اخبار ویژه
اصرار آمریکا بر نقض برجام و توجیهات سوالبرانگیز عراقچی
رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در اظهاراتی دوپهلو گفت «آمریکا کماکان به تعهدات خود در مورد برجام پایبند است» و «طلب ما از آمریکا در بدعهدیها به قوت خود باقی است.»
عباس عراقچی معاون وزیر خارجه که برای شرکت در هفتمین کمیسیون مشترک برجام به وین رفته، در گفتوگو با «ایرنا» افزود: فعلا موضع آمریکاییها پایبندی به برجام است و همه شرکتکنندگان بر اجرای تعهدات خود تاکید داشتند.
وی در عین حال در مصاحبه با خبرگزاری صدا و سیما اظهار داشت: طلبکاری ما از طرفهای مقابل بخصوص آمریکا در بدعهدیهایی که کردند و در تاخیر و تعللی که در اجرای برجام داشتند همیشه به قوت خود باقی است و مرتبا ما روی آن کار میکنیم و سعی میکنیم آن را اصلاح کنیم. در کمیسیون امروز بحثهای مفصلی در این خصوص صورت گرفته است.
وی افزود: طبیعتا ما در هر جلسهای مواردی که از بدعهدی یا تاخیر در اجرای تعهدات طرف مقابل باشد را مطرح میکنیم. ما در طول تقریبا یکسال و نیم گذشته که از اجرای برجام میگذرد با این موانع مواجه بودیم که یکی یکی حل کردیم؛ خیلی از موارد رفع و اصلاح شده است.
عراقچی گفت: هم طرفهای آمریکایی و هم طرفهای اروپایی در این مدت قوانین خود را تغییر دادهاند تا اجرای تعهدات و روابط اقتصادی خود را با ایران تسهیل بکنند.
با این نقیضگوییهای آقای عراقچی معلوم نیست که بالاخره از نگاه ایشان، آمریکا تعهدات اصلی و اساسی خود را به اجرا گذاشته یا نقض کرده است! این در حالی است که تحریمهای مالی و بانکی عمده بر جای خود باقی است و همین باعث عدم تمایل بانکها و شرکتهای بزرگ برای همکاری با ایران شده است. از سوی دیگر اقداماتی نظیر مصادره چندباره اموال ایران، ایجاد محدودیت ویزا برای اتباع 38 کشور که بخواهند به ایران سفر کنند و تصویب و اجرای انواعی از تحریمهای جدید در حقیقت موارد متعدد نقض برجام بوده است. آقای روحانی روز 23 تیر پس از اعلام توافق، تصریح کرده بود که همه تحریمها از جمله تحریمهای بانکی و مالی و حتی موشکی و نظامی در روز اجرای توافق لغو خواهد شد.
به نظر میرسد ماموریت آقای عراقچی ظرف 15-16 ماه پس از شروع اجرای تعهدات غرب، توجیه کارشکنیهای طرف غربی به ویژه آمریکا بوده است. انگلیسیها نیز بر سر خرید کیک زرد از سوی ایران کارشکنی میکنند.
تعطیل نشدهاند... اگر هم شدهاند مربوط به 4 سال قبل است!
وزیر صنعت میگوید تعطیلی برخی کارخانههای بزرگ، ارتباطی به چهارسال اخیر ندارد.
محمدرضا نعمتزاده در حاشیه جلسه دولت و در مورد بسته شدن کارخانههای بزرگ و وضعیت آنها گفت: تعطیلی این کارخانهها ربطی به این چهار سال اخیر ندارد. بعضی از آنها 10 یا 15 سال پیش تعطیل شده است، اینها کارخانههای قدیمی و فرسودهای هستند که اگر صاحبان آن مایل باشند، میتوانند آن را نوساز کنند، خود بنده در مورد کارخانه ارج و آزمایش جلسات متعددی گذاشتم.
او افزود: این کارخانهها به افرادی واگذار شده که تخصصی در این کار ندارند. بعضی از اینها خارج کشور هستند و یا سرمایه کافی ندارند مثلاً کارخانه ارج در جایی قرار گرفته که زمین آن ارزشمند شده است و صاحبان آن رغبت ندارند سرمایهگذاری مجدد کنند این طبیعت کار است شرکتهایی منحل شود و شرکتهای جدیدی بوجود آید. بیش از یکصد واحد لوازم خانگی بوجود آمده که کالاهای آن در بازار وجود دارد.
نعمتزاده افزود: کارگران این کارخانهها در گذشته بیکار شدند. کارخانه ارج به کار افتاده و در حد محدود در حال تولید است. ولی قطعاً آزمایش کلاً تعطیل بود و با پیگیری ما سرمایهگذاری مجدداً و فعالیت را شروع کرده اما نه با تمام توان، ما در جهت احیای این کارخانهها فعالیت میکنیم.
