kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۴۷۲۹
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۴
بررسی ابعاد مختلف سفررئیس‌جمهور آمریکا به عربستان

معامله پایاپای با آل سعود/ترامپ: پول بده ، سر پا بمان!


محمدرضا مرادی
خاورمیانه این هفته شاهد یکی از بزرگترین اتفاقات بود. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا بر خلاف انتظار اولین سفر خارجی خود را نه به یکی از کشورهای غربی بلکه به عربستان اختصاص داد. سفری که با حواشی و اتفاقات مهمی همراه بود. دونالد ترامپ در سفر دو روزه خود درکاخ سلطنتی ریاض مورد استقبال قرار گرفت و ملک سلمان بالاترین مدال افتخار شهروندی عربستان، موسوم به «مدال عبدالعزیز آل‌سعود» را به گردن وی آویخت. پادشاه عربستان که سلطنت خود را متزلزل می‌بیند، می‌خواهد با این اقدامات نمادین و حاتم بخشی‌ها به ترامپ، آمریکا را به عنوان حامی خود داشته باشد. در جریان سفر ترامپ به عربستان سه نشست برگزار شد. اولین اجلاس اختصاص به پادشاهی سعودی و آمریکا داشت، دومین اجلاس مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و آمریکا بود، و سومین اجلاس سران عربی- اسلامی- آمریکایی بود، که با حضور رهبران کشورهای مختلف برگزار شد. اما اهداف این سفر چه بود و چه تصمیماتی اتخاذ شد؟
خالی کردن خزانه عربستان
ترامپ در حالی وارد رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا شد که بزرگترین دغدغه خود را اقتصاد آمریکا اعلام کرد. وی که خود تاجر بوده و دنیای سیاست را نیز با همین عینک می‌بیند پس از پیروزی غیرمنتظره در رقابت‌های انتخاباتی اعلام کرد که چراغ راهنمای وی برای سیاست خارجی تنها منافع اقتصادی است و با کشورها از این زوایه گفت‌و‌گو خواهد کرد. به همین منظور وی عربستان صاحب طلای سیاه و خزانه‌های پر از دلارهای نفتی را به عنوان اولین مقصد سفرهای خارجی خود انتخاب کرد تا بتواند بخشی از تعهدات اقتصادی خود را با این دلارها محقق کند. یکی از مهمترین روش‌های کسب درآمد، فروش سلاح است. کشورهای خاورمیانه و به ویژه پادشاهان عربی مهمترین خریداران سلاح هستند. چرا که این پادشاهان مشروعیت خود را تنها متکی به سلاح و حمایت غرب می‌دانند. در همین ارتباط ترامپ در سفر به ریاض ده‌ها موافقتنامه همکاری و قرارداد اقتصادی و نظامی با عربستان امضا کرد. روز شنبه بزرگ‌ترین قرارداد تسلیحاتی جهان به امضای دونالد ترامپ و ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه سعودی رسید. ارزش این قرارداد که تا کنون در سطح قراردادهای تسلیحاتی جهان نمونه نداشته است، 110 میلیارد دلار برآورد شده است. همچنین محمد بن سلمان، ولیعهد و وزیر کشور عربستان و «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا بر سر تولید بالگرد «سیکورسکی» (بلک هاوک) موسوم به «شاهین سیاه» برای مدرن سازی و تقویت نیروهای مسلح این کشور در عربستان به توافق رسیدند. بخشی از این قرارداد تسلیحاتی بدین شرح است: سامانه ضدموشکی تاد (THAAD)، چهار ناو جنگی، 50 فروند بالگرد ترابری شینوک، 60 فروند هلیکوپتر ترابری بلک هاوک، 115 فروند‌تانک آبرامز، سامانه‌های رادار، فن آوری مخابراتی و امنیت سایبری و هزاران موشک و بمب هدایت شونده.
