kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۲۶۵
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۷

پیامبر اکرم(ص) ؛ مظهر رحمت الهی


 رسول علیجانی

 خداوند در قرآن پیامبرمکرم و معظم اسلام (ص) را به عنوان پیامبر رحمت ستوده است. نویسنده در این مطلب پیرامون چیستی رحمت و شاخصه رحمت نبوی سخن گفته است.

 پیامبر(ص)، مظهر رحمهًْ‌للعالمین
خداوند در قرآن پیامبر اکرم(ص) را به عناوین و نام‌هایی چند ستوده و صفات بسیاری را برای او برشمرده است. در یک کلمه همه نام‌ها و صفاتی که برای خدا در قرآن بیان شده، برای پیامبر اعظم(ص) نیز بیان شده است؛ زیرا از نظر قرآن، پیامبر(ص) مظهر اتم و اکمل اسماء و صفات الهی است. پس همه صفات و نام‌های نیک خدا در پیامبر(ص) ظهور و تجلی یافته است. بر همین اساس است که خدا پیامبرش را به «خلق عظیم»(قلم، آیه 4) ستوده است؛ زیرا عظیم، مقام عظمت است که بیانگر همه صفات جمالی و جلالی است. پس همه کمالات الهی در پیامبر(ص) به عنوان مظهر کمال الهی تحقق دارد و خلقت و خوی آن حضرت(ص) را شکل داده است.
البته در این میان برخی از صفات به شکل خاص مورد توجه و عنایت الهی بوده و در آیات قرآن پیامبر(ص) بدان توصیف و ستوده شده است. از جمله این صفات می‌توان به صفت رحمت ‌اشاره کرد. خدا در توصیف پیامبر(ص) می‌فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ؛ و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم. (انبیاء، آیه ۱۰۷)
از این آیه به دست می‌آید که ایشان مظهر تمامی رحمت الهی است. بر این اساس، هم رحمت رحمانی و هم رحمت رحیمی، همچنین رحمت دنیوی و رحمت اخروی و نیز هر نوع رحمتی دیگر اگر فرض شود برای حضرت(ص) ثابت است. ایشان نه تنها رحمتی برای انسان‌ها بلکه رحمتی برای جنیان و حتی دیگر مخلوقات الهی است. رحمت ایشان به شکل عام دربرگیرنده همه هستی و به طور خاص مخصوص مومنان از انسان و جنیان در دنیا و آخرت است.
معنای رحمت
واژه عربی رحمت، به معنای نرمى و نرم‌خويى است كه نيكى كردن به مورد رحمت را اقتضا مى‌كند. این واژه عربی گاهى درباره مهربانى و نرم دلى به طور مجرّد و گاهى دیگر در معناى احسان و نيكى كردن كه مجرّد از رقّت است به كار مى رود. هرگاه خداى متعال با اين واژه وصف شود چيزى جز احسانِ مجرّد و بدون رقّت و رحم دلى نيست. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 347، «رحم».)
از نظر راغب اصفهانی، فرهنگ شناس قرآنی، رحمت، نوعی رقت و حالت قلبی است که احسان و نیکی به شخص مورد دلسوزی را در پی دارد؛ اما در کاربردهای قرآنی، رحمت گاهی به دلسوزی قلبی بدون احسان و گاهی دیگر به احسان بدون حالت قلبی رقت و دلسوزی به کار رفته است. بر این اساس نمی‌توان گفت که رحمت همواره با دلسوزی و رقت قلبی یا همواره با احسان همراه است؛ زیرا در برخی از موارد احسان است بی‌آنکه دلسوزی و رقت قلبی باشد؛ و گاه دیگر دلسوزی و رقت قلبی است بی‌آنکه احسانی در کار باشد.
به نظر می‌رسد که رحمت در دو معنای اصلی: 1 - مهربانی و دلسوزی؛ 2 - بخشایش و عفو به کار رفته است. پس باید دو معنای اصلی این کلمه را رقت قلبی و احسان عملی دانست.
البته برخی‌ها رحمت را نقیض غضب دانسته‌اند که باید در این باره تامل بیشتری کرد؛ زیرا گاه غضب موردی در چارچوب رحمت است؛ چنانکه عذاب الهی نسبت به ظالمان از مقام رحمت الهی است؛ چرا که رحمت در انسان به معنای دل نازک بودن و در خداوند به معنای احسان، عفو و بخشش، روزی دادن و مانند آن است؛ چرا که رقت و نازک دلی درباره خدا معنا ندارد. (طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، واژه «رحم»، ج۲، ص۱۵۸-۱۵۹)
خداوند متعال، خود را در قرآن کریم با صفات زیادی به بندگان خویش معرفی کرده است؛ صفاتی که هر کدام جلوه‎ای از جمال و جلال الهی را به نمایش می‌گذارد. صفت رحمت یکی از این صفات است که در بیش از 500 آیه از آن سخن به میان آمده است. خدا در قرآن، بارها خود را به دو صفت و نام اصلی رحمن و رحیم ستوده است. بر اساس بررسی‌ها واژه «رحمن» در سراسر قرآن کریم 157 مرتبه، و واژه «رحیم» جمعاً 166 مرتبه تکرار شده است.
