kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۳۳۵۴
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۶
نسلی که امید رهبر و نظامند

بازخوانی بیانات رهبر انقلاب در مورد جوانان


 
 دیروز مصادف بود با سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع)، روزی که به زیبایی و درستی به عنوان روز جوان نامگذاری شده است. این نامگذاری بجا در حقیقت معرفی یک الگوی کم نظیر را نیز در پی داشته است. با توجه به جمعیت جوان کشور ما که به عنوان یک مزیت و فرصت بی‌بدیل شمرده می‌شود توجه به جوانان و برنامه‌ریزی برای به کارگیری این ثروت هنگفت یعنی نیروی جوان جامعه که آرزوی هر کشوری است باید سرلوحه اقدامات دولت و نظام جمهوری اسلامی باشد. و البته هرگاه توجه و فرصت دادن به جوانان جدی گرفته شده است آثار و برکات فراوانی در پی داشته است. آنچه در این سال‌ها به طور ملموس قابل مشاهده است توجه ویژه رهبر انقلاب به جوانان به انحای مختلف بوده است از دیدارهای مختلف با اقشار جوان جامعه از قبیل دانش آموزان، دانشجویان و نخبگان جوان و چه با پیگیری، دستورات و تاکیدات مکرر به مسئولان کشور برای توجه به جوانان. این نوشتار اختصاص دارد به گوشه‌هایی از بیانات، توصیه‌ها و دیدگاه‌های رهبر انقلاب درباره جوانان که به مناسبت‌های مختلف همچون دیدار با جوانان یا سخنرانی‌ها و پیام‌های ایشان طی سال‌های گذشته مطرح شده است که البته تحقق برخی از این مطالب علاوه بر تلاش جوانان نیازمند برنامه‌ریزی و توجه بیش از پیش مسئولان نظام است. بخش دیگری از این نوشتار پرسش جوانان از رهبر انقلاب و پاسخ‌های ایشان است.
بی‌تفاوتی و خونسردی جایز نیست
در حرکت عظیم ملت ایران، نسل جوان باید پیشرو باشد. برای نسل جوان - به خصوص نسل جوان دانشجو - بی‌تفاوتی و خونسردی جایز نیست. آن جوانی که به سرنوشت کشور نیندیشد و حوادث و خصومت‌هایی را که نسبت به کشورش در دنیا سازماندهی می‌شود، نبیند و نسبت به آنها نجوشد و نخروشد، آن جوان لایق این نیست که نام جوان شهروند یک ملت انقلابی را روی خودش بگذارد. روح جوان، آن روح پر تپشی است که در سختی‌ها، به داد کشور و ملت رسید و آنها را نجات داد.
حواستان جمع باشد
جوانان عزیز! دشمن روی شما سرمایه‌گذاری‌های زیادی می‌کند؛ حواستان جمع باشد. عده‌‌ای را به بی‌تفاوتی می‌کشاند و عده‌ای را دلسرد و مأیوس می‌کند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوان‌ها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا می‌کند؛ همچنان که امید این‌گونه است. در مقابل یأسی که دشمن می‌خواهد به جوان‌ها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.
جوانان ببینند
جوانان دانشجو در محیط‌های دانشگاه، به درس و علم و روحیه‌ انقلابی و اسلامی، حداکثر اهمیت را بدهند. جوانان ببینند که امروز و آینده، چه‌قدر به وجود آنها احتیاج است؛ خودشان را برای آینده بسازند. امروز هم جوان دانشجو باید مثل همیشه، پیشتاز و پیشگام حرکت انقلابی باشد و خودش را شایسته و صالح برای این مسئولیت‌های بزرگ قرار بدهد.
انقلاب، امروز چه تکلیفی را به جوان املا می‌کند؟
قشر جوان بایستی همیشه نسبت به مسائل انقلاب احساس مسئولیت کند و خودش را از مسائل انقلاب برکنار نداند. انقلاب، امروز چه تکلیفی را به او املا می‌کند؟ از او چه می‌خواهد؟ او چه نقشی می‌تواند در پیشبرد انقلاب داشته باشد؟ وظیفه او چیست؟ قشر جوان باید از خیل عظیم مردم ما - که بحمدالله همیشه در صحنه‌های انقلاب حاضرند - جدا نشود و به رشد و آگاهی و با سواد شدن آنان کمک کند. در دانشگاه باید به روی مردم باز باشد و دانشجو در محیط دانشگاه محصور نباشد. دانشجو باید با اعضای خانواده‌ خود و با دوستانش، ارتباطات روشنگر داشته باشد و در مسائل کشور و مسائل جامعه سهیم باشد.
جوانان جلوتر از دیگران در صحنه‌اند
جوان در هر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشد، جوانان جلوتر از دیگران در صحنه‌اند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگرانند و دست آنها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم - از جمله حرکت صدر اسلام - محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک، جوانان بودند.