اما قرارداد تسلیحاتی تنها قرارداد امضا شده میان دو کشور نبود. عادل الجبیر وزیر خارجه به توافق‌های امضا شده میان سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان و ترامپ اشاره کرد و گفت این توافق‌ها به شراکت استراتژیک قوی‌تر میان دو کشور می‌انجامد. عادل الجبیر ارزش توافق‌های امضا شده میان دو کشور را حدود ۵۰۰ میلیارد دلار ارزیابی کرده و گفت: تحول فنی میان دو کشور به تقویت و رشد اقتصاد و افزایش فرصت‌های سرمایه‌گذاری آمریکا در عربستان می‌انجامد. در همین راستا دو کشور توافق کرده‌اند که با مشارکت شرکت «ریتون» آمریکا، شرکت «ریتون العربیه» برای گسترش سامانه دفاع موشکی و سلاح‌های هوشمند تشکیل شود.
 تشکیل مرکز مبارزه با افراط گرایی
در عربستان
روز یکشنبه در روز دوم سفر ترامپ به عربستان اجلاس عربی- اسلامی- آمریکایی برگزار شد. اجلاسی که در آن ملک سلمان و ترامپ بزرگترین حملات لفظی علیه ایران را انجام دادند. در بیانیه پایانی اجلاس سران عربی، اسلامی و آمریکایی در ریاض که با حضور ۵۵ کشور اسلامی برگزار شد از تاسیس مرکز جهانی مبارزه با ایده افراط‌گرایی که مقر آن در ریاض است، استقبال و بر آمادگی این کشورها برای تامین ۳۴ هزار نیرو از کشورهای اسلامی به عنوان نیروهای حامی عملیات علیه تروریسم در سوریه و عراق تاکید شد. طبق اعلام رسانه‌های عربی، هدف اصلی از ایجاد این مرکز مقابله با رواج گرایش‌های افراطی ایدئولوژیکی و حمایت از تحکیم اصول اسلامی میانه‌رو در جهان است. توافق برای ایجاد این مرکز، در دیدار روز شنبه ملک سلمان بن عبدالعزیز، شاه عربستان با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا که برای اولین بار به ریاض سفر کرده، حاصل شد. چنین تصمیمی در شرایطی اتخاذ شده است که عربستان خاستگاه یکی از افراطی‌ترین و خطرناک‌ترین عقاید و افکار تغذیه‌کننده فکری بسیاری از گروه‌ها و فعالیت‌های تروریستی به شمار می‌آید. در این بیانیه اشاره شده است:‌ رهبران کشورهای مشارکت‌کننده طرح عربستان برای تاسیس مرکز «گفت‌وگوی بین ادیان» را ارج نهاده و با اقدامات نظام ایران به دلیل ادامه حمایت از «افراط‌گرایی» مخالفت کردند!
شرکت ‌کنندگان در نشست ریاض از اهداف استراتژیک «مرکز مبارزه با افراط‌گرایی» به لحاظ فکری، رسانه‌ای و دیجیتالی استقبال کردند. آنها اعلام کردند، تاسیس «ائتلاف خاورمیانه‌ای» و اعلام الحاق کشورهای شرکت‌کننده در آن در سال ۲۰۱۸ خواهد بود. بسیاری از کشورهای در ائتلاف خاورمیانه‌ برای سهیم شدن در تحقق صلح و امنیت در منطقه و جهان در آن مشارکت خواهند کرد. در بیانیه ریاض آمده است: رهبران کشورهای اسلامی از اعلام هسته‌های تاسیس ائتلاف «خاورمیانه استراتژیک» در ریاض استقبال کرده و آن را باارزش خواندند. آنها بر اتخاذ تدابیر کافی برای ممانعت از جرایم تروریستی با همکاری جدی بین کشورهای منطقه تاکید کردند. شرکت‌کنندگان در این نشست بر هماهنگی مواضع و دیدگاه‌ها بین جهان عرب، اسلام و آمریکا در عالی‌ترین سطح خود تاکید کردند.
