kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۳۵۲۳
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۰
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

بزک بی‌شرمانه آمریکا و برجام با اتهام‌زنی به منتقدان





سرویس سیاسی-
روزنامه شرق سرمقاله روز پنج‌شنبه خود را به موضوع برجام اختصاص داده بود، اما نکته قابل تامل در این نوشته به‌کارگیری گونه‌ای تازه از شیوه‌های بزک برجام به همراه اتهام‌زنی به منتقدان بود.
در بخشی از این نوشتار آمده است: «با  امضاي برجام گمان مي‌‌‌‌‌‌‌‌رفت به‌‌‌‌‌‌‌‌زودي ايران به صحنه اقتصادي جهان بازگردد و اميدي در دل‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌ پديد آمده بود که با رفع موانع، رفاه، ‌اشتغال و گشايشي نیز نصيب مردم شود؛ اما همزمان با هر نتيجه‌گيري مثبتی در مراحل اجرائي برجام از داخل ايران، پيام‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌ي تندوتيز و تهديدآميزي از سوي برخي تريبون‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌ي به‌هرحال رسمي مطرح مي‌‌‌‌‌‌‌‌شد که عملا مانع يا بهانه‌‌‌‌‌‌‌‌اي بود براي جلوگيري از بهره‌برداري اقتصادي از منافعی که از برجام انتظار می‌رفت و  دلواپسان ناکامي‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌ي حاصل از  دست‌پخت‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌ي  خودشان را به حساب ناکارآمدي برجام و برجاميان مي‌‌‌‌‌‌‌‌گذاشتند و بستانکار مي‌‌‌‌‌‌‌‌شدند.»!
ندیدن ناکارآمدی متن امضا شده در برجام از یک سو و بدعهدی طرف غربی از سوی دیگر، مصداق تام عبارت «بزک بی‌شرمانه» است.
طیف موسوم به اصلاح‌طلبان این همه بدعهدی را از طرف‌های غربی چطور توجیه خواهند کرد؟ آیا اینکه هنوز موانع در روند تعامل میان بانک‌های ایرانی با دیگر بانک‌ها برطرف نشده تقصیر منتقدان است؟ اینکه قرار بود تحریم‌ها در همان لحظه امضا بروند و نرفته‌اند تقصیر منتقدان است؟ کدام‌یک از این موارد و بسیار دیگر دست‌پخت منتقدان می‌تواند باشد؟ چندین ماه قبل بود که خبری منتشر شد مبنی بر اینکه یک بانک آلمانی از نقش آمریکا در عدم برقراری ارتباط میان بانک‌های ایرانی و خارجی سخن گفت. بزک کردن چیزی یعنی مبالغه در معرفی آن و این کاری ناشایست و خلاف اخلاق و عرف است اما اینکه پس از امتحان پس دادنش عنوان شود که کسانی که از آغاز منتقد آن بودند مقصر در عدم کارایی آن چیز بزک‌شده هستند اوج بی‌شرمی است و توهین به شعور مردم.