جوان و جوانی، یکی از درخشندگی‌های آفرینش الهی
آن کشورهایی که جوان کم دارند - کمااین‌که بعضی از کشورها امروز به خاطر بعضی از سیاست‌های تنظیم نسل و خانواده و از این حرف‌ها، دچار کمبود نسل جوان هستند - ولو در علم و تکنولوژی و ترقیات جلو باشند، کارشان لنگ است؛ مجبورند از کشورهای دیگر جوان قرض بگیرند! جوان و جوانی، یکی از درخشندگی‌های آفرینش الهی است. دشمنان جوامع - از جمله جوامع اسلامی - این نکته را خوب تشخیص داده‌اند و به خصوص روی آن انگشت گذاشته‌اند. این مربوط به امروز نیست؛ از یک قرن پیش تاکنون این‌گونه بوده است.
جوان، مهبط لطف پروردگار است
جوانان در هر برهه‌ای از تاریخ کشورها و ملت‌ها، می‌توانند یکی از مهم‌ترین مراکز سعادت یک ملت باشند. علت هم این است که جوان از طهارت فطری برخوردار است. جوان، پاک و ناآلوده است. آلودگی‌هایی که در طول زندگی به سراغ انسان‌ها می‌آید و زنجیرهایی بر دست و پای روح آنان می‌بندد و آنان را از حرکت و عروج و تکامل بازمی‌دارد، در مورد جوانان یا وجود ندارد و یا بسیار کم است. جوان، مهبط لطف پروردگار است و در بسیاری موارد دل او محل‌ جلوه‌ عنایات ویژه‌ الهی است. جوانان باید قدر این موهبت را بدانند. صفایی که می‌تواند روح انسان به دست بیاورد و با آن از لایه‌های گرفتاری مادی و آلودگی‌ها و پلیدی‌ها عبور کند و دامن خود را پاک نگه دارد، در جوانان بیش از همه انسان‌هاست.
انتظار از نسل جوان
عزیزان من! روح مبارزه و ایستادگی در مقابل دشمن، وقتی به طور کامل و سالم در شما قشر جوان باقی می‌ماند که تقوا، بازگشت به خدا و جهاد اکبر در وجود و زندگی‌تان بگنجد. اگر ما به جوانان توصیه می‌کنیم که طهارت، تقوا، استغفار، اجتناب از گناه، رو آوردن به خدا و توجه به معنویات را سرلوحه کارها قرار دهند، به این دلیل است که علاوه بر به همراه داشتن سعادت شخصی شما، کشور شما هم به جوانانی نیازمند است که بتوانند حقایق را درک کنند، در میدان‌ها بایستند، توطئه‌ دشمن را بشناسند و با آن مقابله کنند. دانشگاه، حوزه‌ علمیه و محیط علمی و تحصیلی جای این ایستادگی، مقاومت، هوشیاری و مبارزه است. این، انتظار از نسل جوان است.
گره‌گشا
نسل جوان، گره‌گشای دوره‌های سخت و محنت‌های بزرگ است و وقتی وارد میدان می‌شود - که الحمدلله امروز هم در میدان است - گره‌های ریز و سخت گشوده خواهد شد. جوانان ما، مؤمن و متدین و علاقه‌مند به کشورشان و علاقه‌مند به اسلامند و با سلطه آمریکا و با سلطه‌ بیگانه مخالفند. همین کارساز خواهد بود. این توطئه‌هایی هم که می‌کنند و ترفندهایی هم که می‌شود، اثری ان‌شاءالله نخواهد بخشید. ان‌شاءالله که خداوند هم کمک خواهد کرد. حضرت بقیهًْ‌الله ارواحنا فداه هم ان‌شاءالله پشتیبان این راه و این کار و این جوانان خواهد بود.
زیباترین و مبارک‌ترین فصول دوران جوانی
جوانان عزیز حضور در صحنه‌ پرشور دانش‌اندوزی که از زیباترین و مبارک‌ترین فصول دوران جوانی است، هنگامی که با مجاهدت‌های اسلامی و تلاش در راه گسترش فهم و معرفت درست دینی و سیاسی همراه باشد، یکی از برترین آمیزه‌های معنوی برای نسل جوان کشور را پدید می‌آورد.
وظیفه‌ بزرگ و تاریخی
امروز رسالت اول دانشگاهیان، حفظ این جهت‌گیری و تلاش برای شکوفا شدن استعداد علمی و فکری نسل جوان بالنده کشور است. نظام اسلامی نشان داده است که ملت ایران، دارای ظرفیت عظیمی برای پیشرفت در همه‌ عرصه‌های زندگی است. گام بلند انقلاب، در این راه طولانی، قطع وابستگی و تبعیت است.
تأکید مکرر امام راحل بر اسلامی شدن دانشگاه، برای این بود که نسل جوان تحصیلکرده‌ کشور از این احساس ناتوانی و نیاز نجات یابد و به نجات کشور از تبعات وابستگی دوران گذشته همت گمارد.
جامعه‌ دانشگاهی کشور اعم از دانشجو و استاد و مدیران، امروز وظیفه‌ بزرگی بر دوش دارند. انقلاب توانسته است اعتماد به نفس را در نسل جوان زنده ‌کند. حفظ و تقویت این احساس مبارک، همان وظیفه‌ بزرگ و تاریخی است.