این اظهارات در حالی است که تا همین چند روز پیش مقامات دولتی، تعطیلی کارخانهها را تکذیب میکردند و مدعی بودند تعطیلی این کارخانهها، «صوری» است! بعضاً هم مدعی شدند کارخانههای مذکور، تعطیل نشدهاند بلکه برای بازسازی و بهسازی، «موقتاً تعلیق شدهاند»؛ عبارتی که برای توقف برنامه هستهای نیز به کار بستند.
وزیر صنعت که متولد 1324 است، در سال 92 رئیس ستاد انتخاباتی روحانی بود که بر سر برخی موضوعات مانند عرضه سهام خوراک پتروشیمیها در بورس یا عدم عرضه آن (با تفاوت مالی چند ده هزار میلیاردی) با برخی وزرای دیگر درگیر شد. وی از جمله وزرای هزار میلیاردی است که همزمان بالغ بر 20 شرکت خصوصی را به همراه برخی بستگان نزدیک اداره میکند.
المانیتور: رئیسی ظرفیت شکست دادن روحانی را دارد
«نامزدی سیدابراهیم رئیسی، تهدیدی واقعی برای موقعیت حسن روحانی در انتخابات است».
پایگاه اینترنتی المانیتور در گزارشی نوشت: مشاوران روحانی میگویند تقریباً هر کاری که میتوانستهاند برای بهتر کردن وضعیت اقتصادی انجام دادهاند.
المانیتور میافزاید: انتخابات 29 اردیبهشت در حالی قرار است در ایران برگزار شود که بیش از 1600 نفر در این انتخابات نامنویسی کرده و در نهایت شورای نگهبان شش نفر را به عنوان کاندیدای نهایی تأیید صلاحیت کرد.
تنها دو کاندیدا از این شش کاندیدای تأیید شده ظرفیت شکست دادن حسن روحانی را دارند؛ سید ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی و محمد باقر قالیباف شهردار تهران از میان این دو کاندیدا به نظر میرسد که رئیسی کاندیدایی است که میتواند جدیترین تهدید برای حسن روحانی در انتخابات پیشرو باشد. او در سمتهای مختلف قضایی مشغول بوده است.
یک فعال انتخابات به المانیتور گفت: سید ابراهیم رئیسی برای اعمال تغییرات در انتخابات کاندیدا شده است. رئیسی گفته است که بخشی از یک حزب یا جریان سیاسی نیست. وی میخواهد پس از سالها سوء مدیریت و فساد، رفاه را برای هموطنانش به ارمغان بیاورد. شش ماه پیش از انتخابات، هیچ کاندیدای واقعی برای متحد کردن اصولگرایان وجود نداشت. اسامی زیادی مطرح شده بود که سیاستمداران قابل احترامی بودند اما آنها پتانسیل ایجاد اتحاد میان اصولگرایان را نداشتند. تا زمانی که نام ابراهیم رئیسی برای کاندیداتوری انتخابات مطرح شد.
برخی از فعالان جوان بر این باور بودند که رئیسی قدرت اعمال تغییرات و ایجاد اتحاد را همزمان داراست. مردم نیز از رئیسی خواستند که برای ریاست جمهوری کاندیدا شود. وی کاندیداتوری را پذیرفت چون فکر میکرد زمان اعمال تغییرات واقعی در زندگی سیاسی ایرانیها فرا رسیده است. او فراتر از گروهها نامزد شده است.
بعد از 4 سال وعده یومالحساب فرا رسیده است
انتخابات، یومالحساب وعدههای بیشمار دولت در 4 سال گذشته است.»
روزنامه جوان دراینباره نوشت: انتخابات 22 خرداد 1392 را میتوان از حیث نتیجه، یکی از غیرمنتظرهترین انتخابات تاریخ کشور دانست و البته ویژگی دیگر آن، پیروزی نامزد منتخب با رأییشکننده بود علیایحال این انتخاب در عمل منجر به کسب آرای بیش از 50 درصدی آقای حسن روحانی و به قدرت رسیدن جریانی شد که خود را «اعتدالگرا» میخواند.
روحانی در رقابتهای انتخاباتی، دولت خود را دولت «تدبیر و امید» و شعار خود را «نجات اقتصاد»، «احیای اخلاق» و «تعامل با جهان» معرفی کرد. شرایط خاص حاکم بر کشور خصوصا در حوزه اقتصادی و اثربخش شدن تحریمها در نتیجه سوء مدیریتها و سوءتدبیرها، نیاز به اقدامی عاجل در مدیریت کلان اقتصادی کشور را طلب میکرد و روحانی با درک این مطالبه عمومی در جامعه، کلید حل مشکلات اقتصادی را در تعامل با قدرتهای غربی - یا به عبارتی آنچه کدخدا میخواند - ترسیم کرد.
