kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۶۴۹۸
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۱
زیرپوست جنگ - ۹

صدام وقتی از حمایت آمریکا مطمئن شد تهاجم به ایران را شروع کرد



 بسم الله الرحمن الرحيم
بخش سوم مصاحبه حامد الجبوری(عضو ارشد حزب بعث عراق) با علی‌العصر در برنامه «شاهد»:
* بعضی گزارش‌ها وجود دارد مبنی بر اینکه صدام حسین تنها وقتی جنگ را شروع کرد که مسائلش را به شکل اساسی با آمریکا حل کرده بود و این را با هم توافق کرده بودند که از نظر نظامی از او حمایت کنند.
- حامد الجبوری: راستش ما از این مسائل خبر نداریم. من فقط برایت می‌گویم که ...
* از نقشی که ملک حسین [پادشاه اردن] درست در همین راستا ایفا کرد هم بعدها چیزی خبردار نشدید؟
- نه. اصلا. ابدا.
* آیا اهداف صدام حسین از به راه انداختن جنگ کاملا روشن بود؟
-راستش ما بعدها توانستیم آنها را استنتاج کنیم.
* نه. منظورم این است که وقتی جنگ شروع شد شما دقیقا می‌دانستید هدفتان از این جنگ چیست؟
- هدفمان متوقف کردن پیشروی موج [امام]خمینی بود.
* [امام] خمینی که در کشور خودش نشسته بود. نیامده بود سراغ شما.
-خب ببین، شعارهایی که از تهران در آن موقع سر می‌داد واقعا ترسناک بود. صدور انقلاب و تظاهرات‌های مردمی عظیمی که راه می‌افتاد و خواستار صدور انقلاب به عراق و به خلیج و به کل جهان اسلام بود.
* هرکس که از نظامیگری هم حتی چیزی نفهمد، هر شخص ساده‌ای، اگر نقشه را جلویش بگذاری و ببیند عراق چسبیده است به یک کشور بزرگ و وسیع شصت میلیون نفری  و ببیند عراق که سی میلیون نفر جمعیت دارد، [او هم می‌گوید] چطور چنین کشوری می‌تواند چنان کشوری را اشغال کند؟ صدام حسین در پس این مسئله به دنبال چه بود؟(۱)
- صدام حساب کرده بود. صدام روی برتری نظامی عراق حساب باز کرده بود. عراق در آن موقع، عدد لشکرها را یادم نیست، ولی بیش از یک میلیون نظامی داشت. سلاح‌های پیشرفته ساخت شوروی داشت در اساس، بعد‌ها در مورد نیروی هوایی، این نیرو به هواپیما‌های پیشرفته فرانسوی و اگزوزیت و الی آخر مجهز شد. در مقابل، ایران در آن وضعی بود که توصیف کردم. و خب این درست بود، ارتش ایران ضربه‌های شدیدی خورد ...
* (با قطع کلام) ولی [همین ارتش ایران] بعد از آن بارها ارتش عراق را شکست داد.
-بله؟
* می‌گویم ارتش عراق را بارها شکست داد.
-ببین، چیزی که بعدها دنبال شد، روشی که بعدها در جنگ [از طرف ایران] در پیش گرفته شد. تمرکز بر امواج بشری بود. یعنی می‌دیدی مثلا، من خودم به گوش خودم این موضوع را شنیدم، نظامی‌هایی که از جبهه برمی‌گشتند ازشان می‌پرسیدی چه خبر...
*نظامیان عراقی؟
-بله طبعا نظامیان عراقی. مثلا یک پایگاه نظامی عراقی [در خط مقدم جبهه بود] بود، امواج بشری از جوانان کم سن و سال [ایرانی] به سمت آن راه می‌افتادند. منطقه طبعا برای محافظت از پایگاه مین‌گذاری شده بود. امواج بشری از این جوانان کم سن و سال راه می‌افتاد که روی پیشانی‌بندهایشان شعار نوشته شده بود و میدان‌های مین با افراد بشری باز می‌شد و صدها نفر کشته می‌شدند و تا یک راه امن باز به سمت یک پایگاه نظامی معین باز شود. بعدش موج‌های دیگر می‌آمد و همین‌طور به تهاجم ادامه می‌دادند. راستش بعضی نظامی‌ها برای من می‌گفتند همین‌طور شلیک می‌کردیم و اجساد جلویمان همین‌طور می‌ریخت و موج‌ها ادامه داشت و موج‌ها ادامه داشت تا آنکه به پایگاه می‌رسیدند و گلوله‌های ما تمام می‌شد و آن موقع نبرد با سلاح سرد شروع می‌شد. یعنی یک امر وحشتناک.(۲)
*پس یعنی توانسته بودند از نظر روحی بر عراقی‌ها پیروز شوند؟
-دقیقا. دقیقا. یعنی ملتی نزدیک هفتاد میلیون یا بیشتر از هفتاد میلیون و آن عقیده‌ای که داشتند یعنی تصور کن باعث می‌شد بدون هیچ توجهی به سمت مرگ بشتابند.
* صدام در ذهنش واضح بود که جنگ هشت سال طول خواهد کشید؟
- من چیزی که از دومین نفر بعد از صدام [در هرم قدرت] شنیدم را می‌گویم.
 ـــــــــــــــــــــــ
1-  البته جمعیت ایران در زمان آغاز جنگ، حدودا نصف این رقم بود، ولی اساس تحلیل مجری درباره بیشتر بودن وسعت و جمعیت و امکانات ایران در برابر عراق، صحیح است.
 2- البته اغراق کاریکاتوری طرف بعثی برای توجیه شکست‌های ارتششان به وضوح پیداست. چون با این احتساب، ایران برای تنها تصرف فرضا صد نقطه نظامی عراقی‌ها نیاز به پانصد هزار کشته داشته و در آن صورت، باید تعداد کشته‌های ایران در جنگ هشت ساله قریب 10 میلیون نفر باشد!