شما امیدهای انقلاب و اسلامید
جوانان عزیز! شما امیدهای انقلاب و اسلامید. رفتار شما می‌تواند این مملکت را در جهت شکوفایی، با سرعت به پیش ببرد. وقتی جوان مملکت هوشیارانه، با تدبیر، با حلم و با توجه به موقعیت‌ها، حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند، کشور گلستان خواهد شد. وقتی هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فورا استفاده خواهد کرد. بارها گفته‌ام، باز هم تکرار می‌کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همه میدان‌ها حضور و آمادگی داشته باشد؛ منتها با انضباط.
تصمیم‌گیری و نوع استنتاج از یک حادثه
جوانی را فرض کنید که در خانواده‌ مرفهی زندگی می‌کند و هیچ مشکلی برایش نیست؛ برای خوابیدنش تخت دارد، برای مطالعه‌اش میز دارد، برای رفت و آمدش اتومبیل دارد، برای وقت گرمایش کولر و برای وقت سرمایش چه و چه دارد و وقت ناهار، برایش غذا را می‌آورند. اگر این شرایط در این جوان، این تأثیر را بگذارد که او را تنبل، بیکاره و بی‌همت کند و بدون این‌که بتواند توانایی‌های خودش را شناسایی کند، بار بیاورد، این زندگی راحت، برای او یک بلاست؛ چون اگر این وضعیت را در آینده زندگی‌اش اصلاح نکند، دچار بدبختی خواهد شد و زندگی بدی خواهد داشت. پس تصمیم‌گیری بعدی و نوع استنتاج از یک حادثه، می‌تواند برای انسان، تعیین‌کننده باشد.
چشم ایران عزیز به تلاش جوانان
ایران عزیز برای رسیدن به هدف‌های بزرگی که به ‌برکت انقلاب اسلامی در برابر او ترسیم شد، چشم به تلاش جوانان در عرصه‌ علم و معرفت دوخته است، و بدون آن، فروغ خودباوری و استقلال ملی که همواره راهگشای ملت و دولت ما در گذرگاه‌های دشوار بوده است، به ضعف خواهد گرائید.
نیاز این لحظه‌ تاریخ را بشناسید
بنده همیشه این جمله را به دوستانم تکرار می‌کردم؛ الان هم به شما می‌گویم که هر انسانی باید تلاش کند، نیاز لحظه را بشناسد و آن را برآورده کند. اگر نیاز این لحظه‌ تاریخ را نشناختید و آن را برآورده نکردید و فردا فهمیدید، کار گذشته و دیر شده است؛ مثل یک خط تولید که همین‌طور حرکت می‌کند و تکنسین‌ها و کارگران و مهندسان و متخصصان در جای خودشان قرار گرفته‌اند. وقتی این ابزار جلو شما می‌رسد، اگر کاری را که باید انجام دهید، انجام ندادید، دیگر از دست رفته است؛ ابزار بعدی یک چیز دیگر است. تاریخ و زمان و نیازهای جامعه این‌طوری است؛ و این آن چیزی است که جوان - بخصوص دانشجو - از عهده‌ آن برمی‌آید؛ می‌تواند آن را بداند و می‌تواند عمل کند؛ چون انرژی دارد؛ فعال است؛ چشمش باز است؛ ذهنش باز است؛ آینده هم متعلق به اوست؛ برای خودش هم کار می‌کند. آینده متعلق به شماست.
راه معنویت و صفا، کوچه‌ بن‌بست نیست
شما جوانان - پسران و دختران - در آغاز راهید؛ هم توان دارید، هم قدرت انتخاب دارید و می‌توانید این راه را طی کنید؛ و این راه در جمهوری اسلامی و در هر نظام اسلامی و الهی، پیش پای انسان‌ها باز است. راه معنویت و صفا، کوچه‌ بن‌بست نیست.
امروز کشور به‌شدت نیازمند شماست
عزیزان من! امروز کشور به نشاط شما، به نیروی شما، به ابتکار شما، به ایمان شما و به صفای شما به‌شدت نیازمند است. امروز جوان‌ها باید خردمندی خودشان را، معرفت و دانش خودشان را، ایمان خودشان را، همبستگی و یکپارچگی خودشان را هرچه ممکن است، تقویت کنند؛ درست همان مناطقی که دشمن می‌خواهد تقویت نشود. دشمن می‌خواهد دانش ما پیشرفت نکند؛ دانشگاه‌های ما به‌جای درس خواندن، به کارهای دیگر بپردازند؛ ایمان نسل جوان تقویت نشود و جوان مؤمن تبدیل شود به جوان هوسران. دشمن می‌خواهد وحدت بین نیروهای ما نباشد و برادران تبدیل شوند به دشمنان. دشمن می‌خواهد ما صفا و نورانیت و معنویت نداشته باشیم و جوان ما به یک عنصر مادی و بی‌عاطفه تبدیل شود؛ این چیزی است که دشمن می‌خواهد. امروز همه وظیفه دارند در مقابل این حرکت کنند.