 ای کاش انصافی در میان بود
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره پنج‌شنبه یادداشتی را منتشر کرد، که به مسایل پیرامونی نخستین سالگرد درگذشت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اختصاص داشت.
پیش از این ‌اشخاصی در طیف موسوم به اصلاح‌طلب مدعی شده بودند که رئیس‌جمهور پیروزی‌اش مدیون ایشان است. در یادداشت اعتماد پیروزی روحانی در انتخابات را مدیون هاشمی رفسنجانی عنوان کرده و نوشته است: «...دلايلي آوردند كه آقاي دكتر روحاني لابد به آن علت و علل به مراسم سالگشت آيت‌الله نيامد. دكتر روحاني در پيام پيروزي‌اش هم يادي از آقاي هاشمي نكرد، شخصيتي كه حمايت او به باور همه تحليلگران باعث و باني پيروزي آقاي روحاني هم در دور اول و هم در دوره دوم شد، در دور اول كه آقاي هاشمي در قيد حيات بود لابد به خاطر چشم در چشم افتادن از ايشان يادي شد اما در دور دوم لابد به اعتبار... از دل برود هر آن‌كه از ديده رود.»
در ادامه این یادداشت، نویسنده مدعی شده که جناح مقابل آقای روحانی در انتخابات 96 با تمام امکانات به میدان آمد و تنها یک موردی که اتفاق افتاد را (دیدار یک خواننده با آقای رئیسی در فرودگاه) برجسته کرده که گویا آن جناح دیگر چنین کاری نکرده بود! مگر نه این بود که سلبریتی‌ها را برای رای جمع کردن به خدمت گرفتند. همین روزنامه اعتماد در یادداشتی پس از به راه افتادن کمپین «ما پشیمانیم» سلبریتی‌ها را فاقد درک سیاسی عنوان کرد و آنها را «رای‌جمع‌کن» نامید.
در مورد دیگر نویسنده نوشته است: «حمايت نهادها و سازمان‌هايي كه برابر اساسنامه و مرامنامه خود نمي‌بايد و نبايد در انتخابات دخالت كنند و كردند»! تهمت‌زنی بدون استناد به مدارک متقن و موجه کاری غیراخلاقی است که متاسفانه در روزنامه‌های زنجیره‌ای مرسوم است. کدام سازمان و نهاد در انتخابات دخالت کرده؟ اگر جناح مقابل اسناد و مدارکی در این باره دارد چرا ضمن شکایت به دادگاه ارائه نداده است؟ ادعای خارج از اخلاق نویسنده یادداشت در حالی عنوان شده که ستاد انتخاباتی آقایان رئیسی و قالیباف مدارک بسیاری از تخلف‌های صورت گرفته در جریان انتخابات را (بیش از هزار برگ) به شورای نگهبان ارسال کرد. نویسنده اگر انصاف را ملاک قرار می‌داد و حب و بغض‌های جناحی، راه را بر واقع‌بینی و حقیقت‌گویی‌اش نمی‌بست مواردی نظیر سفر معاون سیاسی وزیر کشور که مسئولیت برگزاری انتخابات را دارد و مطابق قانون باید بی‌طرف باشد را به استان خراسان و سخنرانی در جمع مسئولین استانی می‌دید که در سخنانش مانند یکی از اعضای ستاد انتخاباتی روحانی ظاهر شد! این تنها یک مورد است و موارد بسیار دیگری وجود دارد که در همان ایام کیهان برخی از آنها را در گزارش‌هایی مستند منتشر کرد.

جناح سیاسی کم‌ظرفیت!
این یاداشت در بخش دیگری افزوده است: «نفس گرم آيت‌الله هاشمي همان‌گونه كه مردم تهران را به پاي صندوق‌هاي راي شوراي شهر كشاند و فرزند ارشد حاج آقا را با رايي كه ديگر دست‌نيافتني خواهد بود به شوراي شهر فرستادند. فرزندي كه در دوره پدر ناباورانه و با رايي كاملا سمت و سو ‌دار از حضور در ساختمان شهرداري و تصدي پست شهرداري تهران محروم شد...»
این سیاق و شیوه نزد طیف اصلاح‌طلب تا کجا ادامه خواهد یافت؟! روشی که در آن هرگاه پیروز شوند حماسه‌ای رخ داده است و همه چیز در جریان انتخابات عالی پیش رفته و هرگاه شکست بخورند زیر میز می‌زنند و مسایلی نظیر «رای سمت و سو دار» مطرح می‌کنند و حتی ممکن است این جناح سیاسی کم‌ظرفیت که برخلاف شعارها دیکتاتورمآبی خاصی در رفتار دارد کار را به آشوب و لشکرکشی خیابانی هم بکشاند همان‌گونه که یک روز پیش از انتخابات 88 موسوی در مصاحبه نیوزویک با وی گفته بود که اگر شرایط مطابق میل پیش نرود حضور مردم در خیابان‌ها همه چیز را حل می‌کند!
 