رئیس‌جمهور آمریکا در این نشست با طرح این ادعا که ایران شبه‌نظامیان منطقه را تجهیز و تامین مالی می‌کند، از تمامی ملت‌ها خواست برای منزوی کردن ایران همکاری کنند. آسوشیتد‌پرس نیز گزارش داد: دونالد ترامپ می‌گوید آمریکا در پی ایجاد ائتلافی از کشورهای منطقه برای «نابودی تروریسم!» است. نشریه آمریکایی هیل نیز گزارش داد دونالد ترامپ در سخنرانی خود در نشست اسلامی-آمریکایی ریاض، از به کار بردن لفظ «افراط گرایی اسلامی» خودداری کرد. ملک سلمان، پادشاه عربستان، نیز در سخنرانی افتتاحیه نشست اسلامی-آمریکایی در ریاض، ایران را به حمایت از تروریسم دولتی متهم کرد. انتخاب عربستان به عنوان پدر جد تکفیری برای مرکزیت مبارزه با افراط‌گری آنچنان مضحک است که «تولسی گابارد» نماینده کنگره آمریکا افتتاح مرکز مقابله با تروریسم در عربستان را «کار بیهوده و نمایشی مسخره» خواند و گفت: «عربستان بزرگترین حامی تروریسم است.» وی تاکید کرد خیلی طنز و کنایه‌آمیز است که ترامپ در سعودی در حال بازدید از «مرکز مقابله با ایدئولوژی افراطی» است در حالی که سعودی، میلیاردها دلار برای گسترش این ایدئولوژی هزینه می‌کند.
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت هم در واکنش به این نشست اعلام کرد، سخنرانی ترامپ در نشست اسلامی-آمریکایی جعلی، مملو از دورویی و اظهارات مغرضانه علیه ایران و برای خوشامد عربستان بود. این روزنامه در ادامه افزود، ترامپ در این سخنرانی کاملاً این حقیقت آشکار را نادیده گرفت که «عربستان» خاستگاه و منشأ افراط‌گرایان وهابی سلفی است و تروریست‌هایش مردم بیگناه را قتل عام می‌کنند؛ نه ایران. دکتر ظریف وزیر خارجه کشورمان نیز با اشاره به اظهارات «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا که از سرمایه‌گذاری کلان عربستان در کشورش تمجید کرد، در توییتر نوشت: «ایرانی که تازه انتخاباتی واقعی برگزار کرده، از سوی رئیس‌جمهور آمریکا از آن پایگاه دموکراسی و میانه‌روی (عربستان) مورد حمله قرار گرفت.» وی افزود: «این سیاست خارجی است یا دوشیدن 480 میلیارد دلار از عربستان ؟»
ناتوی عربی در هاله‌ای از ابهام
دولت آمریکا با مشورت رژیم صهیونیستی از چند سال پیش با هدف شکل دادن به یک نیروی نظامی عربی در مقابل ایران، پروژه «ناتوی عربی» را کلید زده‌اند. همان‌گونه که «ناتو» برای مقابله با تهدیدات شوروی به وجود آمد، هدف اصلی این سازمان نیز مقابله با خطری به نام ایران است. تلفیق نیروهای هوایی و دریایی کشورهای عربی با یکدیگر و تجهیز آنها به سامانه‌های تسلیحاتی و نظامی آمریکا و نیز ادغام نیروهای گشتی هوایی و دریایی و سپر دفاع موشکی در این طرح به کشورهای عربی پیشنهاد شده است. پایگاه «دبکا فایل» نزدیک به سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی قبل از سفر ترامپ به عربستان در همین ارتباط مدعی شد که «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سفر به عربستان ، از ریاض تشکیل «ناتوی عربی- سنی- اسلامی» را اعلام خواهد کرد. در صورت تشکیل ارتش عربی- اسلامی، هدف اصلی آن هرگز مبارزه با داعش نخواهد بود بلکه طبق ارزیابی‌های کارشناسان این پایگاه نزدیک به سازمان جاسوسی اسرائیل، تشکیل ارتش سنی، مبارزه با شیعیان در ایران، عراق و سوریه و نیز «حزب‌الله» لبنان را هدف گرفته است.
