیرا ایران با یک کشور اروپایی (موسسه) به امضا رسانده است قرار بر این شده تمام امور پیمانکاری و اجرایی ساخت پروژه‌های اقتصادی به وسیله مدیران آن موسسه (کشور) و از تجهیزات ساخت آن کشور استفاده شود. آیا این نوع جذب تامین منابع مالی می‌تواند به اقتصاد ایران کمک کند؟
نقل و انتقال پول همچنان با مشکل مواجه است. هنوز بانک‌های خارجی بزرگ بعد از گذشت 700 روز با ما کار نمی‌کنند و نگرانند تا نکند از سوی آمریکا جریمه شوند. برجام که قرار بود مشکل آب خوردن را هم حل کند، چرا نتوانسته مشکل روابط کارگزاری با بانک‌های متوسط به بالا را حل کند؟
نگاهی به برخی آمارهای اقتصادی نشان می‌دهد اوضاع اقتصادی و برخی شاخص‌های آن نه‌تنها بعد از برجام بهبود نیافته که حتی بدتر نیز شده است. نرخ بیکاری که تا قبل از اجرای برجام در محدوده 10 درصد بود، بعد از اجرای برجام یعنی در پایان سال 95 به محدوده 12/4 درصد رسیده است! همچنین قیمت دلار که قبل از اجرای برجام در محدوده قیمتی 3200 تومان رفت و آمد داشت امروز به محدوده قیمتی 4400 تومان رسیده است. تراز تجاری نیز اوضاع مناسبی ندارد به منفی 6 میلیارد دلار رسیده است. با این اوصاف، سوال این است که آیا دستاوردهای اقتصادی برجام آنگونه که انتظار می‌رفت، توانسته مشکلات اقتصادی کشور و مردم را برطرف کند؟