kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۴۰۴۴
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۰
تروریسم صهیونیستی-۲۴

صهیونیست‌ها و راهزنی در آسمان!


پس از مدتى نيز خبر ديگرى در اين باره مطرح شد. متن اين خبر چنين است:
«دولت اسرائيل با اكراه اعتراف كرد كه جعبه‏ سياه پيدا شده از لابه‏لاى لاشه‏ هواپيماى ساقط شده‏ ليبى، حاوى نوار ارتباط از طريق بى‌سيم ميان هواپيما و برج مراقبت بوده است. طبق مكالمات ضبط شده روى اين نوار، خلبان هواپيماى ليبى كه تابعيت فرانسوى داشته، گمان كرده كه هواپيماى جنگنده‏ اطراف آن، هواپيماهاى جنگى مصرى و از نوع ميگ بوده‏اند. (او فكر كرده) كه مى‏خواسته‏اند او را به سوى فرودگاه قاهره هدايت كنند. زيرا راه را گم كرده بوده است.»
يكى از مفسرين مطبوعات اسرائيل تصريح كرد كه خبر اسقاط هواپيماى ليبى تا چهار ساعت از مطبوعات اسرائيل پنهان ماند، و آن گاه دولت اسرائيل اين خبر را رسماً اعلام كرد. مقام‏هاى اسرائيلى به خبرنگاران اسرائيلى اجازه‏ عكس گرفتن از لاشه‏ هواپيماى ليبى را تا 24 ساعت پس از وقوع حادثه ندادند. تقاضاى همه‏ خبرنگاران براى ديدار از مكان لاشه‏ هواپيما، بدون هيچ توجهى رد شد. به استناد منابع اسرائيلى، رئيس ستاد ارتش اسرائيل تا ۳ روز از اين حادثه براى مردم سخن نگفت. روزنامه‏نگاران، حتى اسرائيلى‏ها، اين سؤال را كردند كه چرا با اين سرعت تصميم گرفته شد كه هواپيما ساقط شود.
اين سؤال ناشى از آن بود كه تصميم مزبور تنها سه دقيقه پس از اطلاع فرماندهى از پرواز هواپيما بر فراز مراكز نظامى اسرائيل صورت گرفته است. بهانه‏اى كه فرمانده‏ هواپيماى جنگى اسرائيل در كنفرانس مطبوعاتى عنوان كرد، مى‏تواند تا حدودى روشن كند كه چرا فرماندهى با اين سرعت چنان تصميمى گرفته است. او گفت: «هنگامى كه هواپيماى ليبى را هدف قرار دادم، چند دقيقه با كانال سوئز فاصله داشت.»
سپس فرماندهى بايد به سرعت تصميم مى‏گرفت. در غير اين صورت، هواپيماى ليبى مى‏توانست از چنگ اسرائيليان خارج شود. از اين رو هيچ تماسى با وزير دفاع، براى كسب رهنمود گرفته نشد.
روشن است كه رئيس ارتش اسرائيل هنگامى به صدور فرمان اسقاط هواپيما پرداخت كه مطمئن شده بود هواپيماى ليبى هيچ خطرى براى آن‏ها ندارد، و راه خود را بر فراز صحراى سينا گم كرده است. بيم اسرائيلى‏ها از اين كه آن هواپيما نيّات تجاوزكارانه دارد، داراى پايه‏اى از صحت نبود. زيرا چنين نيّت‏هايى تنها هنگامى تحقق مى‏يابند كه آن هواپيما به سوى اهداف نظامى اسرائيل بيايد نه اين كه با تغيير مسير از اين اهداف دور شود.
تغيير مسير اجبارى
هواپيماهاى مسافربرى
در تاريخ 10 آگوست 1973.م، هواپيماهاى نظامى رژيم صهيونيستى با نفوذ به داخل فضاى لبنان، اقدام به ربودن يك فروند هواپيماى مسافربرى عراقى كردند. آن‏ها خلبان عراقى را مجبور كردند تا مسير هواپيما را تغيير دهد و آن را در يكى از پايگاه‏هاى هوايى اسرائيل در فلسطين اشغالى فرود آورد.
