kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۴۴۰۶
تاریخ انتشار : ۲۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۵
ردّ خون - ۱3

تشکیل واحد ۱۰۱ برای کشتار روستائیان فلسطینی


وجه مشخص اين سازمان‏ها آن است كه اغلب آن‏ها تروريستى بوده، داراى گرايش‏هاى دينى نژادپرستانه و بسيار افراطى هستند. اين سازمان‏ها داراى پيوندهاى مشخصى با يكديگر هستند، و برخى از آن‏ها نيز منشعب از سازمان‏هاى ديگر هستند. اين امر، خود نشانگر هم‏پيوندى نيرومند ميان تمامى اين سازمان‏هاست. عمده‏ترين اين سازمان‏ها عبارتند از:
 سازمان ناحال
ناحال نام اختصارى جوانان رزمنده‏ پيشگام اسرائيل است. و آن سازمانى است كه در سال 1948.م، در آغاز جنگ استقلال، به منظور آماده‏سازى پسران 17 ساله براى شركت در جنگ‏ها تشكيل شد. در ابتدا هدف اصلى اين سازمان دفاع بود. اما پس از آن، سازمان مستقلى شد كه نظام وظيفه و كشاورزى را به هم آميخت، و به عنوان پايه‏ تعاونى‏هاى كشاورزى اسكان در ايجاد مستعمره‏هاى مناطق مرزى به‏شمار آمد.
واحد 101
با وجود اين‏كه در طى سال‏ها، و حتى پيش از تشكيل رژيم صهيونيستى، تروريسم بر روى اجساد ملت فلسطين، لازمه‏ى قدرت‏نمايى و سيطره‏ رهبران اين رژيم بوده و هست؛ ولى اگر قدرى در ماهيت ترور و «تروريسم مجسم در شكل انسان» دقيق شويم، قطعاً در برابر خود تروريستى چون آريل شارون را خواهيم ديد.پس از تشكيل رژيم صـهيونيسـتى،فـعاليـت‏هاى خرابكارى و تروريستى شارون در واحدى كه مأمور تشكيل آن شد و واحد 101 نام داشت شكل گرفت. اين واحد، كشتار اهالى روستاى قبيه‏ و ديگر كشتارهايى كه در نوع خود كارنامه‏ نظامى و تروريستى شارون تشكيل مى‏دهند را مرتكب شد.
مجله‏ بماحانيه، سخنگوى ارتش اسرائيل، در مورد واحد 101 چنين نوشته است:
«آريل شارون در اگوست 1953.م از كرسى دانشگاه كناره‏گيرى كرد، و بار ديگر یونيفورم نظامى و فرماندهى واحد جديدى كه در ارتش اسرائيل به نام واحد 101 تشكيل داد را بر عهده گرفت. اين واحد كه تعداد افراد آن از 45 تن تجاوز نمى‏كرد، ده‏ها عمليات تروريستى را به اجرا درآورد. با وجود اين، فقط پنج ماه دوام آورد، تا اين‏كه در ژانويه‏ 1954.م منحل، و به واحد چتربازان ملحق شد.»
در مورد تأثير شگرف اين واحد تروريستى بر ارتش رژيم صهيونيستى در نخستين سال‏هاى خود، جاى هيچ‏گونه شكى وجود ندارد. عده‏اى عقيده دارند كه اين واحد در ايجاد تحولى در اصول جنگى رژيم اشغالگر قدس، نقش مهمى ايفا نموده است.
بماحانيه با شارون به گفت‏وگو نشست، تا آن‏چه را كه او در مورد اتفاقات آن روز تعريف مى‏كرد بشنود. معلوم شد كه شارون با وجود سپرى شدن 32 سال از آن رويدادها چيزى را فراموش نكرده است. وى حتى جزئيات عملياتى را كه آن روزها در واحد 101 به اجرا درمى‏آورد، براى خبرنگار اين مجله تعريف كرد.