البته گفتمان انتخاباتی روحانی محدود به این عناوین و شعارها نشد و او وعدههای ملموس و محسوسی برای کسب رأی جامعه نیز ارائه کرد. «برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی در 100 روز اول کاری دولت»، «ایجاد سالانه 600 هزار شغل»، «رونقبخشی به کلیه واحدهای تولیدی در بازهای کوتاه»، «کنترل و هدایت نقدینگی به سمت تولید»، «اعطای یارانه غیرنقدی در قالب سبد کالا»، «از بین بردن خامفروشی»، «تکرقمی کردن نرخ بیکاری»، «تخصیص 3 درصد درآمد نفت به خوزستان»، «خودکفایی در برنج و مرکبات»، «بهبود ارزش پول ملی» و در یک کلام «چرخیدن چرخ اقتصاد در کنار چرخ هستهای» تنها بخشی از وعدههای کمی اقتصادی بود که مردم از حسن روحانی شنیدند.
او در سیاست خارجی با شعار «تعاملگرایی»، وعدههایی همچون «برداشته شدن همه تحریمها»، «بازگرداندن اعتبار و عزت به پاسپورت ایرانی» و در یک کلام حل همه مشکلات سیاست خارجی با در پیش گرفتن تعامل ارائه داد.
البته تعداد وعدههای روحانی، بسیار بیش از اینهاست و شاید بتوان او را «پروعدهترین» رئیس جمهور تاریخ ایران نامید. از این رو بود که بسیاری از تحلیلگران از روزهای نخست آغاز به کار دولت یازدهم، مهمترین پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار این دولت را وعدههای پرشمار و حجیمی دانستند که رئیس آن قبل از انتخابات ارائه کرده است.
اینک چهار سال از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم میگذرد و برجام نیز در آستانه دوسالگی است روحانی گاه همچنان از تکذیب برخی وعدهها همچون حل مشکل در 100 روز سخن میگوید و گاه آمارهایی را به مردم عرضه میکند که نشان میدهد همه چیز بر وفق مراد معیشت مردم است. اما سفرههای مردم چیز دیگری میگوید. هرچند در طول این چند سال، چند بار ادعا شد که از «رکود» عبور کردیم. اما کارآفرینان و فعالان کسبوکار از رکود عمیق خبر میدهند و وجود چند فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در هر خانه پیامی تلخ به همراه دارد.
هرچند پیش از انتخابات قول برداشته شدن همه تحریمها داده شد و در روز امضای برجام از لغو یکباره همه تحریمهای اقتصادی و مالی، رئیس کل بانک مرکزی دستاورد برجام را «تقریباً هیچ» میخواند و تجار و بازرگانان از دشواری در نقل و انتقالات مالی سخن میگویند.
هرچند روحانی قول حل مشکلات در کوتاه مدت را داده بود، اما مردم ایران نجیبانه به او فرصت دادند و اینک در ماههای پایانی دولت یازدهم، موعد تحقق وعدهها رسیده است. اینک باید صاحبنظران و کارشناسان، کارنامه این دولت را بررسی کنند و نتیجه این بررسیها را صادقانه در اختیار افکار عمومی قرار دهند تا ملت آن را با وعدههایی که با آنها اعتماد مردم جلب شد، مقایسه نماید. همه به یاد داریم که در دوران تحصیل در مدرسه، برای دانشآموزانی که کمتر تلاش کرده بودند یا گرفتار تنبلی شده بودند، روز کارنامه، روز سخت و تلخی بود. اینک «روز کارنامه» یا یومالحساب وعدههای بیشمار دولت فرا رسیده است.
شهید بهشتی کجا؟ روحانی کجا؟
افراطیون مدعی اصلاحات در قیاسی معالفارق، حسن روحانی را به شهید بهشتی تشبیه میکنند.
پس از کانالهای تلگرامی و سایتهای اینترنتی، روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در تیتر اول خود نوشت «روحانی، اشبه (شبیهترین) به شهید بهشتی». اخیرا هم آقای روحانی ضمن سخنانی سعی کرده بود خود را در مظلومیت به شهید بهشتی تشبیه کند.
این شبیهسازیها در حالی است که شهید بهشتی با صدای بلند خطاب به رئیسجمهور جنایتکار آمریکا میگفت «از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.» در مقابل آقای روحانی، با ابراز اشتیاق به گفتوگو با باراک اوباما پرداخت و پس از گفتوگوی تلفنی، گفته بود «آقای اوباما را بسیار مودب یافتم.»
شهید بهشتی مغضوب آمریکاییها قرار گرفت و به شکل نیابتی از سوی سازمان تروریستی منافقین ترور شد اما عملکرد آقای روحانی به نحوی بوده که از جان کری وزیر خارجه وقت تا جان برنان رئیس سازمان سیا، نسبت به وضعیت و سرنوشت وی در انتخابات اظهار نگرانی کردند و او را میانهرو و معتدل خواندند!! امروز هم اغلب گروهکهای معارض با شهید بهشتی، از مشی تجدیدنظرطلبانه روحانی حمایت میکردند.
جالب است بدانید سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد، فراری است و در آمریکا پناهندگی گرفته است.