استراتژیست‌های دولت ترامپ تشکیل یک ناتوی عربی با همراهی اسرائیل را برای مقابله با بحران‌های خاورمیانه طراحی کرده‌اند. بنا بر گزارش روزنامه «وال‌استریت ژورنال»، گفت‌وگوهای اولیه بر سر ایجاد یک پیمان نظامی از نوع ناتو بین دولت ترامپ و مسئولان نظامی و امنیتی عربستان و امارات متحده صورت گرفته است. از دیگر اعضای احتمالی این پیمان نظامی از کشورهای مصر و اردن یاد می‌شود. در عین حال پیوستن سایر کشورها به ناتو عربی نیز منتفی نیست. این پیمان نظامی از همراهی و حمایت اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل و آمریکا نیز برخوردار خواهد بود. هدف از این پیمان نظامی، ایجاد همبستگی بین کشورهای عربی و سنی مذهب در برابر ایران و جلوگیری از نفوذ آن در منطقه اعلام شده است. بر اساس این طرح، عملا وظیفه اصلی مقابله با «دشمن مشترک» به بازیگران محلی و متحدان منطقه‌ای آمریکا واگذار می‌شود. هدف دیگر از تشکیل این نیرو بیش از آنکه مربوط به دفاع از کشورهای عربی در مقابل حملات بیگانه باشد با یک طرح آمریکایی - اسرائیلی هدفی جز اتحاد این کشورها و تجمیع امکانات نظامی برای مقابله با اعتراض‌های داخلی و انقلاب‌های داخلی ندارد تا حکام کشورهای عربی بتوانند با تکیه بر یک نیروی نظامی گسترده به راحتی به دیکتاتوری‌های خود ادامه دهند و هراسی از فعالیت‌های داخلی مخالفان نداشته باشند . اما نکته جالب توجه این است که دونالد ترامپ در سفر به ریاض از ناتوی عربی یادی نکرد و تنها به تشکیل مرکز مبارزه با افراط گرایی بسنده کرد. البته این احتمال وجود دارد که این مرکز به نوعی تمرینی برای تشکیل ناتوی عربی باشد. چرا که در چند سال گذشته بزرگترین دغدغه کشورهای عربی وادار کردن آمریکا به تشکیل ناتوی عربی است و در این مسیر میلیاردها دلار هزینه شده است. بنابراین غیر قابل باور است که ناتوی عربی به فراموشی سپرده شده باشد بلکه احتمال دارد در این سفر به صورت پنهانی مقدمات شکل گیری آن تصویب شده باشد و در آینده احتمال اعلام تشکیل آن وجود دارد.
تحلیل سفر
اما تصمیمات گرفته شده در ریاض در جریان سفر ترامپ چگونه ارزیابی می‌شود؟ برای این منظور باید چند مسئله را از هم جدا کرد؟
بازسازی چهره تروریستی ریاض- واشنگتن
تروریسم را شاید بتوان بزرگترین عامل ناامنی و بی‌ثباتی در جهان کنونی دانست. این پدیده در هزاره جدید با استفاده از رشد تکنولوژی، قارچ گونه توانسته است مناطق بسیاری را آلوده کند. بدون شک گروه‌های تروریستی برای ایجاد و بقا نیازمند کشورها و حامیان بزرگی بوده و هستند. به عنوان مثال گروه‌های تروریستی که در عراق و سوریه در 5 سال گذشته این کشور را وارد گرداب ناامنی کرده‌اند از سوی آمریکا و عربستان حمایت مالی شده‌اند. گروه تروریستی داعش، جبهه النصره ، احرار الشام و ... از خطرناک‌ترین و بزرگ‌ترین گروه‌های تروریستی هستند که جهان تاکنون به خود دیده است. تسلط این گروه‌های تروریستی بر منابع اطلاعاتی و همچنین شیوه‌های مدرن رزم باعث شده است تا کارشناسان این گروه‌ها را به نوعی دست پرورده آمریکا بدانند. راند پاول سناتور جمهوری‌خواه آمریکا سیاست‌های نادرست این کشور و مداخله بیش از حد در بحران سوریه را عامل به وجود آمدن پناهگاهی مناسب برای تروریست‌های خاورمیانه و کشیده شدن هرج و مرج‌ به شمال عراق می‌داند. وی یکی از دلایل تقویت داعش را ارسال سلاح‌های آمریکایی برای متحدان این گروه در سوریه عنوان کرده و می‌گوید: داعش در سوریه متحد ما بود؛ ما برای عقب راندن نیروهای وفادار به دولت دمشق، به شبه نظامیان سلاح دادیم و مکانی امن برای این افراد در سوریه درست کردیم؛ به نظر من دخالت ما در سوریه منجر به اوضاع جاری عراق شد. پایگاه دولتی فرصت‌های تجارت فدرال آمریکا (FBO) نیز اسنادی درباره نوع و حجم سلاح‌ها و مهماتی که آمریکا در اختیار گروه‌های تروریستی در سوریه قرار داده، منتشر کرده است .