باید توجه داشت که خدا در قرآن کریم صفت رحیم را در بیشتر موارد به عنوان صفت الهی مطرح کرده است؛ اما در آیه 128 سوره توبه این کلمه رحیم در وصف پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به کار رفته است. خدا می‌فرماید: لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَوُفٌ رَحِيمٌ؛ قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است‏ شما در رنج بيفتيد، به هدايت شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز بسیار مهربان است.
بهره‌مندان از رحمت خاص
از نظر قرآن، پیامبر(ص) جلوه رحمت الهی است. رحمت الهی فراگیر و همواره بر غضب پیشی می‌گیرد به طوری که حتی در هنگامه خشم و غضب این رحمت است که خودنمایی و تجلی می‌کند، هر چند که به ظاهر غضب است. همچنین پیامبر(ص) به عنوان مظهر تمامی صفات و اسمای الهی این گونه است. پس اگر خداوند درباره رحمت واسع خویش بر هستی می‌فرماید: وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ؛ و رحمت من هرچیزی را در بر گرفته است.(اعراف، آیه 156؛ و نیز غافر، آیه 7) و یا در‌باره پیشی گرفتن رحمت بر غضب خویش فرموده است: وَلَوْلَا كَلِمَةًْ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ؛ و اگر نبود کلمه‌ای که از سوی پروردگارت سبقت گرفته هرآینه پایان کار آنان بود. (هود، آیه 110؛ فصلت، آیه 45) این کلمه، رحمت الهی است که موجب شده تا غضب الهی‌گریبانگیر آنان نشود.
امیرمومنان علی(ع) درباره سبقت رحمت الهی بر غضبش می‌فرماید: يا مَن سَبقت رَحمتُهُ غَضبَهُ؛‌ای کسی که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته است.(مصباح المتهجد، ص 696)
بر اساس آموزه‌های قرآن، نه تنها رحمت الهی از نظر کمیت و کیفیت بیشتر از غضب الهی است؛ بلکه همان غضب الهی نیز بر اساس حکمتی است که در چارچوب رحمت سامان یافته است؛ پس اگر غضبی از سوی خدا نسبت به کسی روا داشته می‌شود، بر اساس رحمت است. در حقیقت این رحمت است که نقشه می‌کشد و مهندسی می‌کند تا غضب را در کجا به کار گیرد. پس مهندس غضب الهی همان رحمت الهی است. از این رو خدا به نام رحمان اهل دوزخ را به دوزخ می‌برد و عذاب می‌کند؛ و یا خدای رئوف و مهربان به رافت خویش بر جامعه انسانی فرمان می‌دهد تا به زناکار تازیانه زده شود (نور، آیه 2)؛ زیرا این غضب و عذاب در چارچوب مهندسی حکیمانه رحمت الهی است.
پیامبر اکرم(ص) به عنوان مظهر اتم و اکمل صفات الهی از جمله صفت رحمت، این گونه است. بنابراین، اگر پیامبر(ص) رحمت برای جهانیان است، بر اساس مهندسی رحمت، گاه لازم است تا با افراد به غلظت و درشتی رفتار شود و مرگی برای ظالمان و ستمگران مستکبر رقم بخورد: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ؛ محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران، سختگير [و] با همديگر مهربانند.(فتح، آیه 29)
پیامبر(ص) با اینکه بر اساس مهندسی رحمت گاه لازم می‌دانست سختگیری علیه دشمنان داشته باشد، ولی در همان حال خود را به رنج می‌افکند تا آنان ایمان آورده و از آتش خشم الهی و دوزخ رهایی یابند. از این رو خدا درباره این حالت آن حضرت(ع) چنین گزارش می‌کند و می‌فرماید: لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ؛ شايد تو از اينكه [مشركان] ايمان نمى ‏آورند، جان خود را تباه سازى. (شعراء، آیه ۳)
در جایی دیگر می‌فرماید: فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا؛ شايد اگر به اين سخن ايمان نياورند، تو جان خود را از اندوه در پيگيرى كارشان تباه كنى. (کهف، آیه ۶)
آن حضرت(ص) بر پایه رحمت الهی خویش حریص بود تا همگان ایمان آورند، در حالی که این امر، شدنی نبود؛ زیرا حرص به معنای زیادت بر استحقاق است و آن حضرت(ص) دوست می‌داشت تا دیگران نیز مستحق ایمان و رحمت الهی و بهشت شوند؛ در حالی که غیرممکن بود.خدا درباره حرص مثبت پیامبر(ص) نسبت به مخلوقات می‌فرماید: إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ؛ اگر چه بر هدايت آنان حرص‌ورزى؛ ولى خدا كسى را كه فرو گذاشته است، هدايت نمى‌كند و براى ايشان يارى‏ كنندگانى نيست. (نحل، آیه ۳۷)
رحمت پیامبر(ص) به گونه‌ای بود که نسبت به همگان بویژه مومنان با نرمی برخورد می‌کرد و از در کرامت وارد می‌شد و بالهای رحمت خویش را چون مرغ مادر برای همگان باز می‌کرد تا تحت رحمتی کامل قرار دهد: وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كرده‏‌اند بال خود را فرو گستر. (شعراء، آیه ۲۱۵)
این رحمت الهی پیامبر(ص) با قلبی نرم و رفتاری بسیار نیک همراه بود و با آنکه بر هستی آگاه و از علم غیب الهی برخوردار بود، با این حال با مردم مشورت می‌کرد. خدا درباره ریشه رفتارهای نیک پیامبر(ص) که همان رحمت واسع است می‌فرماید: پس به بركت رحمت الهى با آنان نرمخو و پرمهر شدى؛ و اگر تندخو و سخت‌دل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى ‏شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كارها با آنان مشورت كن؛ و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن؛ زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست مى‌دارد. (آل عمران، آیه ۱۵۹)
آن حضرت درباره خودش فرموده است: «ایّها النّاس انّما انا رحمهًْ     مهداةٌ؛ مردم! من فقط رحمت هدایت یافته ام.» (میزان‌الحکمه، محمدی ری شهری، دارالحدیث، بیروت، 1419 ج 7، ص 3201، و الطبقات الکبری، ج 1، ص192.) پس آن حضرت رحمتی برای مردم است تا همگی از دریچه رحمت الهی ایشان به هدایت دست یابند.