ربودن هواپيماى لبنانى
در زمان كمتر از 24 ساعت از صدور قطعنامه‏ شوراى امنيت سازمان ملل در محكوميت رژيم صهيونيستى در ارتكاب عمل تروريستى سابق، هواپيماهاى جنگى رژيم صهيونيستى اقدام به ربودن يك هواپيماى لبنانى از نوع بوئينگ 707، متعلق به شركت هواپيمايى خاورميانه كردند. اين هواپيماها خلبان را مجبور كردند تا هواپيما را در فرودگاه شهر الّلد، در فلسطين اشغالى، فرود آورد.
ربودن هواپيماى ليبى
در آسمان
در تاريخ 4 فوريه‏ 1986.م، هواپيماهاى جنگى رژيم صهيونيستى يك هواپيماى مسافربرى ليبى را ربوده، آن را مجبور كردند تا در يكى از پايگاه‏هاى هوايى در شمال فلسطين اشغالى فرود آيد.
آن چه بيان شد، فقط نمونه‏هايى اندك از عمليات پرشمار تروريسم صهيونيستى در خارج از فلسطين اشغالى بود. امّا عمليات تروريستى رژيم صهيونيستى عليه فلسطينى‏ها در داخل سرزمين‏هاى اشغالى فلسطين به قدرى زياد و جنايت‏آميز است، كه حتى صداى اعتراض خود اسرائيلى‏ها نيز درآمده است. اظهارات ذيل از پرفسور اسرائيل شاهاك، رئيس جامعه‏ حقوق بشر و شهروندان اسرائيل؛ دليلى است گويا بر اين مدعا، و تصويرى است روشن از تروريسم صهيونيستى در فلسطين اشغالى:
براى جلوگيرى از اتلاف وقت و تطول كلام، من به آدم‏كشى‏هاى يهوديان در دوران استعمار انگليس اشاره‏اى نمى‏كنم. فقط به آن قسمت از آدم‏كشى‏هاى يهوديان مى‏پردازم كه در دوران حكومت اسرائيل به وقوع پيوسته است.
گمان نمى‏كنم بتوان مردى را پيدا كرد كه مثل مئير هارزيون
 آدم‏كش باشد. او در خاطرات خود، و در بسيارى از مصاحبه‏هايش كه در روزنامه‏هاى اسرائيلى چاپ شده است، با خوشحالى مشخص مى‏كند كه چه آدم‏كش قهارى بوده است و با چه مسرتى مردم را مى‏كشته است. او بيان مى‏كند كه وقتى يك عرب را مى‏كشت، چقدر احساس خوشحالى مى‏كرد؛ و به ويژه وقتى كه ناراحت بود براى رفع ناراحتى خود، اعراب را با كارد مى‏كشت.
 او تعريف مى‏كند كه چگونه از فرمانده خود خواسته است تا اجازه دهد يك چوپان بى‏سلاح را با كارد خود بكشد. و تعريف مى‏كند كه دوستش چوپان عرب بدبخت را نگه داشته، و او كارد را در قلبش فرو برده، و خون فواره زده است. اگر بخواهيم ساير انواع جنايت‏هاى مئير هارزيون را كشف كنيم، بايد خاطرات موشه شارت را مطالعه كنيم. او تعريف مى‏كند كه هارزيون چگونه همراه يك گروه از تروريست‏ها نظير خودش، 6 نفر عرب را آوردند، و 5 نفر آن‏ها را يكى بعد از ديگرى با كارد كشتند، و ششمين نفر را زنده نگه‏داشتند تا او آن چه را ديده بود براى مردم تعريف كند.
 عجبا كه اين مرد به نظر اكثر اسرائيلى‏ها، يك قهرمان ملى به شمار مى‏آيد. او را خريدند، و وزير دفاع و فرمانده منطقه‏ جنوب (موشه دايان و آريل شارون) او را به عنوان نمونه به جوانان معرفى كردند؛ و هيچ كس، حتى آن‏هايى كه از صلح دَم مى‏زنند، اعتراض نكردند.