 مایکل اشپرینگ‌من، دیپلمات بازنشسته وزارت خارجه آمریکا که در اواخر دوران کاری‌اش در دفتر اطلاعات و پژوهش‌های این وزارت‌خانه مشغول به کار بوده است نیز، در کتاب جدیدش این موضوع را افشا کرده است که عملیات‌های مخفیانه ایالات متحده همراه با متحدانش در خاورمیانه به تأسیس گروه‌های تروریستی ضدغربی منجر شده است. مایکل‌تی. فلین، رئیس‌سابق آژانس اطلاعات دفاعی پنتاگون نیز در یک گفت‌وگوی تلویزیونی با شبکه الجزیره اعلام کرد که رشد داعش نتیجه مستقیم حمایت ایالات متحده از شورشیان سوری بود که هسته مرکزی جنگجویان آن را القاعده عراق تشکیل می‌دادند.
عربستان نیز با تفکر وهابیت مهمترین خاستگاه گروه‌های تروریستی در جهان اسلام است. روبرت فیسک ، نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی، تصریح کرده است عربستان سرچشمۀ تروریسم در خاورمیانه است. اسناد ویکی‌لیکس هم نشان می‌دهد که شیخ‌های عربستانی و برخی از مقام‌های دولتی سعودی به گروه‌های القاعده، طالبان و لشکر طیبه پول می‌فرستند. در اسناد ویکی‌لیکس به نقل از هیلاری کلینتون، وزیر خارجه پیشین آمریکا آمده است که منبع مالی سه گروهی که ذکر شد، عربستان است. «ولید بن طلال»، شاهزاده میلیاردر سعودی نیز در مصاحبه تلویزیونی با «سی‌ان‌ان» آمریکا، به حمایت مالی رژیم آل‌سعود و کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس از گروه تروریستی داعش اذعان کرد. ولید بن طلال در این گفت‌وگو، بر حمایت حاکمان سعودی و کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس از گروه تروریستی داعش و حمایت مالی آنها از این گروه در آغاز بحران در سوریه تاکید کرد. وی همچنین اذعان کرد داعش در ریاض تشکیل شد و رژیم سعودی از این گروه حمایت و از عملیاتش در همه کشورهای عرب پشتیبانی مالی می‌کند. اسناد بسیار زیادتری نیز در این مورد وجود دارد.
اکنون با این سابقه دو کشور عربستان و آمریکا مرکز مبارزه با افراط گرایی تشکیل داده‌اند.
 این مسئله بسیار خنده دار و اما در عین حال هدفمند است. عربستان و آمریکا به دنبال آن هستند تا با استفاده از پتانسیل‌های رسانه‌ها نسبت به تغییر چهره خود در مورد حمایت از تروریست‌ها اقدام کنند. در دنیای کنونی مخاطب با رسانه‌ها مورد بمباران خبری قرار می‌گیرد. از این رو تکرار یک خبر هرچند دروغ می‌تواند نسبت به تغییر افکار مخاطب تاثیر گذار باشد. در واقع بزرگترین نکته این مرکز مبارزه با افراط گرایی این است که در ریاض به عنوان بزرگترین عامل افراط گرایی در جهان تشکیل شده است. از این رو کاملا هدف آن مشخص است و در واقع آل‌سعود با دلارهای نفتی به دنبال آن است تا چهره تروریستی و افراط گرایی خود را ترمیم کند. البته باید این نکته را نیز از نظر دور نداشت که اسناد حمایت عربستان و آمریکا از تروریست‌ها آنچنان زیاد و محکم هستند که بعید است مردم منطقه تروریستی بودن این دو کشور را فراموش کنند.
نقش لابی اسلحه سازی در دولت ترامپ
لابی‌های اسلحه‌سازی همواره از جایگاه قدرتمندی در سیاست خارجی آمریکا برخوردار بوده و نقشی محوری در تصمیم‌گیری‌های نظامی آمریکا دارند. ازاین‌رو برخی سناتورها و به‌خصوص جمهوری‌خواهانی مانند جان‌ مک کین تحت تأثیر چنین لابی‌هایی بر عملیات گسترده‌تر علیه داعش تأکید کرده‌اند. چنین اظهارنظراتی نشان‌دهنده تمایل و تلاش آنها برای تأمین منافع شرکت‌های تسلیحاتی است که البته بسیاری از جمهوری‌خواهان نیز در آنها دارای سهم می‌باشند. همچنین شرکت‌های اسلحه‌سازی با تأمین مالی بخشی از هزینه‌های انتخاباتی سیاستمداران آمریکایی در نوع تصمیم‌گیری آنها نقش داشته‌اند.
