kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۱۵۸۸
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۱
گزارش خبری تحلیلی کیهان

ادامه ناکارآمدی ارزیابی حامیان دولت از کابینه جدید

با پایان انتخابات و رسیدن فصل معرفی کابینه و شروع به کار رسمی دولت دوازدهم، فصل تازه‌ای از دوران اجرایی کشور آغاز می‌شود.


دورانی که دولت دوازدهم باید به وعده‌هایی که قبلا داده عمل کند و دیگر بهانه‌ای در کار نیست، 4 سال دولت در دست خودش بوده، مجلس همسو و همراه و به نوعی یکی از صندلی‌های کابینه بوده و خلاصه مانع جدی برای تحقق هیچ وعده‌ای وجود نداشت.
در همه سال‌های قبل دولت با حربه «دولت قبل» همه کم‌کاری‌ها را برعهده گذشتگان می‌گذاشت اما حالا همان حربه را هم از دست داده است چون حالا دولت قبل همان دولت یازدهم است! شاید به همین خاطر بود که در روز معرفی کابینه دوازدهم، اسحاق جهانگیری بی‌ربط و بی‌مناسبت، به دولت دهم حمله کرد و چند لگد باقیمانده را به آن دولت زد! چون می‌دانست که از فردا دیگر نمی‌تواند کاسه و کوزه‌ها را سر دولت قبل بشکند و دولت قبل خودشان هستند ! پس از فرصت استفاده کرد و آخرین حرف‌ها را زد!
اما از همه اینها که بگذریم، دولت دوازدهم با کابینه‌ای که معرفی می‌کند، قرار است همه وعده‌ها و ادعا‌ها را عملیاتی کند. همه بهانه‌ها را کنار گذاشته، همراهی تام و تمام مجلس را دارد، برجام را بعنوان دستاورد عظیم خود معرفی می‌کند و معتقد است با آن، تمامی موانع ارتباط با جهان را برطرف کرده و راه تعامل با قدرت‌های بزرگ را هموار کرده و....
می‌بینیم که هیچ مانعی در کار نیست و اگر این دولت نتواند کاری بکند و گرهی باز کند، همه و همه تقصیر خودش هست نه هیچ کس دیگری.
اما آیا کابینه معرفی شده چنین عرضه و بضاعتی دارد!؟ بررسی ساده‌ای نشان می‌دهد مهم‌ترین مشکلات مردم در حوزه اقتصادی است و این سکانداران عرصه اقتصادی هستند که باید آن مشکلات را حل کنند.
چه کسانی سکان‌دار اقتصادی هستند؟چه کارنامه‌ای دارند؟ نظر موافقان دولت و کارشناسان درباره آنها چیست!؟
اینها را در این گزارش با هم مرور می‌کنیم:
تهدید‌ها و مردان ضد تهدید
دولت با ایجاد رکود شدید بر اقتصاد و تعطیلی هزاران واحد تولیدی و صنعتی و تجاری،کوشید تورم را کاهش دهد. اما بسیاری از کارشناسان حامی دولت پیش‌تر با زمزمه و اکنون با صدای بلند معتقدند دولت اولویت‌ها را درک نکرد و با انتخاب‌اشتباه، باعث بحران اقتصادی‌ای قریب‌الوقوع شده است‌!
از دیگر سو برجام آن معجزه‌ای که دولت ادعا می‌کرد و می‌کند نکرد و تحریم‌ها یا اصلا نرفت و یا آنها هم که رفت، به بهانه‌هایی دیگر برگشت!
همزمان با این دو معضل مهم ، دولت با چالش‌هایی نظیر افزایش وحشتناک و به شدت نگران‌کننده نقدینگی‌، حدود 4 برابر شدن هزینه‌های جاری‌، تشدید پرشتاب نرخ بیکاری، بیدار شدن غول تورم و دورقمی شدن اندک اندک آن و معضلاتی از این دست مواجه است و پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ای نه چندان دور، اتفاقات ناخوشایندی در عرصه زندگی مردم رخ بدهد.
برای این بحران ها،18 مرد کابینه (اعم از اقتصادی و غیر اقتصادی) قرار است کاری کنند. این وعده‌ای است که دولت به مردم داده و انتظاری است که مردم از دولت دارند. اما چه کسانی می‌توانند کاری کنند!؟
این همه تغییر چرا!؟
یک بررسی ساده نشان می‌دهد که میزان تغییرات در کابینه جدید بسیار ناچیز و اندک است!
اولا باید توجه کرد که کابینه جدید به جای جوانتر شدن چند سال هم پیر‌تر شده است! (به استثنای وزیر پیشنهادی ارتباطات)
به جز آن‌، 11 نفر از مجموع 18 وزیر دولت یازدهم، در کابینه جدید ابقا شده‌اند! از بین وزرای کنار گذاشته شده هم‌، 5 نفر جایشان با معاونانشان عوض شده است! این هم یعنی هیچ! یعنی تنها وزرای سه وزارت خانه به معنی واقعی کلمه تغییر کرده اند! اکنون باید پرسید کجای کابینه تغییر کرده است!؟ اینکه یعنی ادامه و کپی همان دولت قبل!