هنگامى كه گفت‏وگو در مورد «واحد 101» احداثى شارون آغاز شد، وی آن را به عنوان يك نمونه‏ تمام عيار مورد توصيف قرار داد. وى ضمن مخالفت با تلاش‏هايى براى خدشه‏دار كردن اين اسطوره صورت مى‏گيرد گفت:
«اصولى را كه آن روزها در پيش گرفته بودم امروز نيز آن‏ها را در پيش مى‏گيرم.»
شارون اعتراف نمود:«ارتش اسرائيل راه خود را در 1953.م، يعنى هنگام تشكيل واحد 101 آغاز نكرد. ارتش در خلال جنگ استقلال ارتش بزرگى بود. ولى بعد از پايان جنگ وارد مرحله‏ دشوارى شد.»
شارون در توصيف زمينه‏اى براى تشكيل واحد 101 اظهار داشت:
«در فاصله‏ بين 1949 و 1953، موج گسترده‏اى از فعاليت‏هاى تروريستى عربى - فلسطينى وجود داشت. تروريسم عربى پديده‏ تازه‏اى نيست، و زاييده‏ جنگ لبنان نبود. امروز درست يك قرن از عمر تروريسم عربى سپرى مى‏شود.»
به گفته‏ وى تعداد عمليات نفوذى اعراب به اسرائيل در سال 1953.م، به بيش از 3000 عمليات بالغ شد، و به كشته شدن صدها يهودى كه اكثرشان غيرنظامى بودند منتهى گرديد.
شارون همچنان بر اين ارقام تأكيد مى‏كرد در حالى كه منابع ديگر گزارش دادند كه تعداد عمليات نفوذى به فلسطين اشغالى در فاصله اين سال‏ها از يكصد علميات تجاوز نكرد، و تلفات يهودى‏ها در خلال انجام اين عمليات آنها 124 نفر بود.
شارون افزود:«مشكلى كه وجود داشت، نفوذ خرابكاران در خلال روز، و بازگشت در همان شب، به سرزمين اشغال شده توسط اردن بود. ارتش در يافتن پاسخ براى اين مشكل عاجز مانده بود. تا به امروز هيچ‏گونه راه‏حل دفاعى براى خط سبزى كه طولش به صدها كيلومتر بالغ مى‏شد وجود ندارد.
 مسلماً اگر مرزهاى ما مبتنى بر خط سبز باشد، نخواهيم توانست آن را قاطعانه كنترل كنيم.»
شارون در توجيه شكست در متوقف كردن مقاومت فلسطينى‏ها، اظهار داشت:«واكنش‏هايى در قبال عمليات كشتار، در شكل تسليم اعتراض‏نامه‏هايى به سازمان ملل متحد و يا كميته‏هاى صلح، ظاهر مى‏شد. همچنين تدابيرى در زمينه‏ دفاع اتخاذ شد، كه به شكست انجاميد. گذشته از آن عواملى كه بتواند در اجراى عمليات انتقام‏جويانه نقشى داشته باشد وجود نداشت.»
راه‏حل مناسب بنا به نظريه شارون، فقط در سركوب فلسطينى‏ها خلاصه مى‏شد؛ و اين همان روشى است كه او امروز هم آن را تأييد مى‏كند. در آن دوران از سوى سرهنگ ميشل شاحم، فرمانده‏ تيپ قدس، پيشنهاد رسمى براى تشكيل واحدى براى پاسخ به عمليات انتقام‏جويانه ارايه شد.
شاورن در آن هنگام با استفاده از تعطيلات تحصيلى ارتش، خود را براى امتحان انتقال از سال اول به سال دوم دانشكده‏ تاريخ خاورميانه‏ دانشگاه عبرى قدس، آماده مى‏كرد. شاحم او را براى تشكيل و فرماندهى واحد تهاجم انتخاب كرد، و شارون بلافاصله موافقت كرد. او گفت:
«ترديدى در من وجود نداشت. ما آموخته‏ايم كه مسايل امنيتى با هيچ چيز نمى‏تواند قابل قياس باشد.»وى در ادامه سخنانش گفت:
«من بسيار خوشحال بودم كه بعد از عهده‏دار شدن سمت‏هاى مختلف ارتش، زندگى دانشجويى داشته باشم.»