 البته درآمدزا بودن فعالیت‌های صادراتی این شرکت‌ها نیز باعث پیروی دولت آمریکا از اولویت‌های آنها برای ایجاد بحران‌ها و متعاقب آن فروش تسلیحات شده است. در مورد مهم‌ترین لابی اسلحه در آمریکا باید به «انجمن ملی سلاح» اشاره کرد که دارای نقش زیادی در روند تصمیم‌گیری‌ها است. قدرت چنین لابی‌هایی به حدی بالا است که حتی باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق آمریکا بعد از کشتار دبستان «سندی هوک» و کشته شدن ده‌ها کودک نتوانستند محدودیتی در فعالیت این شرکت‌ها ایجاد کنند و قوانین حمل سلاح اعمال کنند.
در جریان رقابت‌های انتخاباتی آمریکا «انجمن ملی اسلحه»‌ (National Rifle Association) بزرگترین لابی اسلحه درآمریکا از دونالد ترامپ، حمایت کرد. گفته می‌شود انجمن ملی اسلحه ۴ میلیون عضو دارد. بنابراین ترامپ پس از پیروزی باید به نوعی منافع این لابی اسلحه سازی را تامین کند. از این رو ترامپ در جریان سفر به عربستان، قرارداد 110 میلیارد دلاری فروش سلاح به عربستان که تا 350 میلیارد دلار نیز قابل افزایش است را امضا کرد. در واقع در این مسئله به خوبی می‌توان تاثیر این لابی اسلحه سازی را در تصمیم گیری‌های کاخ سفید مشاهده کرد. جالب است که می‌توان گفت که این تنها نمونه وفاداری ترامپ نسبت به شعارهای تبلیغاتی خود است. چرا که در جریان رقابت‌های انتخاباتی بیشتر شعارهای وی از جمله پایان یافتن حمایت آمریکا از عربستان و کشورهای عربی، دیوار مکزیک، عدم حمله به سوریه و... همه نقض شد اما وفاداری وی به حمایت لابی اسلحه سازی در آمریکا به خوبی نشان داد که وی تاجر بسیار متعهدی است.
 طرح‌های اقتصادی ترامپ
دونالد ترامپ در جریان رقابت‌های انتخاباتی اعلام کرد در صورت راهیابی به کاخ سفید، ۲۵ میلیون شغل در این کشور ایجاد می‌کند و رشد اقتصادی را به 4 درصد خواهد رساند. از سوی دیگر وی وعده داد که زیر ساخت‌های آمریکا به شدت نیاز به بازسازی دارند و وی توجه به درون را مقدم بر توجه به خارج خواهد دانست. به همین دلیل وی پس از پیروزی با عبور از شعارهای انتخاباتی به زودی نشان داد که مشی تجارت گونه وی هیچ تغییری نکرده است و وی همچنان با عینک اقتصادی به کشورهای مختلف می‌نگرد. به همین دلیل در جریان سفر ترامپ به عربستان علاوه بر قرارداد 110 میلیارد دلاری تسلیحات نظامی ده‌ها توافقنامه اقتصادی به ارزش بیش از 380 میلیارد دلار با ریاض منعقد کرد. در این ارتباط رسانه‌های غربی گزارش دادند که دونالد ترامپ 30 موافقتنامه اقتصادی برای 280 میلیارد دلار فروش کالا و سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در عربستان امضا کرد تا گام بزرگی در جهت تحقق وعده کارآفرینی و سودآوری که به مردم آمریکا داده بود بردارد. با توجه به شعارهای انتخاباتی ترامپ و مشکلات اجتماعی حاکم بر جامعه آمریکا که نشأت گرفته از افزایش بیکاری و رکود اقتصادی است، ترامپ در یک سیاست تجارت گونه در خصوص معامله بزرگ با کشورهای عربی وارد خاورمیانه شده است. ترامپ با نگاه اقتصادی و بازرگانی که نسبت به سیاست خارجی آمریکا در منطقه بحران خیز خاورمیانه دارد، سعی دارد از هر فرصتی برای معامله و کسب منافع اقتصادی و سیاسی بلند مدت استفاده کند و با توجه به حجم بالای انباشت ذخایر ارزی کشورهای عربی منطقه و وجود بحران‌های تروریستی و سیاسی در بین کشورهای عربی از این فرصت برای جذب این منابع ارزی به منظور بازسازی اقتصاد آمریکا و بالا بردن رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال استفاده کند.