این ملت و این نظام برای آینده‌ خود نیاز به این جوانان دارد
دانشجویان و دانش‌آموزان که جوانان فعال در عرصه‌ علم و دانش و معرفت و آگاهی‌اند و خود را برای آینده‌ اداره‌ کشور در لایه‌های مختلف آماده می‌کنند، در واقع امیدهای آینده‌ ملت و جامعه‌اند. یعنی این کشور و این ملت و این نظام برای آینده‌ خود نیاز به این جوانان دارد. پس یکی از عناصر اصلی برای عزت هر کشور و تأمین آینده‌ هر کشور، جوانانی هستند که امروز مشغول تحصیلند. هرچه تحصیل اینها، کارکرد اینها، پرورش فکری و اخلاقی و دینی اینها بهتر و بیشتر باشد، آینده‌کشور از همه نظر بیشتر تأمین است؛ علاوه بر این‌که در هر برهه‌ای از زمان هم، دانشجویان و دانش‌آموزان می‌توانند به تناسب آن برهه و نیازی که کشور در آن برهه و مقطع زمانی دارد، نقش ایفا کنند.
من به عنوان پدر پیر شما، دلم سرشار از محبت شما جوانان است
جوان، یک نهال بالنده و مرکز اغلب نیکی‌ها و درخشندگی‌ها و نورانیت هاست. این صفا و محبتی که در شما جوانان عزیز مشاهده می‌شود، خاستگاهش همین دل پاک و نورانی جوانی است. من البته به شما عرض کنم: عزیزان من! این محبت، دو طرفه است. من هم به عنوان پدر پیر شما، دلم سرشار از محبت شما جوانان است.
سقوط ملت‌ها همیشه یک امر ناگهانی نیست
در هر جامعه‌ای مسئله‌ جوانان یک مسئله بسیار مهم است. یکی از گرفتاری‌های بزرگ کشورهای غربی - که گاهی می‌گویند، گاهی هم کتمان می‌کنند - مسئله‌ جوانان آنهاست. شما خیال نکنید که مسئله ‌جوان - چه دختر و چه پسر - در جوامع غربی حل شده است؛ نه. در بین هزار نفر جوان در آنجا، شاید نتوان یک نفر را پیدا کرد که این همه صفا و نورانیت و پاکی و طهارت در او مشاهده شود. خاصیت نظام‌های مبتنی بر مادیت و متکی به ارزش و اهمیت سرمایه و پول و آزادی شهوات، جز آنچه که امروز دارند آن را تجربه می‌کنند، چیز دیگری نیست. سقوط ملت‌ها همیشه یک امر ناگهانی نیست؛ یک امر تدریجی است. این امر تدریجی را چشم‌های تیزبین متفکران غربی در آمریکا و اروپا مشاهده می‌کنند. در آن جوامع، جوان به‌طور معمول مایل به بی‌بندوباری، نابرخوردار از حیا و مایل به ارتکاب جنایت و تجاوز و تعدی تربیت می‌شود و در فساد اخلاقی غرق است. چنین نسل جوانی برای هر جامعه‌ای، در هر حدی از علم و معرفت و ثروت هم که باشد، مثل موریانه‌ای پایه‌های آن جامعه و نظام را می‌جود و از بین می‌برد. نقطه‌ مقابل آن را شما امروز در کشور خودمان مشاهده می‌کنید؛ شوق جوانی، نورانیت جوانی، صفای جوانی، دینداری و ایمان در جوانان؛ پدیده‌ای که از اول انقلاب تا امروز به‌طور مستمر مثل یک رودخانه‌ زلال و پرخروش در جریان بوده است. جوانان و نوجوانان کشور ما، در دوران جنگ و پس از جنگ توانستند پاکی خودشان را حفظ کنند. بعضی از آمارهایی که عکس این را ادعا می‌کند، آمارهای واقعی نیست. نه این‌که من از وجود جریان‌ها و حرکات بدآموز در میان جوانان بی‌اطلاع باشم - نه، من می‌دانم چه می‌گذرد - اما در زیر این کفها و این گل و لایها، من جریان عظیم و خروشان نجابت و دیانت و اصالت و نورانیت را هم مشاهده می‌کنم.
زیباترین آمیزه
برای یک مجموعه‌ جوان، انسان نمی‌تواند هیچ آمیزه‌ای را زیباتر از آمیزه‌ علم و معرفت و تحقیق و روشنفکری و دین و احساسات معنوی و شور دینی و انقلابی فرض کند.
انقلابیِ مثبت باشید
عزیزان من! جوانان! انقلابی مثبت باشید. دانشگاه باید انقلابیون مثبت پرورش دهد؛ این ملت و این تاریخ به شما نیاز دارد؛ باید خودتان را آماده کنید. اگر شما در میدان باشید، آینده‌ بسیار درخشانی در انتظار این کشور است. ما امروز از لحاظ بعضی از امتیازات در دنیا بی‌نظیریم؛ از لحاظ بعضی از امتیازات هم کم‌نظیریم. ما از لحاظ موقعیت سوق‌الجیشی، از لحاظ ارتباط و اتصال این دو بخش عالم و از لحاظ وقوع در منطقه‌ای که از لحاظ اقلیمی دارای شرایط بسیار متنوعی است و برای انواع و اقسام کار آماده است، جزو کشورهای کم‌نظیریم. از لحاظ بعضی از منابع در دنیا بی‌نظیریم؛ حداقل از لحاظ اجتماع این همه منابع گوناگون زیر زمینی در دنیا بی‌نظیریم؛ نفت و گاز و امثال این منابع از یک طرف، منبع نیروی انسانی از طرف دیگر. ما این همه جوان داریم، آن هم نه جوان گیج بی‌استعداد. جوان ایرانی، جوان بااستعداد و هوشیار و آگاه است.