تنها وزرا نیستند!
در حوزه غیر از وزرا‌، وضع از این هم بدتر است. انتصاب کلانتری به معاونت محیط زیست، یا ابتکار به معاونت زنان از اقدامات عجیب و غریب است که حتی شاخ رسانه‌ها و کارشناسان حامی دولت را هم در‌آورده است‌! معلوم نیست کلانتری با آن همه تضاد با حجتی در وزارت کشاورزی‌، چگونه قرار است در یک حوزه بسیار نزدیک به هم ،همکاری کنند!؟ معلوم نیست ابتکار با سابقه مدیریت در حوزه محیط زیست ناگهان چگونه متخصص حوزه زنان شد!؟ موضوع آن‌قدر مضحک است که یک مقام ارشد حامی دولت در عبارتی توهین‌آمیز نسبت به زنان نوشت: «ابتکار تا پیش از این مسئول امور وحش بود و حالا مسئول امور اهل شده! که خب معنی این عبارت و توهین مستتر در آن به زنان‌، آشکار است.
موضوع انتصاب کلانتری‌، در برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب بعنوان شوک خبری مطرح شد! به عنوان نمونه روزنامه قانون نوشت: عیسی کلانتری رئیس‌سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران شد؛ شوک بزرگ خبری که روز گذشته فعالان، کارشناسان و استادان محیط‌زیست کشور را متعجب کرد. کلانتری تنها فردی بود که در میان گزینه‌های مطرح شده برای ریاست سازمان محیط‌زیست، چندان پایگاه مردمی در میان فعالان محیط‌زیست نداشته و بارها فعالان محیط‌زیست خواستار عدم انتخاب او از سوی رئیس‌جمهور شده بودند. انتخابی که با شعار محیط‌زیستی دولت، تناسبی ندارد.
...با انتخاب یک حامی محصولات تراریخته چگونه انتظار برخورد یا اعتراض به این مسئله در کشور می‌رود خود از تولید و واردات محصولات تراریخته حمایت کرده و پشت پرده مخالفت بامحصولات تراریخته را دلایل اقتصادی دانسته است.»
بیماری قلبی یا بیماری زبانی!؟
در کابینه دوازدهم، شاگرد اول تاریخ وزرای جمهوری اسلامی به بهانه بیماری قلبی کنار گذاشته شد! اما تنها یک روز بعد از آنکه اکبر ترکان در برنامه جهان آرا مدعی شد طیب نیا به خاطر بیماری قلبی از کابینه دوازدهم کنار گذاشته شده، یک منبع آگاه در وزارت اقتصاد با تکذیب مشکل قلبی طیب‌نیا گفت:«علت اینکه روحانی، دکتر طیب‌نیا را در لیست پیشنهادی کابینه دوازدهم به‌عنوان وزیر اقتصاد قرار نداد، مشکل جسمی ایشان نبوده است.»
او با یادآوری اینکه طیب‌نیا در دیداری که مدتی قبل با رئیس‌جمهوری داشتند، درخواست‌هایی را جهت هماهنگی بیشتر تیم اقتصادی در دولت دوازدهم مطرح کردند، توضیح داد: «گویا تحقق این خواسته‌ها از نظر رئیس‌جمهوری امکان‌پذیر نبوده یا به مذاق ایشان خوش نیامده است»
محسن جلال‌پور رئیس‌سابق اتاق بازرگانی نیز در یادداشتی ضمن تمجید از طیب‌نیا خاطرنشان کرد: تنها ایراد طیب‌نیا شاید کم‌تجربگی‌اش در تنظیم برخی مناسبات بود. شاید حرف‌هایی را زد که نباید می‌زد. شاید دست به قلم‌هایش به موقع نبود و شاید هم از دید بزرگان، کم «هماهنگ» بود.
ناکارآمد حتی از نظر روحانی!
اما ماجرای وزیر راه و مسکن از همه جالب‌تر است. روحانی اگر شاگرد اول همه ادوار کابینه‌ها را از دولت دوازدهم جواب کرده، در عوض شاگرد اول استیضاح را در کابینه حفظ کرده است! و آخوندی را که یک تنه سهم عظیمی در رکود ایران دارد و کارنامه‌ای تحقیقا هیچ در حوزه مسکن، باردیگر برای تصدی این پست معرفی شده است! طنز تلخ ماجرا آنکه حتی روحانی هم در جلسه معرفی او، از عدم هماهنگی‌اش برای سیاست‌های مسکن گلایه کرد! آیا معرفی دوباره او عجیب نیست!؟ معرفی او آنگاه نا امیدی را به طور کامل به ما منتقل می‌کند که به یاد بیاوریم کارشناسان حامی دولت بارها گفته‌ بودند اگر بخش مسکن فعال می‌شد، 200 بخش تولیدی و صنعتی دیگر را به حرکت در می‌آورد و می‌توانست اقتصاد را از رکود خارج کند.