تلاش برای سدِ نفوذ ایران
نفوذ ایران در خاورمیانه در سال‌های اخیر باعث شده است تا جبهه عربی- عبری- غربی برای سد نفوذ ایران در منطقه منسجم‌تر از قبل به توطئه چینی بپردازد. در واقع انقلاب‌های عربی به خوبی نشان داد که دوران پادشاهان عربی، گذشته است و از دلِ این تحولات پیروزی گفتمان انقلاب اسلامی ایران اثبات شد. از سوی دیگر رشد مردم سالاری دینی در سال‌های پس از انقلاب و مشارکت گستردم مردم در امور سیاسی نشان داد که مشروعیت انقلاب ایران همواره در حال افزایش است. در واقع موفقیت مدل مردم سالاری دینی ایران این هراس را در اردوگاه غربی- عربی- عبری به وجود آورده است که ایران می‌تواند به الگوی نهایی جهان اسلام تبدیل شود و مدل حکومتی ایران نیز مدل انقلابیون باشد. به همین دلیل تلاش‌ها برای سد نفوذ ایران فزونی گرفته است. مقامات عربستان هدف از انعقاد قرارداد 100 میلیاردی خرید سلاح را مقابله با ایران اعلام کرده‌اند که این امر اهمیت نقش ایران در خاورمیانه را نشان می‌دهد. واقعیت آن است که هم دولت جدید آمریکا و هم تیم حاکم بر دربار سعودی به شدت خواستار محدود کردن قدرت ایران و سدِ نفوذ این کشور هستند. از این رو در چند ماهی که از عمر دولت ترامپ می‌گذرد شاهد تشدید اقدامات ضد ایرانی دولت آمریکا هستیم. نفوذ فزاینده ایران در منطقه باعث شده است تا عربستان میدان‌های رقابت را به ایران ببازد و از تمامی درگیری‌ها دست خالی خارج شود. بنابراین تنها راهکار باقیمانده برای ریاض پناه بردن به آمریکا و اسرائیل در راستای تشکیل ائتلافی ضد ایرانی است. به همین دلیل سفر ترامپ نقطه عطفی بر تشکیل این ائتلاف است. ریاض سفر ترامپ را تاکیدی بر حمایت واشنگتن از متحد خود در برابر رقیب سنتی آن در منطقه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، می‌بیند. فروش میلیاردها دلار سلاح بدون شک برای ایجاد استقرار صلح در منطقه نیست و تنها هدف آن محور مقاومت به رهبری ایران است. بنابراین این مسئله به خوبی اهمیت جایگاه ایران و قدرت فزاینده این کشور را نشان می‌دهد.