بسیاری از این کجروی‌ها ناشی از کمبود آگاهی است
من کلا به جوان‌ها و بخصوص به دانشجویان و طلاب توصیه می‌کنم که آگاهی‌های خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجروی‌هایی که شما ملاحظه می‌کنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - به‌ویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشته‌ای که تحصیل می‌کنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید - بعد از این هم ان‌شاءالله جزو نخبگان برتر خواهید بود - باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتی قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید.
من گمانم این است هر کسی، هر جوانی و هر دانشجویی که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگ‌های خون‌آشامی گرفته و چه زحماتی را تحمل کرده تا به این‌جا رسیده و چه دشمنی‌هایی با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملا می‌فهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنی وظیفه‌ خودش را حس می‌کند و تشخیص می‌دهد. جوان ایرانی، هم روشن‌بین و باهوش است، هم سیاسی است. لذا جای ابهام باقی نمی‌ماند. بنابراین، علاجی که من پیشنهاد می‌کنم، کتابخوانی، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحثهای صحیح و حقیقی - نه بحثهای انحرافی - است. البته بحث خودسازی و درون‌سازی و نورانی کردن دل و امثال اینها هم بحث‌های مفصلی است که در جای خود باید مورد تأکید قرار گیرد.
اثر انگشت دشمن
دل بی‌آلایش جوان، هنگامی که با نور ایمان و فروغ اندیشه‌ عالمانه روشن شود گنجینه‌ای الهی است که فرآورده‌های آن، امروز و فردای کشور را بهره‌مند می‌سازد. در مرحله‌ کنونی، آنچه می‌باید پس از تحصیل علم، در صدر فعالیت‌های دانشجویی قرار گیرد، ارتقاء فکری دانشجویان در زمینه‌ فرهنگ و سیاست است.
شما جوانان عزیز می‌توانید اثر انگشت دشمن را در بسیاری از مسائلی که امروزه در فضای سیاسی و فرهنگی مطرح است، مشاهده کنید و نشانه‌های هدفمندی این مسائل و جریانات را بسوی تغییر باورهای اسلامی و انقلابی ببینید.
سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسئله‌ عدالت
جوانان و دانشجویان عزیز! امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسئله عدالت است. دانشجوی جوان اگر چه خود برخاسته از قشرهای مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعی و پر کردن شکاف‌های طبقاتی به چشم یک آرزوی بزرگ و بی‌بدیل می‌نگرد.
اینها و امثال آن نقطه‌های استفهام برانگیزی‌ست که هر جوان معتقد به عدل اسلامی ذهن و دل خود را به آن متوجه می‌یابد و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته می‌شوند پاسخ می‌طلبد. و همچنین در کنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضائی عملکرد قاطعانه برای ریشه‌کن کردن این فسادها را مطالبه می‌کند. امروز این مهم‌ترین و مطرح‌ترین مسئله‌ کشور ماست و نسل جوان دانشجوی متعهد و مؤمن نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت بماند.
قدر جوانی را بدانید
عزیزان من؛ جوانان! قدر جوانی را بدانید و این دل‌های پاک، این نورانیت و این صفا را که به‌هرحال در شما وجود دارد، حفظ کنید. حتی گاهی اگر خطایی هم از جوانی سر می‌زند، مادامی که گناه متراکم نشده باشد، آن نورانیت محفوظ است. البته هر یک گناه، بخشی از آن نورانیت را کم می‌کند، که علاجش توبه است. برگشتن و توبه‌ ما، ان‌شاءالله محبت الهی را متوجه ما خواهد کرد.
امروز نوبت نسل جدید است
عزیزان من! هرچه می‌توانید، خودتان را با علم و عمل بسازید. دوران جوانی شما مثل دوران جوانی نسل قبل از شما، دوران تعیین‌کننده سرنوشت تاریخی این ملت است. نسل قبل از شما اگر تنبلی می‌کرد، اگر در خانه می‌نشست و اگر لاابالی‌گری را پیشه خود می‌ساخت، ملت ما غرق در فساد وابستگی و ذلت فرودستی نسبت به آمریکا باقی می‌ماند. آن نسل ایستاد، انقلاب را پیروز کرد، جنگ را پیروز کرد و از هویت ملی و شخصیت ملی دفاع جانانه‌ای نمود. امروز هم نوبت نسل جدید است. دشمن از جوانان ما می‌ترسد و می‌داند که اگر نسل جوان گسترده‌ با ایمان ما با همین ایمان در صحنه بایستد، هیچ سلاحی، هیچ بمبی و هیچ موشکی نمی‌تواند این ملت را به زانو درآورد. هر گامی که شما برای ارتقای علمی و عملی و اخلاقی خودتان بردارید، مثل گلوله‌ای است که به سمت دشمن شلیک می‌کنید. این جنگ و این رزم، جهاد بزرگی است.
