kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۲۵۱۹
تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۴

حرفی برای همین امروز(نگاه)



 ع- ثقفی
   هرگروه بهای نادانی خود را به گونه‌ای می‌دهد. گروهی در عدم خدمت به مردم و گروهی دیگر در خیانت به همین مردم. گروهی در عدم همکاری با کمک‌رسانان به مردم  و گروهی دیگر در همکاری با دشمن همین مردم. آن وقت دود همه چیز تنها و تنها به چشم انقلابی می‌رود که از هیچ‌گونه ایثار و جانفشانی در راه محرومیت‌زدایی از محرومین و رفاه نسبی مردم کوتاهی نکرده است.
داستان کوتاهی‌ها امّا‌، ریشه در جای دیگری دارد. ریشه در اسرافِ ترویج رفاه‌طلبی و بریز و بپاش و در مقابل، امساکِ منع مسئولیت‌پذیری و تعهد و مجاهدت. ریشه در انقلابی‌نمایی و رکون آشکار این سال‌ها در برابر دشمن. ریشه در عدم باور به اساس باورها و عدم اعتقاد به بنیان اعتقادها. آن وقت چه می‌شود؟ معلوم است، دشمن از در عوام‌فریبی مرسوم و سوءاستفاده معمول از رحمت نظام و صبر مدافعان راستین نظام، با عَلَم کردن پرچم‌های تهمت و افترا و نشر اکاذیب به فتنه می‌پردازد و اغتشاش‌هایی در سطح تحرک نادانان راه می‌اندازد. بهای نادانی امّا همچنان پابرجا، به قوت خود باقی است. بهای دستپاچه‌ شدن‌های این‌طرف و اعلام تمام شدن کار از سوی آن طرف!
 و امّا اغتشاش؛ اغتشاش همان‌طور که از ضریب سمع واژه‌اش حس می‌شود، درهم‌ریختگی و آشوبی است که معلوم است کار کیست - و همچنین برای چیست؟- هدف از اغتشاش هیچ‌گاه صلاح و اصلاح نیست، بلکه اغتشاش را برای آشوب و برهم زدن تعادل لازم یک جامعه راه می‌اندازند. دست‌اندرکاران آن را هم  دشمن از مدت‌ها قبل مهره‌چینی کرده، امّا همیشه این‌چنین وانمود می‌کند که این جناب به طور خودجوش راه افتاده است. جوش زمین‌گیری اغتشاش کجا و این مدعای فرسوده و از کار افتاده کجا؟
کدام ملت اغتشاشگران را خودی می‌بیند، که کارشان خودجوش به نظر برسد؟ و اساساً کدام خود؟ خود ِلاابالی فحاشِ هتاک با رفتارهای هیستریک و نامتعادل؟ خودِ عصبانیِ خندان معترض آرامِ ناآرام‌؟ - آنچنان‌که در تصاویر شبکه‌ها ضبط و پخش شده است؟- خودِ مغشوشِ پرآشوب ِ مزدورِ خیانت‌پیشه؟ به راستی  کدام خود؟ خودی که مصالح اصلی یک جامعه را در یک لحظه قربانی هوای دشمن می‌کند؟ خودی که خود و وطن خود را چنین ارزان به دشمن می‌فروشد؟ خودی که رحم ندارد و از ابتدایی‌ترین اجزای ادب فردی  و نزاکت اجتماعی بی‌بهره است؟ خودی که معلوم نیست سر کدام سفره بزرگ شده است و کدام لقمه با او چنین کرده است؟
   حرف بر سر ناملایمات نیست، بر سر اسلام و وطن فروشی‌هاست. حرف بر سر داستان همیشگی آب به آسیاب دشمن ریختن‌هاست. حرف بر سر خط قرمز این انقلاب حماسه است. حرف بر سر خون پاک شهیدانی است که عمر عزیز را بر سر لحظه حیات این انقلاب نثار کردند. که چه بشود؟ یک گروه نادان تن به عافیتِ رکون در برابر دشمن بدهند و اساس همه چیز را با شعارهایی پوچ و بی‌معنی که دست‌ساز بنگاه‌های لجن‌پراکنی دشمن است، به هیچ انگارند. حرکتی که در تاریخ حماسه همیشه تکرارش را در برابر امامان معصوم‌(ع) دیده و شنیده‌ایم. در تاریخ دیده‌ایم که چگونه برخی از سر جهل، حق را به باطل فروخته‌اند و برخی دیگر- باز هم از سر جهل- در برابر این بیع و اشترا سکوت پیشه نموده‌اند.
داستان فریاد گوشخراش آنان و سکوت جگرخراش اینان را بارها در نهاد خویش شنیده‌ایم و دیده‌ایم که این‌همه به سان کف روی آب نتوانسته است حتی لحظه‌ای انقلاب مستمر حماسه را از جوشش و خروش محتوم و مألوف خویش باز دارد.
  این اغتشاشات هم تمام می‌شود و سالی دیگر و فتنه‌ای دیگر‌، امّا این نباید انقلاب را از کالبدشکافی جریان فتنه باز دارد. جریان فتنه ریشه در کاستی‌ها دارد و انقلاب موظف است که مسببان کاستی را نیز بازخواست کند. زمان،  زمان حساس تصمیمی برای همیشه است، صبر مدافعان انقلاب آن‌قدر نیست که عده‌ای آخرین قطره‌های شیر این انقلاب را به هدر داده و پس از آن دست از سر این انقلاب بردارند و در مقابل عده‌ای آشوب‌طلب هربار به بهانه‌ای، بهای نادانی خود و گروه مقابل را از انقلاب بازخواست و باجگیری نمایند. مردم در انتظار تدبیر انقلاب، چشم به نظام الهی دوخته‌اند تا یک بار برای همیشه تکلیف آنان را یکسره نماید. چهره انقلاب با این حرکت انقلابی است که نور خود را  متزاید ساخته و روند محرومیت‌زدایی را این‌چنین تشدید خواهد کرد.                   والسلام