تکرار دستاوردسازی از برجام
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «فلسفه توافق هسته‌ای ایران با کشورهای عضو شورای امنیت برای لغو قطعنامه‌های ظالمانه شورای امنیت بود. بر‌اساس این توافق آن قطعنامه‌ها لغو شده است».
این روزنامه زنجیره‌ای مدعی شده است که براساس برجام، قطعنامه‌های ضدایرانی لغو شده است. برخلاف این ادعا، بر اساس متن قطعنامه ۲۲۳۱ که مکمل برجام است، جمهوری اسلامی ایران شامل تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی است و هم اینکه تمامی مفاد قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت در قطعنامه جدید «تجمیع» شده است و صرفاً با ادعای یک کشور از 1+5 به عدم اجرای تعهدات ایران در برجام، در فاصله حداکثر ۶۰ روز، با طی کردن رجوع به کمیسیون‌های کارشناسان، وزرای خارجه، مشورتی و سرانجام رجوع به شورای امنیت، تمام مفاد قطعنامه‌های گذشته علیه ایران باز می‌گردد.
این مسئله، یعنی بازگشت‌پذیری مفاد قطعنامه‌های گذشته به خوبی نشان می‌دهد عملاً تحریم‌های قبلی لغو نشده‌اند بلکه به چماق بالای سر ایران تبدیل شده‌اند تا با کوچک‌ترین بهانه‌گیری یکی از کشورهای ۱+۵ از جمله خود آمریکا، مجدداً علیه ایران اعمال شوند.
بنابر قطعنامه ۲۲۳۱ حداقل تا ۵ سال تحریم‌های تسلیحاتی و ۸ سال نیز تحریم‌های موشکی علیه ایران حفظ شده است.

حرف منتقدان از زبان حامیان
یکی از کلیدی‌ترین هشدارهای کارشناسان و دلسوزان کشور در طول مذاکرات هسته‌ای در دولت یازدهم، آن بود که عمده معضلات اقتصادی کشور به سوءمدیریت داخلی بازمی‌گردد و رویکرد دولت در رسیدن به توافق هسته‌ای با هدف رفع تحریم‌ها و گشایش اقتصادی خطایی استراتژیک محسوب می‌شود. این گزاره‌ای است که ارگان دولت در شماره روز پنج‌شنبه در گزارشی با تیتر «تأثیر ناچیز خروج آمریکا از برجام بر اقتصاد ایران» تلویحا بر آن صحه گذاشت.
روزنامه ایران در این گزارش گفت‌وگوهایی را با چند اقتصاددان منتشر کرد و نوشت: «در صورت خروج آمریکا از برجام هم برای ما فاجعه‌ای نخواهد بود.»
کارشناس دیگری به ایران گفت: «[در صورت خروج آمریکا از برجام] در اوضاع اقتصادی هم مشکلی ایجاد نمی‌شود. چرا که ما همین الان هم گرفتار تحریم‌های آمریکا هستیم.»
در بخش دیگری از این نوشتار نکته مهم دیگری به چشم می‌خورد. روزنامه ایران از قول یک کارشناس خاطرنشان کرد که «اقتصاد آمریکا، اقتصادی بزرگ و حدود یک چهارم از کل اقتصاد جهان است. آمریکا نفوذ گسترده‌ای بر اقتصاد جهان دارد و کشورهای اروپایی به شدت تحت تأثیر اقتصاد آمریکا هستند. بنابراین نمی‌توانیم  تحریم‌های آمریکا را بی‌اثر بدانیم و قطعا تأثیرات آن بستگی به نوع و شدت تحریم‌ها خواهد داشت.»
این گزاره نیز پیش از این و در حالی‌که حامیان برجام، پس از نقض مکرر توافق هسته‌ای و ناکامی در اعتماد به آمریکا، خطای دیگری مبنی بر خوشبینی به اروپا را در پیش گرفتند، مورد تصریح کارشناسان و منتقدان برجام قرار گرفته بود. مطلب فوق مؤید همین هشدارهاست چراکه منافع اروپایی‌ها بیش از ایران به آمریکا گره خورده و انتظار ادامه برجام با اروپا خوش‌خیالی دیگری به حساب می‌آید.