یک موجود مقدس و محبوب
جوانی که شعارش ارزش‌های دینی است، برای من مثل یک موجود مقدس و محبوب است. البته من همه‌ جوانان را دوست دارم؛ اما جوانانی که ارزش‌های دینی برای آنها مهم است، در چشم من خیلی عزیزند. عده‌ای با تظاهر کردن به پایبندی به ارزش‌های دینی، بی‌نظمی ایجاد می‌کنند که من با این کار موافق نیستم.
جدی باشید
ما از جوانان عزیزمان - چه دختران و چه پسران - توقع داریم که در مورد مسائل اساسی کشور، جدی باشند و جدی برخورد کنند. پیشنهاد می‌کنم روی این مسئله‌»جدی بودن» فکر کنید، بعد خواهید دید خیلی از کارهایی که در گوشه و کنار انجام می‌گیرد، ناشی از جدی نبودن است.
آرمان‌گرایی را رها نکنید
اگر شما جوانان نگاه به قله‌های آرمانی را کنار بگذارید، برآیند غلطی به‌وجود خواهد آمد. برآیند آرمانگرایی شما و چالش مسئولان با مصلحت‌ها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحت‌گرایی رفتید و گرایش مصلحت‌اندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیت‌ها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آن‌وقت همه چیز به‌هم می‌ریزد و بعضی آرمان‌ها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمان‌گرایی را رها کنند. توقع من از شما عزیزان این است که پایه‌های معرفتی خودتان را در همه‌ زمینه‌ها عمیق و مستحکم کنید.
جوان مسلمان اعتماد به نفس داشته باشد
این‌که جوان ایرانی و جوان مسلمان اعتماد به نفس داشته باشد که درباره‌ مسائل کلی کشور، مسائل آموزش عالی، مسائل آموزش و پرورش و مسائل دانشگاه خود یا دانشگاه‌های دیگر، قرص و محکم و با اطمینان نظر خودش را بیان کند، خیلی حائز اهمیت است. ما باید این روحیه را در کنار تقویت روحیه‌ علم‌جویی و نخبگی علمی تقویت کنیم.
جوان‌های ما بیدار و آگاهند
خوشبختانه من می‌بینم جوان‌های ما بیدار و آگاهند. حضور انجمن‌های اسلامی در این خصوص یک نشانه است. حضور جوان‌ها - چه دانش‌آموز، چه دانشجو، چه طلاب علوم دینی - در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فکر کردن آنها و زمینه‌چینی‌های فکری آنها برای آینده - که من نشانه‌های آن را مشاهده می‌کنم - همه دلیل بر این است که جوان‌های امروز ما خوب کار می‌کنند؛ منتها باید بیدار باشند. با وضع کنونی ما، رسیدن به آن قله، مستلزم طی کردن یک فاصله است؛ این فاصله را باید طی کرد. با نشستن، تن‌آسانی، راحت‌طلبی و سرگرم شدن و مشغول شدن به هوس‌ها و بازیچه‌هایی که دشمن سر راه ما و جوان‌های ما قرار می‌دهد، این راه طی نخواهد شد. این نسل باید کار گذشتگان را به اکمال برساند و تمام کند. باید خوب درس بخوانید و به‌طور دقیق انضباط و نظم اجتماعی را رعایت کنید. محیط هرج و مرج و محیطی که در آن امید وجود نداشته باشد، ضد پیشرفت است. شما ببینید امروز دشمنان ما که از برخورد چهره‌به‌چهره با این ملت مأیوس‌اند و از طرق گوناگون می‌خواهند روی این ملت اثر بگذارند، از همین وسایل استفاده می‌کنند؛ یعنی سعی می‌کنند افق را تیره و تار نشان دهند؛ جوان را ناامید کنند؛ جوان را به بازیچه‌ها و سرگرمی‌های گوناگون مشغول کنند؛ جوان را از تحصیل علم باز بدارند و او را تحریک به هرج و مرج کنند؛ لذا باید بیدار بود. با وجدان کاری، با همبستگی، با تلاش امیدوارانه و گرم و گیرا، با کار مدبرانه و برنامه‌ریزی شده، و درعین‌حال با توکل به خدا و استمداد از پروردگار، باید این فاصله را طی کرد. جوان باید همه‌ اینها را با هم مدنظر داشته باشد.
آرمان‌های یک جوان ایرانی
جوان چه می‌خواهد؟ جوان ما مایل است در کشوری که خانه‌ اوست، فقر و عقب‌افتادگی و بدبختی نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشن‌بینی بر فضای زندگی حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ هدف روحی و معنوی و والایی که در دل هر انسانی هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلی از آرمان‌هایی است که قاعدتا یک جوان ایرانی دارد.آرمان‌گرایی جوان ایرانی ما عبارت است از ترسیم آینده‌ای با این خصوصیات.