عادی سازی
روابط اعراب و اسرائیل
روابط کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر بسیار گرم‌تر از قبل شده است و به نوعی پروسه عادی سازی روابط کلید خورده است. در طول سه سال اخیر سه مسئول اسرائیلی به طور محرمانه با سه مسئول سعودی ملاقات داشتند و بنابر اعلام پایگاه بلومبرگ این دیدارها در رم ، جمهوری چک و نیز هند صورت گرفت. بنابراین به نظر می‌رسد باید شاهد دوران بسیار مهم و سرنوشت سازی در مورد فلسطین باشیم. سفر ترامپ به عربستان و سپس فلسطین اشغالی و ملاقات با سران آن رژیم و محمود عباس رئیس‌تشکیلات خودگردان فلسطین از اهمیت بسیار بالایی در شرایط فعلی منطقه برخوردار است. در واقع ترامپ با هدف نزدیک کردن نظرات مقامات رژیم صهیونیستی و فلسطین به منظور تحقق یک صلح دائمی با هدف تضمین امنیت رژیم صهیونیستی وارد این منطقه شد. در شرایط فعلی مثلث آمریکا، کشورهای عربی به رهبری عربستان با رژیم صهیونیستی کامل شده و در واقع سیاست مشترک جهت اجرایی کردن برنامه‌ها در حال تدوین و تکمیل است. پیش از سفر ترامپ کارشناسان معتقد بودند که دونالد ترامپ تلاش خواهد کرد کشورهای عربی، به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس را به برقراری رابطه آشکار با رژیم صهیونیستی تشویق کند. در صورت گشایش سفارتخانه‌های رژیم صهیونیستی در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس، این منطقه در آینده شاهد بحران‌های جدیدی خواهد بود. از این رو دیدار ترامپ از عربستان در ابعاد سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است و به تغییرات ژئوپلتیکی در منطقه منجر خواهد شد. لابی صهیونیستی مستقر در آمریکا به دنبال آن است تا سناریوی خاورمیانه جدید که مورد نظر رهبران رژیم صهیونیستی است را در جریان سفر رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه عملیاتی کند و در پرتو آن تعامل جدیدی میان اعراب و رژیم صهیونیستی بر قرار کنند.
نکته پایانی
سفر ترامپ به منطقه حاوی نکات بسیار مهمی است اما شاه بیت این سفر تلاش برای ائتلاف‌سازی علیه ایران است. در واقع کشورهای عربی با کمک ترامپ به دنبال آن هستند تا با تشکیل مرکز مبارزه با تروریسم به متحدین ایران در منطقه حمله کنند و به نوعی ایران را از طریق متحدانش تحت فشار قرار دهند. امضای قرارداد تسلیحاتی تنها به معنای آن است که عربستان در حال تقویت خود برای مقابله با ایران است اما باید تاکید کرد که آل‌سعود تاکنون صد‌ها میلیارد دلار سلاح خریداری کرده است و به دلیل عدم آشنایی با این سلاح‌ها توان استفاده از آن‌ها وجود نداشته است. در واقع سلاح‌های میلیاردی عربستان حتی قادر به شکست مردم بی‌گناه و بی‌پناه یمن نیز نشده است، مردمی که با سلاح‌های اولیه به مقابله با موشک‌ها و جنگنده‌های مدرن سعودی‌ها برخاسته‌اند. از سوی دیگر تلاش آمریکا و عربستان برای ائتلاف‌سازی علیه ایران نیز یک سیاست آزموده شده و شکست خورده است. تشکیل ائتلاف ضد‌تروریسم از سوی عربستان نمونه بسیار خوبی در این مورد است. این ائتلاف با جنجال رسانه‌ای تشکیل شد اما در مدت زمان حیات خود تنها چند بیانیه صادر کرده است. در واقع عربستان برای فرار از شکست‌های منطقه‌ای در حال پناه بردن به 110 میلیارد سلاح است اما این واقعیت را فراموش کرده است که سلاح به تنهایی هیچگاه نخواهد توانست باعث قدرتمندی کشوری باشد. مشکل بزرگ عربستان حمایت از تروریسم و عدم مشروعیت خاندان حاکم بر این کشور است. بنابراین می‌توان گفت تصمیمات ترامپ در عربستان «هیاهو برای هیچ» بوده است. البته نباید نسبت به این سفر بی‌تفاوت بود. دیپلماسی سعودی‌ها به شدت در عرصه بین‌الملل فعال شده است و عربستان با حمایت آمریکا در حال تشکیل ائتلاف و فضایی بر علیه ایران است. در شرایط کنونی دستگاه دیپلماسی باید فعالیت خود را برای خنثی کردن این ائتلاف عربی- عبری- آمریکایی دو چندان کند. در واقع ریاض با استفاده از دیپلماسی دلار در حال اقناع دونالد ترامپ که رئیس جمهوری تاجر مسلک است بوده و قصد دارد تا با استفاده از قدرت دلار آمریکا را بیش از پیش علیه ایران تحریک کند. شکست تلاش‌های عربستان از قبل مشخص است اما نباید نسبت به تقویت دیپلماسی دلار آل‌سعود بی‌تفاوت بود.