اکنون آیا مردم و نمایندگان مجلس حق ندارند بدانند وزیر ناکارآمدی که موجب تشدید رکود در بخش مسکن و سرایت آن به کل صنعت و تولید شده، برای کدام هنر و در خدمت کدام راهبرد اقتصادی ابقا می‌شود؟!
بدون برنامه بدون راهبرد!
اما مهم‌ترین ضعف کابینه، بی برنامگی
و عدم انسجام و راهبرد آن است
فرشاد مومنی عضو ستاد میرحسین موسوی در سال 88 و حامی روحانی در انتخابات امسال اخیرا با هشدار درباره خلأ‌های راهبردی کابینه جدید گفته: «جای نگرانی است که در تیم اقتصادی پیشنهادی، هیچ اقتصاددانی وجود ندارد. برنامه‌های وزرا بیشتر بیانگر آرزوهاست. متاسفانه دولت دوازدهم هنوز برنامه مدونی ندارد. آقای روحانی حتی هنوز برنامه ششم را ابلاغ نکرده  است. رفتار دولت در تدوین و تصویب برنامه نشان می‌دهد که دولت همچنان بر توهم بی‌نیازی به برنامه تاکید دارد؛ این نگران‌کننده است. درغیاب برنامه، هر نوع تلاش منفرد مسئولان اجرایی می‌تواند برای کشور خسارت‌آفرین باشد...حتی برنامه‌های اقتصادی که دکتر روحانی در زمان انتخابات ارائه داد، به لحاظ کیفیت کارشناسی از خطاهای جدی در رنج است. دولت «خام فروش» دارد به سوی دولت «آینده فروش» و تعهدات بیشتر خارجی حرکت می‌کند.»
حمایت با چاشنی تحقیر!
اوضاع کابینه آن‌قدر خراب است که بی‌منطق‌ترین‌ها هم نمی‌توانند از آن دفاع کنند!چند روز قبل صادق زیبا‌کلام درخصوص نقاط قوت و ضعف کابینه پیشنهادی روحانی با لحنی تحقیر‌آمیز گفته بود: من هیچ نقطه قوتی در کابینه نمی‌بینم، اما در عین حال نمی‌شد خیلی هم انتظار داشته باشم که حسن روحانی کابینه‌ای غیر این معرفی کند. به هر حال می‌دانیم که حسن روحانی، حسن روحانی است. روحانی نه خاتمی است، نه هاشمی رفسنجانی است، نه نلسون ماندلاست، نه مهندس مهدی بازرگان است، روحانی روحانی است و بنابراین باید سطح انتظارات و توقعاتمان از او به همان میزانی باشد که این کابینه را معرفی کرده است...»
او سپس می‌گوید: حقوق شهروندی فقط یک دکور و مشتی از کلمات زیبا نیست که خانم دکتر امین زاده بیاید و بنویسد آقای روحانی در مدرسه بخواند. ما باید اینها را بگوییم، شما باید اینها را بنویسید که روحانی‌های بعدی نتوانند هر کاری دلشان خواست انجام دهند.
تغییری در کار نیست!
تاجرنیا عضو حزب منحله و غیر قانونی مشارکت هم با ابراز نارضایتی از چینش کابینه گفته: اگر اخباری که ما از چینش کابینه داریم صحیح باشد، نشان می‌دهد که قرار نیست تغییر ویژه و خاصی در اعضای کابینه ایجاد شود. شاهد هستیم بعضی اعضای کابینه جابه‌جا خواهند شد یا افرادی که به‌عنوان چهره‌های جدید حضور پیدا می‌کنند خیلی توانمند و شاخص به نظر نمی‌آیند. بنابراین احساس اصلاح‌طلبان این است که چینش کابینه دوازدهم با سخنانی که آقای روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی و بعد از آن مطرح می‌کرد خیلی سنخیت ندارد چون هم آقای روحانی تجربه چهار سال دولت یازدهم را داشت و هم فضا در مجلس برای انتخاب نیروهای جدی‌تر فراهم‌تر شده است؛ خصوصا آنکه آقای روحانی بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری صحبت از انتخاب پاشنه ورکشیده‌ها، نیروهای جدی و اجرایی و باورمندان به سیاست دولت کرد و در واقع به نقد پاشنه ورنکشیده‌ها پرداخت.‌
هم این نمونه‌ها و دهها نمونه مشابه گویای آن است که حتی اصلاح‌طلبان حامی دولت و کسانی که در ایام انتخابات با تمسک به انواع دروغ‌ها و پنهانکاری‌ها، سعی در شکل‌دهی به افکار عمومی داشته و باعث رای‌آوری روحانی شده‌اند، از همین حالا هیچ امیدی به کابینه روحانی نداشته و معتقدند اوضاع رو به قهقرا خواهد رفت!
شاید بتوان گفت مهم‌ترین نقص و ضعف کابینه روحانی، فقدان هرگونه استراتژی و جهت مشخص در همه موضوعات است و به نظر می‌رسد در چهار سال آینده مردم و اقتصاد ملی از این سیستم باری به هر جهت و روز و شب کردن، بدون راهبردی معین و مدون، آسیب‌های زیادی خواهند دید.