سازوکار را باید جوان هوشمند فرزانه‌ دانشجو پیدا کند
برای رسیدن به هر آرزوی بزرگ و هر هدف والایی، سازوکاری وجود دارد؛ این سازوکار را باید جوان هوشمند فرزانه دانشجو پیدا کند. بحث جنبش نرم‌افزاری از همین قبیل است؛ بحث آزاداندیشی از همین قبیل است؛ بحث‌های گوناگونی که در زمینه‌های مختلف اجتماعی می‌شود، از همین قبیل است.
ملاک‌هایی وجود دارد؛ باید کسانی باشند که این ملاک‌ها را ببینند و بسنجند؛ قانون اساسی این را پیش‌بینی کرده. شما معیارها را می‌دانید. خوشبختانه کشور ما کشور جوانی است؛ لذا چهره‌ جوان کشور اقتضاء می‌کند که یک نشاط خوب و قوی و جوانانه در کل دستگاه اجرایی وجود داشته باشد. نگاه کنید ببینید واقعا چه کسی طرفدار انقلاب و طرفدار دین و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعیض بین فقیر و غنی است؛ چه کسی کفایت و دنبالگیری و نشاط لازم را دارد؛ چنین کسی را پیدا کنید.
صرف ایمان کار را پیش نمی‌برد
البته عزیزان من! پسرهای جوان! دخترهای جوان! بدانید ایمان همراه با عمل صالح مهمترین پشتوانه برای پیشرفت در این میدان است. ایمان پاک، روشن، شفاف، مستدل و منطقی - که مواد آن خوشبختانه در معارف اسلامی فراوان است - همراه با عمل می‌تواند به شما کمک کند. صرف ایمان کار را پیش نمی‌برد. ایمانی که به دنبال خودش عمل داشته باشد، پایبندی داشته باشد، تقید داشته باشد، لاابالیگری و ولنگاری از آن دور باشد، می‌تواند هم به دنیای شما کمک کند، هم به آینده‌ کشورتان کمک کند. به این بپردازید.
امید بخش‌ترین نیرو
جوانان عزیز! دست یافتن به آرزوهای بزرگ ملی، نیازمند فکر روشن و عزم راسخ و شجاعت و اخلاص است، و جوان مومن که مبانی جمهوری اسلامی و راه امام بزرگوار را عمیقا پذیرفته است، امید بخش‌ترین نیرویی است که می‌تواند ملت ایران را در رسیدن به آرزوهای بزرگش یاری برساند.
اراده و نشاط و نیروی جوان
جوانان عزیز دانشجو! در مسابقه‌ میان ملت‌ها به سوی آرمان‌های والا و نیز در مجاهدت برای رهائی از موانع طبیعی و هر آنچه به دست بدخواهان بر سر راه آزادی و استقلال و شرف ملی نهاده می‌شود، اراده و نشاط و نیروی جوان، عنصری تعیین‌کننده است. در این میدان‌های خطیر، حضور خود را برجسته و نهادینه کنید. دل امیدوار به کمک خداوند و تن و جان فرمانبردار از راهنمایی و دستور قرآن و شریعت، برترین عامل موفقیت‌های شما در این صراط مستقیم است، انشاءالله.
پرسش و پاسخ با رهبر معظم انقلاب
از دیدن جوانان چه احساسی به شما دست می‌دهد و اولین مطلبی که به آنان می‌گویید، چیست؟
وقتی با جوانان هستم و در محیط جوان قرار دارم، احساس من مثل احساس کسی است که در هوای صبحگاه تنفس می‌کند؛ احساس تازگی و طراوت می‌کنم. آن چیزی هم که معمولا در ملاقات با جوانان، اول بار به ذهن من می‌رسد و بارها به آن فکر کرده‌ام، این است که آیا اینها خودشان می‌دانند که چه ستاره‌ای در جبینشان می‌درخشد؟ من این ستاره را می‌بینم؛ اما آیا خودشان هم می‌بینند؟ ستاره‌ جوانی، ستاره‌ بسیار درخشان و خوش‌طالعی است. اگر جوانان این گوهر قیمتی و بی‌نظیر را در وجود خودشان حس کنند، فکر می‌کنم که ان‌شاءالله از آن خوب استفاده خواهند کرد.
تعریف شما از یک جوان مسلمان و خصوصیات او چیست؟ چگونه یک جوان می‌تواند مسیر زندگی را طی کند و به اهدافش برسد؟
البته به‌راحتی نمی‌شود طی کرد. این شرطی که شما گذاشتید، کار مرا در پاسخ دادن خیلی مشکل می‌کند. هیچ راه جدی مهم را واقعا نمی‌شود به‌راحتی طی کرد. بالاخره اگر انسان می‌خواهد به چیز باارزشی دست پیدا کند، باید مقداری زحمت و تلاش را با خودش همراه کند - این ناگزیر است - منتها ببینید؛ من اساسا در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلی بارز می‌بینم، که اگر آنها مشخص گردد، و اگر آنها به سمت درستی هدایت شود، به نظر می‌آید که می‌شود به این سؤال شما پاسخ داد. آن سه خصوصیت عبارت است از: انرژی، امید، ابتکار. اینها سه خصوصیت برجسته در جوان است. اگر واقعا رسانه‌ها در کمک‌های فرهنگی که به ما می‌کنند - چه گویندگان مذهبی، چه گویندگان مسائل فکری و فرهنگی، چه صدا و سیما و چه مدرسه‌ها - بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال می‌کنم که خیلی راحت می‌شود یک جوان راه اسلامی را پیدا کند؛ چون اسلام هم چیزی که از ما می‌خواهد این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم.