هم وعده دادن، هم مانع تراشیدن!
در بخش دیگری از این گزارش از قول یک کارشناس آمده است: «ما از هرچیزی بیشتر باید روی داشته‌های خودمان تکیه کنیم. اقتصاد مقاومتی مدتی است که حرف‌هایش زده می‌شود، ولی عمل نمی‌شود. وعده‌هایی را دولت می‌دهد ولی در عمل موانع ایجاد می‌کند. مثلا الان وامی را به اسم وام روستایی مطرح کرده‌اند، من با روستایی‌های زیادی تماس گرفته‌ام. روستایی‌ها می‌گویند به ما اعلام کرده‌اند که سند روستایی را قبول می‌کنند ولی در عمل بهانه‌تراشی‌های زیادی می‌کنند.»
وی با انتقاد از شرایط سخت بانکی برای تولیدکنندگان ادامه می‌دهد: «از طرفی تولیدکنندگان باید تقویت شوند. مگر می‌شود ما چطور بدون تقویت تولیدکننده شعار بین‌المللی دهیم؟ باید از درون محکم کاری کنیم. تولیدکننده‌ای را می‌شناسم که برای وام گرفتن، بانک به او اعلام کرده است که باید 30 درصد از مبلغ کل تسهیلات را خودت بیاوری تا مطمئن شویم که توان بازپرداخت را داری. از طرف دیگر نرخ سود تسهیلات بالاست و در چنین شرایطی، قیمت تمام‌شده محصول هم بالا می‌رود و توان رقابت در بازار بین‌الملل که هیچ، با کالاهای خارجی در بازار داخلی هم از بین می‌رود. در شرایطی که تولیدکنندگان درگیر بوروکراسی  و روزمرگی‌های بانک‌ها هستند، چطور می‌توانند خلاقیت و ابتکار داشته باشند و تولید داخل تقویت شود؟»

به نام مردم، به کام برخی
در بخشی از یادداشت روز پنج‌شنبه روزنامه شرق آمده است: « امروز اصلاح‌طلبان طالب گفت‌وگوي مستقیم با اصولگرایان و همه آنهایی هستند که دلسوز کشور و ملت هستند. امروز نسل جوان نیازمند گفت‌وگوی شفاف و بی‌پرده و آزاد با همه مقامات کشور است. استفاده از روش‌های نمایشی و تجربه‌شده، روش شکست‌خورده‌ای است که دیگر امکانی برای برون‌رفت از مشکلات به همراه ندارد. نمایندگان محترم مجلس باید به‌دور از رفتارهای کلیشه‌ای راه را برای یک گفت‌وگوی ملی و همه‌جانبه فراهم کنند. معترضان را بدون حب و بغض‌های سیاسی و جناحی بپذیریم. آنها را ببینیم و صدایشان را هرچند باب طبع ما نیست، بشنویم و با آنها همدلی کنیم.»
در ادامه این یادداشت تصریح شده است: «در این میان برای بازگشت به یک گفت‌وگوی ملی و همه‌جانبه باید صداوسیما یک یخ‌شکنی بزرگ را انجام دهد و به‌دور از کلیشه‌های رفتاری بستر این خدمت بزرگ به کشور را فراهم کند.»
در رابطه با این نوشتار گفتنی‌هایی است که بایستی بدان توجه و دقت کرد، آغوش مردم و نظام برای شنیدن سخنان یکدیگر همواره باز بوده همان‌طور که در ماه‌ها و سال‌های گذشته گروه‌های متعدد مردمی معترض به وضع معیشتی در مقابل نهادهایی چون مجلس شورای اسلامی تجمع کرده و سخنان خود را گفته‌اند و حتی گاه انتقادات و اعتراضات آنها در خطبه‌های نماز جمعه مطرح شده است. اما موضوع فقط صرف شنیدن اعتراض برخی از قشرهای مردم نیست که این اعتراض از تربیون‌هایی نظیر نماز جمعه و رسانه ملی عنوان شده است، بحث اصلی ترتیب اثر دادن به این اعتراض‌هاست که در حوزه اختیارات قوه مجریه به عنوان دولت است.
نکته دیگر اینکه این شیوه مرسوم روزنامه‌های زنجیره‌ای است که به قول معروف وسط دعوا به تعیین نرخ می‌پردازند به این معنی که این جماعت توانایی منحصر به فردی دارند در پیوند دادن خواسته‌های حزبی خود با هر چیزی. اتفاق‌های اخیر نیز بستری برای این رویه فراهم آورده چنان‌که طیف موسوم به اصلاح‌طلب در لابه‌لای تحلیل‌های خود خواسته‌های حزبی را به نام مردم مطرح می‌کنند.