بارها حضرت توسط دشمنان خشونت طلب سنگباران و مورد اهانت قرار گرفته بود، گاه مجبور می‌شد مکه را ترک کرده و به کوه‌های اطراف پناهنده شود، خدیجه همسر مهربانش به دنبالش راه می‌افتاد تا او را پیدا می‌کرد و در آن لحظه که زخمهای پای او را پانسمان می‌کرد این جمله را از او می‌شنید: «الّلهمّ اغفر لقومی فانّهم لایعلمون؛ خدایا قومم را (بخاطر اهانت و سنگباران من) ببخش زیرا آنها (از مقام ربوبیّت و رسالت) آگاهی ندارند.»
(میزان الحکمه، همان، ج 7، ص3228، روایت 19975.)
در روایت است که مردی یهودی در مدینه، مرکز قدرت و حکومت پیامبر اکرم(ص) روزی سر راه پیامبر اسلام را گرفت و مدعی شد که از پیامبر طلبکار است و اصرار کرد باید در همین کوچه و محل، طلب او را بپردازد. پیغمبر اکرم فرمود: اولا شما از من طلبکار نیستی، و ثانیاً: اجازه بدهید که بروم منزل، چون پول همراه ندارم. یهودی گفت: یک قدم نمی‌گذارم بردارید، هر چه پیامبر بیشتر با او نرمش نشان دادند، او بیشتر خشونت نشان داد، تا آنجا که عبا و ردای پیامبر اکرم را گرفت و بدور گردن حضرت پیچید و کشید، به گونه‌ای که اثر قرمزی آن بر گردن مبارک حضرت مشهود بود، از آن طرف مسلمانان منتظر بودند که نماز جماعت اول وقت را با آن حضرت برگزار کنند، هر چه منتظر ماندند دیدند حضرت نیامد، عده‌ای بیرون مسجد آمدند با تعجب دیدند مرد یهودی او را نگهداشته، مسلمانان خواستند با اجبار و یا با ضرب و شتم، حضرت را از دست او رها کنند، پیامبر اکرم(ص) فرمود: نه شما به این مرد کاری نداشته باشید من بهتر می‌دانم با او چه گونه رفتار کنم، حضرت آنقدر ملایمت و نرمی نشان داد که یهودی در همان جا گفت: «اشهد ان لا اله الّا اللّه و‌اشهد انّک رسول اللّه» شما با این همه قدرتی که (در مدینه) دارید، این همه تحمل و نرمی نشان می‌دهید، این تحمّل، تحمّل یک انسان عادی و معمولی نیست بلکه نشان از آن دارد که شما مبعوث شده از طرف خداوند هستید.»(سیره نبوی، همان، ص 139.)
اگر انسان بخواهد از رحمت الهی خدا و پیامبر(ص) بهره گیرد باید در زندگی، اصولی را رعایت کند که موجب جلب رحمت خاص الهی می‌شود. از جمله این اصول می‌توان به ایمان و اطاعت از خدا(بقره، آیه 218؛ آل عمران، آیه 123؛ توبه، آیه 71؛ حجرات، آیه 14)، اطاعت از پیامبر(آل عمران، آیات 31 و 32 و 132)، تقوای الهی (نساء، آیه 129؛ انعام، آیه 155)، اصلاح مفاسد(سباء، آیه 129؛ بقره، آیه 182؛ آل عمران، آیات 86 و 89)، استماع قرآن و عمل بدان(اعراف، آیه 204)، استغفار(بقره، آیه 199)، استرجاع و صبوری در هنگام مصیبت (بقره، آیات 155 تا 157)، مراعات ادب و اخلاق(حجرات، آیات 4 و 5)، پرهیز از غیبت و بدگمانی و تجسس در احوالات دیگران (حجرات، آیه 12) و مانند آنها اشاره کرد.