ما در مسائل اجتماعی و سیاسی، بعضا موضعگیری‌هایی افراطی و تفریطی مشاهده می‌کنیم که ضررهایی را هم در پی دارد. رهنمود جنابعالی برای جوانان در این خصوص چیست؟
از اختلاف سلیقه خیلی نباید ترسید. اختلاف سلیقه چیز بدی نیست و اشکالی هم ندارد که حالا که مثلا دو سلیقه‌ سیاسی وجود دارد، یک جوان به این سلیقه معتقد باشد، دیگری به آن سلیقه. آن چیزی که مضر است، اقدام بی‌فکر و بی‌مطالعه و تصمیم‌گیری‌های سریع و جوشی شدن و بی‌مطالعه کار کردن است. من جوانان عزیز را از این حالت بر حذر می‌دارم. جوانی لزوما به معنای سرعت تصمیم‌گیری نیست. البته جوانی به معنای بی‌باکی در اقدام هست؛ به معنای این هست که انسان خیلی دچار پیچ و خم‌های کاری که می‌خواهد انجام گیرد، نشود؛ اما به معنای جوشی شدن، اقدام بی‌رویه کردن و اقدام نسنجیده کردن نیست. جوان می‌تواند نسنجیده کاری کند، می‌تواند هم سنجیده کاری کند؛ یعنی کاملا با فکر و با تأمل کار کند. اگر این خصوصیت، یعنی خصوصیت تأمل و اندیشمندی و مطالعه و حق‌جویی وجود داشته باشد - که همه‌ اینها خصوصیاتی است که کاملا در جوان می‌تواند باشد؛ بعضیش هم مثل حق‌جویی، اصلا جزو خصوصیات جوانان است - اختلاف سلیقه هیچ مانعی ندارد و موجب گمراهی نخواهد شد؛ حداقل ضررهای عمده پیدا نخواهد شد.
در طول فعالیت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، تا چه اندازه به جوانان مسئولیت داده‌اید و چه تجربه‌ای از این کار دارید؟ به نظر شما مسئولیت جوانان نسبت به اعتلای علمی کشور چیست؟ ضمنا آیا فاصله‌ ما و کشورهای پیشرفته، پرشدنی است؟
از اوایل انقلاب، در کارهایی که در اختیار من بوده، به جوانان مسئولیت می‌دادم؛ هم در نیروهای مسلح، هم در کارهای دولتی، هم در دوران ریاست جمهوری. تجربه‌ من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم - آن جوانی که شایسته دانستیم به او مسئولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانی و هر مسئولیتی - از غیر جوان، هم بهتر و مسئولانه‌تر کار را انجام می‌دهد؛ هم سریعتر پیش می‌برد، هم کار را تازه‌تر و همراه با ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد؛ یعنی روند پیشرفت در کار حفظ می‌شود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پیشرفت در آن متوقف خواهد شد. غالبا این‌گونه است.
جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند
دوره‌ جوانی، دوره‌ توانایی است. این توانایی در چه چیزهایی باید به کار برود؟ به اعتقاد من، باید عمدتا در تحصیل علم، در ایجاد صفای نفس و روحیه تقوا در خود و ایجاد نیروی جسمانی در خود - که ورزش باشد - به کار رود. این سه مورد، عمده است. یعنی اگر در یک جمله‌ کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه می‌خواهید؟ خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش. من فکر می‌کنم که جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند.
جوان چگونه می‌تواند حس نیاز به هیجان را در خود ارضاء کند و از آن استفاده نماید؟
هیجان، فقط مخصوص این منطقه‌ها نیست. اگر جوان بتواند منطقه‌ مورد علاقه‌ خودش را - هرچه که هست - پیدا کند، به‌راحتی می‌تواند آن هیجان را در خود ارضاء کند. مثلا آن هنگامی که من جوان بودم و لباس طلبگی تنم بود، محدودیت‌های لباس و محدودیت‌های محیط وجود داشت؛ امادرعین‌حال ما هم هیجان داشتیم و آن هیجان ارضاء هم می‌شد. چگونه؟ من به شعر علاقه داشتم. ممکن است باور این برای شما خیلی سخت باشد. جلسه‌ شعری بود که چهار، پنج نفر دوستی که به شعر علاقه‌مند بودند، دو ساعت، سه ساعت می‌نشستند و راجع به شعر حرف می‌زدند و شعر می‌خواندند. این برای کسی که به این مقوله علاقه‌مند است، روحیه‌ هیجانش را به همان اندازه ارضاء می‌کندکه یک فوتبالیست در میدان فوتبال، یا یک علاقه‌مند به فوتبال در حین تماشای فوتبال. بنابراین، میدان‌ها محدود نیستند.